منبع: استرتفور / مترجم: طلا تسلیمی - سایت دیپلماسی ایرانی
در پیش بینی قدم های بعدی ایالات متحده در کمپین اعمال فشار حداکثری علیه ایران در سال 2019، انتظار می رود واشنگتن در ادامه اجرای تحریم های ثانویه، در صدد انزوای تهران در منطقه خاورمیانه و تضعیف از داخل پیش برود. این مساله اختلافات و اصطکاک موجود بین واشنگتن و تهران را تشدید خواهد کرد و احتمالا اندک امید به احتمال مذاکرات سازنده را از بین خواهد برد. در همین حال، به رغم آشفتگی ها در خاندان سلطنتی سعودی و انتقادهای خارجی از شیوه حکومت داری شاهزاده محمد بن سلمان، رویکرد مشترک در مخالفت با ایران به تقویت روابط آمریکا در سطوح بالا و استراتژیک خواهد انجامید.
تهران و واشنگتن در مسیر مواجهه مستقیم
کمپین تحریمی ایالات متحده علیه ایران به این کشور آسیب می رساند، اما به سقوط اقتصادی و در پی آن سقوط دولت نخواهد انجامید. ایالات متحده امیدوار است که بتواند با افزایش تحریم ها ایران را مجبور به بازگشت به میز مذاکره کند. اما این تلاش ها به جایی نخواهد رسید. اگرچه ایران به دلیل اختلافات داخلی سیاسی آن شناخته شده است، اما احزاب و گروه های گوناگون ثبات نظام جمهوری اسلامی را به خواسته های سیاسی خود اولویت خواهند داد. به علاوه، تحریم ها افزایش ناآرامی های مردمی را در پی خواهد داشت که این مساله موقعیت سیاسی محافظه کاران و اصولگرایان را در برابر دولت حسن روحانی، رئیس جمهوری میانه رو ایران تقویت می کند. توانایی های نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران هم در پی نیاز به تقویت استراتژی دفاعی این کشور در مواجهه با فشار فزاینده خارجی و داخلی، افزایش خواهد یافت.
تهران به شدت وسوسه خواهد شد با آزار و اذیت کشتی های آمریکا و متحدانش در خلیج فارس، آزمایش موشک های بالستیک و یا از سرگیری فعالیت های هسته ای اعمال فشارهای ایالات متحده را تلافی کند، اما تنها در زمانی دست به چنین کاری می زند که هیچ چاره دیگری برایش باقی نمانده باشد. در مقابل، تهران احتمالا تمایل بیشتری به استفاده از جنگ افزارهای سایبری، عملیات مخفیانه یا نیروهای تحت حمایت خود در منطقه برای حمله به مواضع ایالات متحده، اسرائیل و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس خواهد داشت. ایران می خواهد از تحریک به آغاز یک حمله نظامی علیه خودش جلوگیری کند، اما با کاهش حمایت های سیاسی اتحادیه اروپا در سال 2019 و جایگزینی تضمین های اقتصادی با لفاظی های سیاسی، تهران تمایل بیشتری به اقدامات متقابل آشکار خواهد داشت.
ایالات متحده در اجرای استراتژی منطقه ای خود که محدودسازی نفوذ ایران را نیز شامل می شود، به دو گروه از متحدان با اهداف مشابه تکیه خواهد کرد. نخستین گروه متحدانی هستند که به شدت درباره ایران نگرانی دارند و مشتاقانه سیاست های ضد ایرانی را می پذیرند؛ اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در این گروه قرار می گیرند. اعضای این گروه خیلی سریع بر چند دهه بیاعتمادی و درگیری فائق آمده اند تا در فضای سایبری، اعمال تحریم ها و حتی مواجهه احتمالی نظامی با ایران هماهنگی بیشتری داشته باشند. گروه دوم متحدان آمریکا، کویت و عمان و قطر هستند که اتحاد چندان محکمی ندارند و چندان هم موافق اتخاذ موضع سختگیرانه علیه ایران نیستند. این کشورها در صورت بروز درگیری ها و بحران های خاص در منطقه برای آمریکا اهمیت استراتژیک، دیپلماتیک و اقتصادی خواهند داشت. بهبود اتحاد میان آنها می تواند از شدت محاصره قطر بکاهد، اما تاثیری در پایان درگیری ها بین اعضای شورای همکاری خلیج فارس نخواهد داشت.
عربستان سعودی در کانون توجه
در همین حین، عربستان مجبور خواهد شد در سال 2019 نگرانی های فزاینده درباره شاهزاده محمد را مدیریت کند. در پی قتل جمال خاشقجی، روزنامه نگار در تبعید عربستانی، اقدامات ولیعهد سعودی به شدت تحت نظارت بین المللی قرار گرفته است. اگرچه او همچنان به خوبی در خاندان سلطنتی دوام آورده، اما موقعیتش همچنان به حمایت های پدرش یعنی ملک بن سلمان بستگی دارد. برخی از متحدان کلیدی ریاض حمایت نظامی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی در عربستان سعودی را محدود کرده و می کنند، اما در کل بعید است که تغییرات زیادی در روابط حیاتی ایجاد شود.
ریاض همچنان برای پیشبرد چشم انداز 2030 تلاش خواهد کرد و یک سری دستاوردهای اقتصادی از جمله افزایش درآمدهای نفتی در نتیجه کاهش حضور ایران در بازار در پی تحریم های آمریکا، به تسهیل تدابیر ریاضتی خواهد انجامید. به رغم نوسانات مربوط تحریم های نفتی علیه ایران در بازار انرژی، بعید است که بازارهای نفتی در نیمه اول سال 2019 دچار فروپاشی شوند.