دونالد ترامپ مانند هر رئیس جمهور دیگری در تاریخ آمریکا ممکن است تصمیمات درست یا نادرستی به نفع یا ضرر دیگران بگیرد که بسته به مورد، میتوان در بارۀ هر یک از آن تصمیمات داوری و قضاوت کرد.
این در حالی است که به نظر میرسد برخی صاحبنظران و رسانهها در داخل و خارج آمریکا، چندان اعتنایی به نوع تصمیم ترامپ ندارند و به صرف اینکه تصمیمی از جانب او صادر شود، آن را منفی و شایستۀ طعن و رد میدانند.
تصمیم ترامپ به خروج نیروهای آمریکا از سوریه ظاهراً از این جمله است. منتقدانِ ترامپ، خروج نیروها از سوریه را سبب بیاعتمادی متحدان منطقهای آمریکا به کاخ سفید میدانند و آن را مضر ارزیابی میکنند. منظور آنها اما از متحدان منطقهای آمریکا کیست؟
نخستین طرفی که از خروج نظامیان آمریکا از سوریه نگران و ناراحت به نظر میرسد، دولت راستگرای اسرائیل است که تصور میکند با خروج ارتش آمریکا با محدودیتهای بیشتری برای حمله به اهداف مورد نظر خود در خاک سوریه روبرو خواهد شد. در این میان، میتوان از منتقدان تصمیم ترامپ پرسید که آیا به دلیل نگرانی دولت نتانیاهو، آنها هم نگران خروج ارتش آمریکا از خاک سوریه شدهاند؟ اگر اینطور است پس چرا خودِ آنها همیشه منتقد نزدیکی ترامپ به نتانیاهو بودهاند؟
طرف دیگر این ماجرا بخشی از کردهای سوریه هستند که گمان میکنند با خروج آمریکا، راه اردوغان برای اعزام ارتش ترکیه به شمال سوریه به قصد نابودی آنها، هموار میشود.
واقعیت این است که کردهای سوریه، متحد آمریکا در جنگ با داعش بودهاند، اما میزان تعهد متقابل آنها به همدیگر هرگز روشن و شفاف نبوده است. شاید برخی از کردها تصورشان بر آن بوده است که دولت آمریکا تا حد حمایت از یک موجودیت کردی در شمال سوریه حتی به بهای درگیری نظامی با یکی از مهمترین اعضای ناتو یعنی ترکیه، به آنها متعهد است، اما آمریکاییها هیچگاه نشانهای از چنین تعهدی بروز ندادهاند.
آمریکا در سطح رسمی و علنی معمولاً بر حفظ یکپارچگی سرزمینی سوریه در کنار شکلگیری حکومتی که مشارکت همۀ گروههای قومی و مذهبی در امور سیاسی را تضمین کند، تأکید داشته است. به عبارت دیگر، آمریکا حداکثر خواهان نوعی خودمختاری محدود برای کردهای سوریه به شرط رفع نگرانی ترکیه از این موضوع و تضمین عدم تقویت پ ک ک در منطقه از این طریق است. بنابراین، تصور اینکه آمریکا با ترکیه بر سر کردها وارد جنگ شود، هیچ نسبتی با منافع آمریکا در خاورمیانه ندارد.
به نظرم خروج ارتش آمریکا از سوریه، کردهای آن کشور را با محدودیتهای پیش روی خود از جمله لزوم نوعی تفاهم با ترکیه بیشتر آشنا خواهد کرد و ظاهراً هدف ترامپ نیز از تصمیم به خروج نیروها همین بوده است.
به نظر من، حضور نظامی محدود آمریکا در سوریه، منشأ انتظاراتی از طرف برخی طرفهای درگیر در بحران سوریه شده بود که ترامپ تعمداً به آن انتظارات پایان داد.
با پایان یافتن این انتظارات، طبعاً تعامل نیروهای داخلی و خارجی درگیر در سوریه وارد مرحلۀ تازه و در عین حال، واقع بینانهتری میشود و این به نوبۀ خود میتواند دستیابی به راه حل نهایی بحران سوریه از راههای سیاسی و دیپلماتیک را آسانتر کند.
به هر حال، ترامپ تصمیمات گیجکنندهای میگیرد، اما به نظرم خودش تصویر کم و بیش روشنی از پیامدهای تصمیماتاش دارد. در کشور ما برخی افراد، این نوع داوری در بارۀ ترامپ را بر نمیتابند و به من خرده میگیرند که چرا وقتی اکثر رسانهها و صاحبنظران جهانی در پشت تصمیمات ترامپ فقط نادانی و حماقت میبینند، من معمولاً در صدد کشف عقلانیتی در پشت آنها برمیآیم و یا منطق خاصی را در آنها جستجو میکنم! من البته به کسی تعهد نسپردهام که نظرات دیگران را تکرار کنم!