- هیچیک از شروط دوازدهگانهی دولت آمریکا که جمهوری اسلامی از انجام آنها امتناع میکند نه تنها به زیان مردم ایران نیست بلکه میتواند منابع داخلی و منطقهای را به سود منافع ملی به کار گیرد.
- یک مقام اروپایی در بروکسل به کیهان لندن می گوید: اگر مجبور شویم تلاشهای خود را برای مقابله با تحریمهای آمریکا متوقف کنیم آنوقت خروج ایران از برجام آبرومندانهترین راه گذر از این بحران برای کشورهای اروپایی خواهد بود!
احمد رأفت - کیهان لندن
هدف دور جدید تحریمهای آمریکا، به گفته مقامات سیاسی این کشور، از رئیسجمهور تا وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی، تغییر رفتار مقامات جمهوری اسلامی و کشاندن این حکومت پای میز مذاکرات است. اگرچه دونالد ترامپ در صحبتهایش چندین بار به «مذاکرات بدون قید و شرط» نیز اشاره کرده، ولی وزیر خارجه آمریکا دوازده شرط برای گفتگوهای احتمالی با ایران را اعلام کرده است.
شروط دوازدهگانه آمریکا
۱- ایران باید کلیه جزئیات ابعاد نظامی برنامه پیشین هستهای خود را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کند.
۲- ایران باید غنیسازی اورانیوم را متوقف کند و هرگز به دنبال فرآوری تولید پلوتونیم نرود؛ این شامل بستن رآکتور آب سنگین اراک نیز میشود.
۳- ایران باید به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه بازرسی بدون محدودیت از همه مراکز و تاسیسات را در سراسر کشور بدهد.
۴- توسعه برنامه موشکی بالستیک ایران باید متوقف شود.
۵- همه شهروندان آمریکا و همچنین شهروندان دیگر کشورهای دوست و متحد آمریکا که به اتهامات ساختگی در ایران زندانی هستند، باید آزاد شوند.
۶- ایران باید از تسلیح و حمایت گروههای تروریستی در خاورمیانه از جمله حزبالله لبنان، حماس و گروه فلسطینی جهاد اسلامی دست بردارد.
۷- ایران باید حاکمیت دولت عراق را به رسمیت شناخته و با خلع سلاح شبهنظامیان شیعه آن کشور مخالفت نکند.
۸- ایران باید از حمایت نظامی از شبهنظامیان حوثی در یمن دست برداشته و در جهت دست یافتن به یک راه حل سیاسی مسالمتآمیز در این کشور گام بردارد.
۹- کلیه نیروهای نظامی تحت امر حکومت ایران در سراسر سوریه باید این کشور را ترک کنند.
۱۰- حکومت ایران باید از پشتیبانی طالبان و دیگر گروههای تروریستی در افغانستان دست برداشته و به حضور رهبران ارشد القاعده در کشورش پایان دهد.
۱۱- حمایت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از تروریسم و متحدان شبهنظامیاش در سراسر جهان باید متوقف شود.
۱۲- ایران همچنین باید به رفتار تهدیدآمیز در برابر همسایگانش، که بسیاری از آنها متحدان آمریکا هستند، پایان دهد، دست از تهدید اسرائیل به نابودی بردارد، و پرتاب موشک به پادشاهی سعودی و امارات متحده عربی را متوقف سازد. ایران نباید همچنین اقداماتی در جهت اختلال تردد کشتیها در آبهای خلیج فارس انجام دهد.
با توجه به موارد بالا میتوان دریافت که تعبیر آمریکا از تغییر رفتار جمهوری اسلامی به سیاستهای خارجی و منطقهای این حکومت خلاصه میشود و تحریمهای کنونی در جهت تغییر رفتار در داخل کشور نیست، اگرچه تحریمهای کنونی بدون شک در صحنه سیاست داخلی کشور نیز تاثیرگذار خواهند بود و نارضایی مردم را افزایش خواهند داد. به ویژه آنکه هیچیک از این دوازده شرط که جمهوری اسلامی از انجام آنها امتناع میکند نه تنها به زیان مردم ایران نیست بلکه میتواند منابع داخلی و منطقهای را به سود منافع ملی به کار گیرد. نظام جمهوری اسلامی اما تن دادن به این شروط را به زیان استراتژی ایدئولوژیک خود ارزیابی میکند.
تحریمها و گسترش نارضایتی عمومی
کاهش شدید درآمدهای نفتی بستر جدیدی را برای گسترش نارضایتی عمومی خواهد گشود زیرا دولت قادر نخواهد بود با برخی تدابیر باعث کاهش این نارضایتیها شود. علت اعتراضاتی که در ماههای گذشته در درون کشور صورت گرفت افزایش بیکاری، رشد تورم، گرانی، بحرانهای محیط زیستی و فساد گسترده در کلیه سطوح بوده است. اگرچه دلیل این اعتراضها عمدتا معیشتی است، ولی روز به روز بیشتر رنگ سیاسی به خود گرفته و مردم این حکومت را نه تنها قادر به حل مشکلات اقتصادی نمیدانند، بلکه مقصر اصلی این وضعیت دانسته و بنابراین خواهان گذار از این نظام هستند.
