صداوسیما در چنبرهی یاران مصباح یزدی؟
در حاشیه تحقیر میهمانان و حاضران در برنامه و توهین به مخاطب توسط برخی از مجریان صدا و سیما در ماه های اخیر...
انتخاب - پس از آغاز ریاست عبدالعلی علی عسگری در صداوسیما، نفوذ جریان پایداری در این سازمان افزوده شده و این طیف توانسته افراد بیشتری را در رسانه ملی بگنجاند.
به گزارش «انتخاب»، اخیرا پست جدید فرزند غلامعلی حداد عادل و برادر داماد حجت الاسلام رئیسی در صداوسیما، بار دیگر بحث ژن خوب در این سازمان را پیش کشیده است. پیشتر انتصاب علی فروغی به ریاست شبکه سه خبرساز شده بود؛ این مدیر 30 ساله که سابقه رسانه ای قابل توجهی ندارد، فرزند باجناق حداد عادل است.
اما در این میان، یک ژن خوب دیگر در صداوسیما تا کنون توانسته خود را از دید عموم پنهان نگه دارد. او محمدرضا علی عسگری، فرزند عبدالعلی علی عسگری، رئیس سازمان صداوسیما مدیرعامل شرکت «توسعه فناوری رسانه سروش» بود. همان شرکتی که پیام رسان سروش را پشتیبانی می کند.
در کنار انتصاب های مذکور، اخیرا ریاست شبکه های مختلف صداوسیما به چهره هایی هم رده علی فروغی و نزدیک به جریان پایداری منصوب شده اند.
ویدیوی زیر را تماشا کنید:
فرزند حدادعادل در تلویزیون پست گرفت
آرمان: روز گذشته خبری مبنی بر اینکه طی احکامی از سوی میرباقری معاون رئیس سازمان در امور سیما، اعضای شورای اندیشهورزی شبکه3 منصوب شدند. علیاصغر پورمحمدی، میثم نیلی، فریدالدین حدادعادل، سیداحمد عبودتیان و جعفر عبدالملکی سه فرد منصوب شده هستند. قرار گرفتن یک نام میان این نامها قابل تامل است. فریدالدین حدادعادل فرزند حدادعادل است. با این انتصابها در صداو سیما گمانهها بر این سو میرود که معاون سیما بدهکار حداد است و با بخشش سمتها در معاونت سیما به اطرافیان و آشنایان آقای حدادعادل، در حال به دست آوردن دل او و اقوامش است. شبکه 3 که با انتصاب علی فروغی حال و روزش مشخص است، شورای اندیشهورزی هم با حضور فرزند آقای حداد آیندهای مشخص خواهد داشت. علی فروغی فرزند باجناق غلامعلی حدادعادل به ریاست شبکه 3 منصوب شده بود، البته دور از ذهن نبود که از افراد دیگر فامیل در این شبکه استفاده نشود. اما در این میان اصولگرایانی که خود مدعی مخالفت با انتصابهای فامیلی بودند اینگونه انتصابها به صورت شفاف در میان آنها مشاهده میشود. چندی پیش نام فرزند رحمانیفضلی به عنوان مشاور وزیر اقتصاد منتشرشد. اصولگرایان دائما دم از این موضوع میزنند که اصلاحطلبان از فرزندان و نزدیکانشان در سمتهای دولتی استفاده میکنند و اجازه حضور جوانان دیگری که با تلاش به جایگاهی رسیدهاند را نمیدهند، اما اکنون شاهد عکس آن هستیم. پسران و دختران مسئولان کشور به جهت آنکه در یک خانواده سیاسی متولد و بزرگ شدهاند با این کارت ورود از زمان تولدشان به عنوان یکی از افرادی به حساب میآیند که در آینده در پست و مقامی قرار خواهند گرفت. بنابراین دلیلی برای تلاش در خود نمیبینند در مقابل فرزندان، پسران و دخترانی در کشور وجود دارند که با توجه به تحصیلات عالیهای که دارند اما چون هیچ گونه لابی با مسئولان ندارند نمیتوانند در فعالیتی که به آن علاقه دارند بپردازند. فرزندان مسئولان در گروههای فرهنگي، اقتصادي و سياسي به آسانی پستها را در ردههای بالا، همیشه در زندگی خود چشیدهاند. هنگامی که وزیری دم از این موضوع میزند که باید عرصه را برای جوانان باز کرد و به دیگران توصیه میکند که فرزندان دیگران را استخدام کنند، اما شاهد انتصاب فرزند همان وزیر هستیم. به اینها باید گفت مگر فرزندان جامعه ایران با تلاش و سختی تحصیل نکردهاند که اجازه فعالیت به جوانهای دیگر را نمیدهید و فقط از آشناهایتان در سمتها استفاده میکنید؟ آیا این انتصابها با توجه به شایستگیشان است و یا موضوع دیگری در میان است، البته برخی کارشناسان نظرشان بر موضوع دوم است. چیزی که اصطلاحا از آن با عنوان «ژن خوب» یاد میشود.