سال گذشته محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از انتقال محل برگزاری جلسات مجمع به ساختمان سابق مجلس سنا خبر داد؛ البته آن روز رضایی حرفی از تشکیل مجلس سنا نزده بود و منظور دیگری داشت اما کمی بعد از آن، موضوع احیای این مجلس از سوی اصولگرایان به صورت جدی دنبال شد.
به گزارش «انتخاب»، به طور مثال، محمدجواد فتحی، نماینده اصولگرای مجلس و عضو کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس به صراحت از نیاز کشور به احیای مجلس سنا سخن گفت. او با بیان اینکه معتقدم حتما نیاز به 2 مجلس داریم، یعنی علاوه بر مجلس شورای اسلامی حتما به مجلسی مانند مجلس سنا نیاز داریم، تصریح کرد: قاعدتا در نظامهای مردم سالار و دموکرات مجلس سنا را یک مجلس تخصصی میدانند که در کنار مجلس شورا که مربوط به عوام است، فعالیت میکند، حدود اختیار این مجالس در نظام های مختلف قانون گذاری تعیین شده، اما در ایران متاسفانه خودمان را از نظام قانونگذاری تخصصی که میتواند نسبت به تصویب قوانین متقن و کارآمد بسیار موثر باشد، محروم کردهایم.
فتحی حتی با مقایسه نحوه قانونگذاری در قبل و بعد از انقلاب نتیجه گرفت که: اگر مطالعه آماری را انجام دهیم، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نوع قوانین متقنتر بودند و نوع قوانین از استحکام بیشتری از حیث شکلی و ماهوی برخوردار بودند
دلیل این مسئله از نظر این عضو کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس این است که در آن زمان دو مجلس در امور قانونگذاری دخالت داشتند، اما بعد از انقلاب به لحاظ اینکه تفکر انقلابیون ما به این سمت و سو ما را سوق میداد که همه چیز به اختیار مردم سپرده شود، مجلس سنا را حذف کردیم که من فکر می کنم قانونگذاری ما از این جهت در 38 سال گذشته بسیار مغبون واقع شده است.
به گفته فتحی، با این روش میتوانیم از بسیاری از نهادهای موجود مستغنی باشیم و نیازی به وجود آنها نخواهد بود. او معتقد است: تشکیل و احیای مجلس سنا تبعات مثبتی دارد از جمله اینکه نیازی به مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورایعالی انقلاب فرهنگی و شورای نگهبان در بُعد حقوقی نخواهیم داشت. او البته یکی از وظایف شورای نگهبان را جدا کرده و می گوید: بحث فقهی و دینمحور شورای نگهبان باید باقی بماند ولی تداوم بخش مربوط به نظارت بر انطباق قوانین مصوب مجلس با قانون اساسی توسط شورای نگهبان ضرورتی نخواهد داشت.
به گفته این نماینده اصولگرا، اگر مجلس سنا ایجاد شود و ما در کنار مجلس سنا یک دادگاه قانون اساسی داشته باشیم، در آن صورت نظام قانونگذاری ما عبارت میشود از مجلس شورای اسلامی و مجلس سنا که میتواند یک تعداد آن به صورت انتصابی و تعدادی از از اعضای آن انتخابی فعالیت میکنند.
مجلس سنا در دوران گذشته چگونه بود؟
مجلس سنا با وجود آنکه در متمم قانون اساسی به تشکیل آن اشاره شده بود، اما تا سال ۱۳۲۸ خورشیدی تشکیل نشد، دلیل آن نیز وجود اختلافات در سطح سیاسی جامعه بر سر این مجلس بود.
پس از شهریور ٢٠، از دولتهای وقت تقاضای تشکیل این مجلس میشد و محمدرضا پهلوی نیز نسبت به تأسیس آن علاقهمند بود، تا این که در روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۲۷ دولت حکیمی لایحه تشکیل مجلس سنا را تقدیم کرد که با اعتراضات زیادی از سوی برخی از نمایندگان مجلس شورا روبهرو شد ولی بالاخره با تلاش عدهای از دولتمردان، اساسنامه آن تدوین و به تصویب مجلس شورا و تأیید شاه رسید.
به موجب اصل ۴۳ قانون اساسی، تعداد نمایندگان مجلس سنا ٦٠ نفر بوده که ٣٠ نفر از طرف مردم (١٥ نفر از تهران و ١٥ نفر از شهرستان) و نیمی دیگر از سوی شاه (١٥ نفر از تهران و ١٥ نفر از شهرستان) انتخاب میشدند که گروه اول سناتورهای انتخابی و دسته دوم به سناتورهای انتصابی معروف بودند. مجلس سنا به «مجلس شیوخ» معروف بود زیرا هر فردی نمیتوانست به مجلس سنا راه یابد و گفته میشود که گاهی هم برای این که اشخاص مورد نظر واجد شرایط سناتوری شوند، به طور موقت احکامی صادر میشد.