اگر در شرایط ویژه امنیتی، حکومت می توانست تلاش کند با تخصیص بودجه مثلا پرداخت بخشی از مطالبات مالباختگان یا پرداخت حقوق عقب افتاده کارگرانی که ماههاست دستمزدی دریافت نمیکنند و یا آبرسانی به مناطقی که خشکسالی وضعیت فوقالعادهای را در آنجا رقم زده، برای جلوگیری از اعتراضهای خیابانی تلاش کند، با کاهش درآمدهای نفتی و تحریمهای جدید، این امکان به صورت قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
وزارت کشور در آماری که در پیامد خیزش مردمی دیماه ۹۶ منتشر ساخت به حضور مردم در تعدادی سهرقمی از شهرهای بزرگ و کوچک اشاره میکند. برای مقابله با خیزشی در این ابعاد، دولت مجبور به بسیج فوقالعادهی نیروهای انتظامی، امنیتی و شبهنظامی شد. چنین مواجههای مستلزم بودجه کلان است. با کاهش قابل توجه درآمدهای نفتی که میتواند افزایش اعتراضهای خیابانی را به دنبال داشه باشد، دولت نخواهد توانست بار دیگر به صورت گسترده، نیروهای امنیتی خود را برای مقابله با مردم روانه خیابانها کند. تامین بودجه سرکوب اعتراصات مردمی، با توجه به وضعیت کنونی اقتصاد کشور، به معنای کاهش بودجههای عمرانی و حتا عدم پرداخت حقوق بخشی از کارمندان دولت خواهد بود، امری که نارضایتیها را میتواند به صورت قابل توجهی گسترش دهد و بر شمار معترضان خیابانی بیافزاید.
امید ناکام به اروپا
کاهش نقدینگی دولت میتواند بر سیاست منطقهای رژیم نیز تاثیر بگذارد. ادامه حضور در جنگ سوریه، حمایت مالی و تسلیحاتی از شبهنظامیان شیعه در عراق و لبنان، کمکهای مالی به گروههایی چون حوثیها در یمن یا حماس و جهاد اسلامی در غزه، هزینههای سنگینی دارد که در شرایط جدید ناشی از اجرای تحریمها، جمهوری اسلامی قادر به تحمل آنها نخواهد بود. برای ادامه سیاستهای کنونی رژیم در منطقه، جمهوری اسلامی باید به صورت قابل توجهی بودجه برای مصارف داخلی را کاهش دهد، که البته نمیتواند توجیهی قابل قبول برای مردم داشته باشد. این عامل نیز میتواند در رشد جنبشهای صنفی و معیشتی نقش عمدهای ایفا کند.
امید به مخالفت اروپا، چین و روسیه برای کاهش فشار تحریمهای آمریکا، در عمل ناکام مانده است. بازماندگان برجام تا کنون گامی غیر از حمایتهای سیاسی و لفظی برنداشتهاند و مشکل به نظر میرسد که بتوانند به صورت جدی این تحریمها را دور بزنند. عباس عراقچی معاون ارشد وزارت خارجه، به این واقعیت که اتحادیه اروپا نتوانسته است انتظارت جمهوری اسلامی را برآورده کند اذعان دارد: «اینکه اروپاییها بسیار آهستهتر از تصور ما حرکت کردند یک واقعیت است. همچنین اینکه مواضع سیاسی آنها بسیار خوب بوده هم یک واقعیت است و موضوع دیگر به این بازمیگردد که هنوز به راهکارهای عملیاتی نرسیدهاند و انتظارات ما را برآورده نکردهاند». این ناتوانی اروپا در مقابله با تحریمهای آمریکا، احتمالا جمهوری اسلامی را به سمت راههایی غیر از تفاهم با غرب خواهد برد. راههایی چون دور زدن غیرقانونی تحریمها که میتواند به مرگ قطعی برجام منتهی شود.
آمریکا زهر را در جام ریخت
یک مقام اروپایی در بروکسل به کیهان لندن می گوید: «ما تمام تلاش خود را برای مقابله با تحریمهای آمریکا به کار گرفتیم ولی اگر این مخالفت با سیاستهای کاخ سفید هزینههای بسیاری به ما تحمیل کند، مجبور هستیم این تلاشها را متوقف کنیم.» این مقام اروپایی در ادامه میافزاید: «البته در چنین شرایطی خروج ایران از برجام آبرومندانهترین راه گذر از این بحران برای کشورهای اروپایی خواهد بود!» در صورتی که اروپا نیز جمهوری اسلامی را به حال خود رها کند و نتواند برجام نیمهجان را در حالت کنونیاش حفظ کند، علی خامنهای مجبور خواهد شد زهری را که دونالد ترامپ برای او در جام ریخته است بنوشد و مذاکره را با شروط اعلام شده از سوی مایک پمپئو بپذیرد. بخصوص آنکه امید جمهوری اسلامی به نتیجهی انتخابات میاندورهای آمریکا نیز نقش بر آب شد و اروپا نیز با کشف محمولههای مواد مخدر و عملیات تروریستی مرتبط با حکومت ایران در خاک خود به نظر نمیرسد کارت برندهای در حمایت از آن داشته باشد.
جمهوری اسلامی در چهار دههای که از عمرش میگذرد، نشان داده است که برای بقای خود حاضر به هرگونه معاملهای است، به ویژه که مذاکره با آمریکا، بر اساس شروط دوازده گانهی اعلام شده توسط پمپئو، بطور مستقیم تغییر رفتار نظام در داخل کشور و با شهروندان ایرانی را در بر نمیگیرد. ولی اگر جمهوری اسلامی با پذیرفتن شروط آمریکا، سیاست های خود در برون مرز و در منطقه را تغییر دهد، آنوقت به مثابه نظامی شکست خورده و ضعیف میبایست به تأمین مطالبات مردم معترض در درون مرز بپردازد! این همان وظیفهای است که جمهوری اسلامی چهل سال در انجام آن ناتوان بوده و با پذیرفتن شرایط آمریکا نیز نه قادر به انجام آن نخواهد بود. مردم عاصی و جان به لب رسیده و نظام جمهوری اسلامی همچنان مشکل یکدیگر خواهند بود