کلمه، آیت الله سید علی محمد دستغیب در اظهاراتی با اشاره به دیدار آیت الله شبیر زنجانی با سید محمد خاتمی و هجمهها علیه این مرجع تشیع گفت: آیت الله شبیری زنجانی ظاهراً دیداری با حجهالاسلام و المسلمین خاتمی و چند تن دیگر داشته اند. ایشان مرجعی محترم هستند و انسانیت و بزرگواری به خرج دادند، لذا برخورد صورت گرفته با ایشان صحیح نبوده است.
باید به ایشان گفت: وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا از قرآن کریم میگویم البته نه به این معنی که کاملاً آن شخص جاهل است ولی هر کسی به اندازه خودش...؛ این رفتارصحیح نبوده است. الحمدلله ایشان هم به خوبی و آرامش از این مسئله گذشتند.
مگر بندگان خدا چه کرده بودند! آقای خاتمی این همه زحمت کشیدند و با این همه هجمهها هنوز دلسوز انقلاب و راه امام و شهدا هستند و نمیخواهند انقلاب در دست نااهل قرار گیرد.
در ضمن به جناب آیت الله العظمی آقای شبیری و آقایان دیگر مراجع که در قم هستند بگوییم، بالأخره شما تکلیفهایی دارید و به حساب شرعی باید از حق دفاع کنید. تکلیف شما است که دفاع کنید. از کسانی که دستاندرکار هستند بخواهید؛ همین که احتمال مظلومیت هم داده شود باید پیگیر باشید.
برای رفع مظلومیت اشخاص از جمله جناب آقای مهندس میرحسین موسوی و حجهالاسلام والمسلمین کروبی و خانم رهنورد درخواست شود. من گاهی فکر میکنم این محصورین هشت سال در خانهای با آن وضعیت گرفتارند...، حداقل یک محاکمهی حقی برگزار شود یا نسبت به بعضی از زندانیان سیاسی که مظلوم هستند چارهای اندیشه شود شود.
خوب بود که آقایان چنین کارهایی میکردند و حرف زدن هم که مشکلی ایجاد نمیکند. نمیخواهند که بلند شوند و قیام کنند استغفرالله و مقابل بایستند، درخواست است. به نظرم اگر همهاشان درخواست بدهند یقیناً به اجابت میرسد و امیدوارم از خداوند به حق محمد و آل محمد که همه آنها آزاد شوند و بتوانند برای کشور، اسلام ومسلمین نافع باشند .
ضمناً یادآور میشوم خوب است آقایان امام جمعه نسبت به سخنان خود توجه بیشتری کنند که مبادا از جمله این سخنی که «حضرت صاحبالزمان در هنگام ظهور همانند زمان فعلی عمل میکنند!» پیش بیاید. لطفاً به کتاب بحارالانوار جلد ۵۳ صفحات ۱۴۷ تا آخر نگاه کنید که در زمان ظهور مطالب بلند و برکات عجیبی اتفاق میافتد. و بعضی از خطبا که مدّاحی اغراقآمیز میکنند با تواضع بزرگان سازش ندارد.
این مرجع عالی قدر دربخش دیگری از سخنانش نیز اظهار داشت:
رحمت خدا به امام وقتی شروع کردند به تفسیر سوره حمد و مطالب بلندی را از جهت معرفتی و عرفان میگفتند، یک عدهای که حواسشان جمع نبود به ایشان نامه نوشتند و مانع شدند...
منظور این است کسی که میتواند آدم را مهذب بکند کسی است که بین خود و خدایش با عرفان واقعی و حق نه با درویشی و صوفیگری(البته ممکن است در بین آنها افراد خوبی هم باشند) این خواسته را دنبال کند مانند مرحوم امام و بزرگان اهل معرفت مثل آیت الله ملاحسینقلی همدانی، آیت الله سید علی قاضی، آیت الله انصاری و آیت الله نجابت واقعاً دنبال معرفت واقعی بودند البته نه اینکه بخواهند بنشینند ذکری بخوانند و تمام شود یا صِرفاً یک ریاضتهایی بوده...، نه کارشان عمیق بوده. لذا میبینید آنهایی که واقعاً عمیق بودند اسمشان الان برقرار است. دنیا آنها را میشناسد اگر هم نشناسد یک مقداری کلامشان را که انسان میشنود به دلش مینشیند. رحمت خدا به حافظ از هرکسی بپرسی در دنیا مشهور است.حافظ در اشعارش نمیخواهد چیزهای عاشقانه و زشت را بگوید مطالب حق را ایشان اینطور گنجانده یا مرحوم مولوی مثلاً چیزهای مهمی را در اشعارش گنجانده با استناد از قرآن و احادیث پیامبر و علی علیهالسلام. مثلاً مطالبی مانند «مبحث اختیار» که ابیات زیادی در اینباره سروده.
بنابراین بعضی افراد که میخواهند با اینها ضدیت داشته باشند و مخالفت کنند این کار صحیحی نیست. فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ ... اینگونه افراد مانند کف روی آب به زودی نابود میشوند و رفتنی هستند و کسانی که منفعت داشتند برای مردم، برقرار و ماندنی هستند لذا آثارشان باقی است. کسانی هم که مخالف امام بودند و الان هم با گونهای و شکل و شمایل دیگری به مخالفت مشغولند بدانند که این شیوه درست نیست و آنکه میماند این راه و این انسانهایی هستند که گفته شد. یعنی ما آخوندها اگر فقط کارمان این باشد که درس بخوانیم ولی متوجه درونمان نباشیم این نفسِ عجیب تسلیم نمیشود و به راحتی نمیتوان کنترلش کرد مگر از راه معرفتِ خدا و آنهم باید خواست از خداوند و رها نکند. بخواهد تا خدا بدهد.
نفس اژدرها است کو کی مرده است از غم بیآلتی افسرده است
هیچ نکشد نفس را جز ظلّ پیر؛ «پیر» یعنی پیامبر و ائمه اطهار علیهمالسلام و در مرتبه اول خدای تعالی است. در قرآن خدای متعال میفرماید:ای پیامبر من هدایت میکنم نه تو؛ یعنی تو یک وسیله ای هستی و در اصل کارِ خدای تعالی است.
توجه داشته باشید ما آخوندها و عمامهسرها برای ما خواندن درسها خوب است انجام واجبات و ترک محرّمات لازم است ولی آنچه نفس را مهار میکند معرفت خدای تعالی است آنکه معرفت خدا را دارا شده میفهمد که هیچ است و در موقع ریاست و مواجهه با پول و مادیات میتواند خودش را حفظ بکند و الّا خیلی سخت است که ریاست و پول روی بیاورد و تحت تأثیر قرار نگیرد.