نسترن فرخه - انصاف نیوز
موضوع زمین دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در طول این سالها به کرات مورد بررسی قرار گرفته است. مهدی هادوی، بخشی از زمین دانشگاه علوم و تحقیقات را برای ساخت دانشگاه هبه میکند اما بخش کوچکی از زمین را برای خانوادهی خود نگاه میدارد، اما به گفتهی خود هادوی و فرزندان او دانشگاه آزاد شروع به تجاوز به زمین متعلق به خانوادهی هادوی میکند و در نهایت با اعمال زور بخش زیادی از زمین را تصاحب میکند.
بعد از گذشت چند سال دوندگی این خانواده، محمدامین هادوی، فرزند مهدی هادوی به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «حَکَم، حُکم شرعی داد که رای به نفع ما است اما دانشگاه از اجرای حُکم طفره رفت و هنوز هیچ اتفاق جدیدی نیفتاده است.»
همچنین او میگوید که آیت الله هاشمی و محسن هاشمی هردو در مقاطعی تصمیمها و اقداماتی برای بازگردادند زمین به فرزندان مهدی هادوی داشتهاند اما عملکرد آقای جاسبی، رییس وقت دانشگاه مغایر با این تصمیمات بوده است.
این موضوعی است که توسط عباس سلیمی نمین رد میشود، او که در اوایل دههی هشتاد در ارتباط با پروندهی زمینهای مهدی هادوی چندین مقاله نوشت و مستندی از شرح ماجرا تهیه کرد میگوید که «آیت الله هاشمی اصلا تخلفات را نپذیرفت که زیربار اقدامی برود.»
متن کامل گفتوگو با امین هادوی و عباس سلیمی نمین را در ادامه بخوانید:
فرزند هادوی: آقای هاشمی قبول کرده بود
محمد امین هادوی در گفتوگو با خبرنگار انصاف نیوز دربارهی موضوع این زمین و اتفاقهای رخ داده گفت: «در این سالها هیچ اتفاق جدیدی نیفتاد، جز آنکه آن زمانی که آقای هاشمی زنده بود یک نفر واسطه شد و ما پیش آقای هاشمی رفسنجانی رفتیم و ایشان حَکَمی را بین ما و هیات امنای دانشگاه قبول کرد، حَکَم آیت الله نظری در مازندران بود که به نفع ما حکم شرعی داد اما این رای اجرا نشد و دانشگاه آزاد به بهانههای مختلف از اجرای حکم طفره رفت و اصلا جواب ما را نمیدادند.
هر رییسی در این دانشگاه آمده ما گفتیم این مسایل بین دو طرف حل شود، در زمان آقای جاسبی به ملک ما تجاوز شده است، در قانون اسلام اگر زمین باشد قابل برگشت است چون ماهیت آن عوض نمیشود اما اگر پنبه باشد و کسی آن را تبدیل به نخ کند قابل برگشت نیست. چون زمین لایتغیر است وماهیتش عوض نمیشود، اگر شما به کسی ببخشید و او آنجا ساختمان بسازد شما میتوانید هبه را پس بگیرید و او مالک ساختمان شود، در همان زمینی که پدر ما استثنا کرده و برای خودش نگاه داشته است در حال حاضر دو سوم آن را تصرف کردهاند و در آن ساختمان و تلکابین ساختهاند.
آن زمان که آقای محسن هاشمی بود خدمت پدر ما آمد و همان جا قول داد که مسایل را حل کند، قرار گذاشتند که رضایت پدر ما را بر اساس آن حکم آقای نظری به دست بیاورند اما ایشان هم عوض شد و مدیریت جدید که آمد چند بار خدمت آقای ولایتی نامه فرستادیم اما هنوز هیچ خبری به دست ما نرسیده است.
در سال گذشته با رییس دفتر هیات امنا جلسهای داشتیم که خیلی هم مفید بود و قول دادند آقای ولایتی موضوع را حل کند اما خبری نشد.»
