کلمه - اعتراضات اخیر مردم در فرانسه سبب شده تا گروه ها و افرادی که در ایران بیشتر نقش را در سرکوب مردم طی این سالها داشتهاند، وارد صحنه شده و رئیس جمهور فرانسه را توصیه به خویشتن داری کنند.
یکی از این افراد محمود احمدی نژاد است که امروز در توییتی خطاب به ماکرون نوشت: "نژاد به ریس جمهوری فرانسه در توییتر میگوید که "مگر وظیفه دولتها رضایت/پاسخگویی به خواستههای شهروندان نیست؟ این تظاهرکنندگان شهروند هستند. به حرفهایشان گوش و خواستههایشان را تامین کن. قطعا هیچ قدرتی نمیتواند جلوی اراده مردم بایستد." "
دیگری نیز رئیس قوه قضاییه است که با وقاحت "رهبران اروپا را به خویشتنداری در برخورد با مردم خود توصیه کرد و نحوه مواجهه غرب با حوادث فرانسه بویژه بایکوت رسانهای این حوادث و سکوت مجامع بین المللی را تصویری تمام قد از استانداردهای دوگانه جهان سلطه دانست."
محمود احمدی نژاد فراموش کرده است که مخالفان خود را خس و خاشاک خواند، فراموش کرد که به خاطر اعتراض به او ندا آقا سلطان چشم به آسمان دوخت و سهراب اعرابی دیگر به خانه بازنگشت.
گویا فراموش کرده که منتقدانش را بزغاله می خواند و وزارت اطلاعاتش چند صد نفر از مخالفان او را بازداشت کرد و رفتارش با منقدان چگونه بوده است.
آیا محمود احمدی نژاد یک بار با معترضین خود سخن گفت؟ در مقابل قوه قضاییه و نیروهای امنیتی خود ایستاد؟ آیا او اعتراضات علیه خود را به رسمیت شناخت؟ و یا همراه و همگام سرکوبگران هر صدای مخالفی را خفه کرد و با توهین آمیز ترین ادبیات پاسخ داد؟
و اما رئیس قوه قضاییه، که مشخص نیست از کدام جایگاه رهبران اروپایی را خطاب قرار می دهد. او بهتر است که نگاهی به کارنامهی قوهی تحت امر خود داشته باشد.
صادق لاریجانی در حالی از لزوم خویشتن داری رهبران اروپایی می گوید که کمترین نقدی علیه وی و دادستان هایش نتیجه ای جز چند سال زندان ندارد. آمار قوهی تحت ام و حاکی از حکم های سنگین زندان و اعدام برای فعالان سیاسی، روزنامه نگاران، فعالان مدنی، دانشجویان و ... است و البته بماند آمار اعدام های این قوه . خنده دار آنجاست که صادق لاریجانی از بایکوت رسانه ای و سکوت مجامع بین المللی می گوید. به نظر می رسد قاضی القضات حتی صدا و سیما نیز تماشا نمی کند تا ببینید چطور تمامی شبکه ها در حال پوشش این اعتراضات هستند و همین شبکههای خبری خودمان چطور با آب و تاب جزئی ترین اتفاقات رخ داده در فرانسه را بازتاب می دهند.
صادق لاریجانی یا بی سواد است یا دروغگو که نمی بیند و نمی خواند که چطور خبرنگاران با اسم و رسم می توانند درتمام صحنه های درگیری پاریس حضور داشته باشند و چطور لحظه به لحظه ی آن را گزارش می کنند بی آنکه انگ جاسوس و عامل بیگانه به آنان چسبانده شود.
چطور زندان بان یکی از بزرگترین زندانهای روزنامه نگاران جهان می تواند اینقدر طلبکار باشد و کند از سانسور رسانهای در فرانسه انقتاد کند در حالیکه خبرنگاران کشور خودش به خاطر افشای حقیقت سال ها به زندان می روند.
مثال زیاد است و می توان ساعت ها از تناقضات این روزهای افرادی چون احمدی نژاد و لاریجانی و بادامچیان نوشت، اما چه خوب که حوادث فرانسه رخ داد، تا اوج وقاحت بعضی ها به خوبی نشان داده شود و بیش از گذشته مردم با چهره های دروغگوی آنان آشنا شوند.