دیروز، برای اولین بار در طول زندگی ام در خارج از کشور، در جلسه ای حضور یافتم که عده ای از پادشاهی خواهان برای یادبود علیرضا و لیلا پهلوی در شهر بن، برگزار کرده بودند.
جلسه ای بود با شکوه و آبرومند، با حضور تعداد زیادی از ایرانیان طرفدار نظام پادشاهی که از نقاط مختلف اروپا در این جلسه حضور به هم رسانده بودند.
در این جلسه، من نیز چند کلمه ای سخن گفتم که خلاصه ای از آن را بعدا منتشر خواهم کرد.
نکته ای که توجه مرا بسیار به خود جلب کرد، عشق و علاقه ای بود که عده ای از حاضران، نسبت به خاندان سلطنت نشان می دادند. در این بروز احساسات که با شعارهایی مانند «جاوید شاه» همراه بود، کمترین نشانه ای از ظاهرسازی ندیدم و هر چه بود، احساس درونی یی بود که صادقانه ابراز می شد.
این جلسه به من نشان داد که گروهی از هموطنان ما، عاشقانه خاندان سلطنت و شخص رضا پهلوی را دوست می دارند و با جان و دل خواهان استقرار نظام پادشاهی در کشورشان هستند.
چیزی که به ذهن ام رسید و بد ندیدم آن را در این مطلب بیان کنم این است که شاهزاده رضا پهلوی، حال که میل صد در صد به نظام جمهوری ندارند، و به نوشته های امثال من در این زمینه عنایتی نداشته اند، دست کم تمام نیرو و انرژی خود را برای استقرار نظام پادشاهی به کار برند و بر روی این نظام و هواداران این نظام متمرکز شوند.
ترجیح من و عده ی زیادی از ایرانیان این است که آقای رضا پهلوی، با پذیرش تام و تمام نظام جمهوری، هم طرفداران جمهوری، و هم طرفداران «خود» را که خواهان انتخاب ایشان به عنوان مسوول اول کشور هستند به سمت خود جذب و به صورت متمرکز با نظام جنایتکار فعلی مبارزه کنند.
اگر میل صد در صد به نظام جمهوری ندارند، لااقل به طور صد در صد در جهت استقرار نظام پادشاهی تلاش کنند و این بسیار بهتر و موثر تر از تلاش نصفه نیمه برای جلب جمهوری خواهان و پادشاهی خواهان به طور همزمان خواهد بود.
جمهوری خواهان، زیر بار نظام پادشاهی نخواهند رفت و پادشاهی خواهان مُصر بر استقرار نظام سلطنتی هم زیر بار نظام جمهوری نخواهند رفت. لذا انتخاب یکی و تمرکز بر آن به مراتب بهتر از به هدر دادن انرژی یی ست که میان افراد دو به شک مانده تلف می شود.
تا زمانی که آقای رضا پهلوی هواداران خود و مردم ناظر را پا در هوا بگذارند و انتخاب میان نظام حکومتی را به آینده ای نا معلوم موکول کنند، بسیاری از ایرانیان نخواهند توانست به حمایت کامل و صد در صد از ایشان برخیزند و حتی میان پادشاهی خواهانی که در مورد جمهوری خواهی ایشان دچار شک هستند، افتراق خواهد افتاد.
به اعتقاد من اگر رضا پهلوی ضمن احترام به نظام حکومتی پدر و پدر بزرگ شان که سازنده ی ایران مدرن بودند و این نظامی بوده است که قدمتی ۲۵۰۰ ساله دارد به طور صد در صد روی نظامی که موروثی نیست تمرکز کنند و آن را به عنوان نظام مطلوب معرفی کنند، هم مردم جمهوری خواه و هم هواداران واقعی ایشان که به داشته های «خود» ایشان و نه به ارث رسیده به ایشان معتقدند در مبارزه با حکومت نکبت اسلامی، پشت ایشان خواهند ایستاد. اما در حالت میان دو نظام، هم معتقدان به جمهوری به ایشان اعتماد کامل نخواهند کرد و هم هواداران پادشاهی با تمام قوا در کنار ایشان نخواهند ایستاد.
اما راه سوم این است که ایشان تمام و کمال، به عشق و علاقه ی هواداران سلطنت متکی شود که این موضوع گرچه همه ی مردم ایران را در بر نخواهد گرفت، دستکم تعدادی مشخص را به طور تمام و کمال برای مبارزه ی متمرکز با حکومت اسلامی تشویق خواهد کرد.
پشت پرده بازداشت محمد رحمانیان کارگردان تئاتر