ورود رئیس مجمع تشخیص
دامنه اظهارات درباره احیای مجلس سنا به آیتالله هاشمی شاهرودی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم رسید؛ با این تفاوت که او معتقد است مجمع تشخیص به نوعی وظایف مجلس سنا را انجام می دهد. او در زمستان سال 96 گفته بود: مدتی است مطرح است که در بازنگری قانون اساسی کشور ما همانند برخی از کشورهای دو مجلسی، با دو مجلس اداره شود؛ هماکنون نیز میتوان گفت که مجمع تشخیص مصلحت نظام مقدار مهمی از وظایف مجلس سنا در نظامهای دومجلسی را انجام میدهد.
این در حالی است که مجمع بر خلاف مجلس سنا در نظام های دوپارلمانی، ذاتا اختیار قانونگذاری ندارد.
باهنر: پس از 7 دوره نمایندگی می گویم باید مجلس سنا تشکیل دهیم
شاید مهمترین اظهارنظر اصولگرایان درباره لزوم احیای مجلس سنا به محمدرضا باهنر باز می گردد. او تیرماه سال 97 در اظهاراتی صریح و بی سابقه گفت که بنده به عنوان فردی که هفت دوره به عنوان نماینده در مجلس حضور داشتهام امروز به این نتیجه رسیدهام که با یک مجلس نمیتوان کشور را اداره کرد و ما به دو مجلس نیاز داریم. در شرایط کنونی نمایندگان مجلس به دنبال مطالبات منطقهای، قومی، جنسیتی و قشری هستند و آنچه کمتر مورد توجه قرار میگیرد منافع ملی است. به همین دلیل نیز قانون اساسی باید اصلاح شود و دو مجلس سنا و شورای اسلامی در کنار هم تشکیل شود. این اتفاق در اغلب کشورهای جهان وجود دارد و در رژیم گذشته نیز وجود داشت. اگر این مسأله محقق شود یک مجلس مسئولیت تحقق منافع ملی را برعهده خواهد داشت و یک مجلس نیز به دنبال مطالبات منطقهای خواهد بود. در شرایط کنونی اغلب نمایندگان به دنبال منافع منطقهای خود هستند و به همین دلیل نیز منافع ملی در بسیاری از زمینهها نادیده گرفته میشود.
او درباره اینکه آیا این کار نوعی بازگشت به عقب محسوب نمیشود، نیز گفت: خیر؛ مشکل ما در قبل از انقلاب که به دو مجلس ارتباط پیدا نمیکرد. نکته دیگر اینکه قرار نیست هر اتفاقی که در گذشته رخ داده اشتباه بوده باشد. در اسلام توجه کردن به مشورت وجود دارد ولی مجلس و دموکراسی وجود ندارد. دموکراسی و مجلس از غرب وارد ایران و اسلام شده است. بنده حتی معتقد هستم دو مجلس نیز نمیتواند به تنهایی مشکلات کشور را حل کند، بلکه مجلس نیز باید متکی بر نظام حزبی باشد. هنگامی که مجلس متکی بر نظام حزبی باشد. نماینده براساس سیاستهای حزب خود فعالیت میکند و از اقدامات سلیقهای و شخصی پرهیز میکند.
تبدیل مجمع تشخیص به سنا؟
به جز باهنر، عباس سلیمی نمین، دیگر فعال اصولگرا نیز بر احیای مجلس سنا تاکید دارد. با این وجود، او نیز بر تبدیل تبدیل مجمع تشخیص به سنا تاکید دارد و می گوید: ما هماکنون در ساختار کشور مجلس دوم داریم. مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس دوم ایران است که به تدریج تعداد اعضای آن رو به افزایش است و در آینده میتواند به صورت رسمی تبدیل به مجلس دوم ایران شود. برای این مهم باید در آینده ساختار مجمع تشخیص مصلحت نظام به شکلی تغییر پیدا کند که اعضای انتصابی و انتخابی آن عدد مشخصی را دارا باشد.
به گفته این تحلیلگر اصولگرا، این موضوع در برخی کشورها اجرایی شده است به نحوی که در برخی کشورها مجالس به صورت کامل انتصابی هستند. به عنوان مثال مجلس «لرد ها» یک نهاد کاملا انتصابی است. البته اخیرا تلاش دارند تا سازوکاری را ایجاد کنند که قوه مجریه روی برخی لردهایی که به این مجلس ورود میکنند، نظارت داشته باشد.
او در توضیح اظهاراتش می گوید: منظور من آن بود که ما میتوانیم مجمع تشخیص را به سمت یک مجلس سوق دهیم و این مهم به تدریج درحال وقوع است. من آن مقایسه را به عنوان نمونه گفتم که در برخی کشورها یک مجلس کاملا انتصابی است. این موضوع در گذشته هم وجود داشته است. به عنوان نمونه مجلس سنا و مجلس شورای ملی نیز انتصابی بودند.
به نظر می رسد اصولگرایان دست کم در تئوری برای احیای مجلس سنا خیز برداشته اند تا جایی که حتی حرف از تغییر قانون اساسی و اصلاح آن را پیش کشیده اند. این موضوع حتی واکنش حسام الدین آشنا را نیز به دنبال داشته که بدون نام بردن از محسن رضایی، در کنایه ای به اقدامات او در مجمع گفته بود برای تبدیل آن به سنا عجله نکنید. حال باید منتظر ماند و دید در آینده این جریان سیاسی چه مشخصاتی از سنای مورد نظر خود را رو خواهند کرد و چه برنامه عملیاتی مشخصی برای تشکیل این مجلس دارند.