حدود ۳۰۰۰ درخت و دو استخر را زیر خاک دفن کردند
ماموران برای آنکه خانوادهی هادوی را از زمین شخصی خودشان بیرون کنند از هر قدرتی استفاده میکرند و به گفته ی فرزند مهدی هادوی آنها از بالای کوه روی سر فرزندان هادوی خاک میریختند که باعث دفن یک باغ شده است.
هادوی در این مورد گفت: «این زمین را مادربزرگ من در سال ۵۱ به پدرم منتقل کرده است، حصارک یک دهی بود که جد ما جناب آقای حاج علی تاجر بلور فروش تهرانی و ملقب به بلورچی اینجا را حدود ۱۰۲ سال پیش خرید، در محکمهی شرع و دادگاه تجدیدنظر دادگستری آن زمان، این ملک متعلق به جد ما است و بین فرزندانش تقیسم شد و مادربزرگ ما این زمین و زمینهای دیگر را در سال ۵۱ به پدر من انتقال داد و این جدا از زمینهای موروثی است که در سال ۵۲ به پدرم ارث رسید.
این زمین بیش از یک و نیم میلیون متر بود و پدرم ۳ ربع دانگ از سهم خودش را که مادر بزرگش از پلاک ۱۶۸ به او منتقل کرده بود به نام دانشگاه آزاد کرد، حدودا ۱۵۰ هزار متر از آن را برای خودش نگاه داشت که در آن ما درخت گردو داشتیم. مطابق نظر کارشناس دادگستری برای شکایتی که ما از آقای جاسبی کردیم حدود ۳۰۰۰ درخت و دو استخر در زیر خاک دفن شده است. چون آنها از ما بالاتر بودند واز آن بالا خاک را روی سر ما میریختند و درختها مدفون میشدند.»
جاسبی به خیلی از نمایندگان لیسانس وفوق لیسانس داد
هادوی در مورد خبری نشدن این اتفاقات در همان سالها گفت: «آن زمان قدرت داشتند و با چک سفید سراغ روزنامهها میرفتند و هیچ خبری نشد، همانطور که اجازه ندادند گزارش هیات تحقیق و تفحص مجلس از این زمین در مجلس خوانده شود چون آقای جاسبی به خیلی از نمایندگان مجلس لیسانس و فوق لیسانس داده بود و همهی آنها نگذاشتند این گزارش خوانده شود وگرنه مساله از روز روشنتر است.»
فرزند مهدی هادوی ادامه داد: «اولین شکایت در خاطرم نیست که برای چه زمانی بوده است اما ما در ابتدا شکایت نکردیم. بعد از مقالهی پدرم در روزنامهی اطلاعات در سال ۷۲ این موضوع پیش آمد و در نهایت آقای هاشمی با ما آمد و رفتیم پیش حَکَم که او هم حکمی به نفع ما داد، آقای هاشمی هم قبول کرد و حتی پسرش هم داشت همان حکم را اجرا میکرد.»
فردی که با لودر به ما حمله کرد فقط برای نداشتن گواهی نامه جریمه شد
هادوی در پایان از بی عدالتی در قانون به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «ما از آزارها حدود چند ده ساعت فیلم داریم و مقدار کمی از آن را دوستان منتشر کردهاند، در یکی از فیلمها لودر به من و خواهرم حمله میکند، من رفتم بالای لودر تا کاپشن یکی از آنها را بگیرم و به پایین بیندازم اما کاپشن را از تنش درآورد به زمین انداخت تا من به زمین پرتاب شدم و بعد خواهرم را برد و به کوه کوبید، حالا بگذریم که همهی ما مصدوم شدیم اما کاپشن را که اسمش بر آن بود برداشتیم که به دادگستری شکایت کردیم به اتهام اینکه عمدا در زمین خودمان به ما حمله کرده و به ما آسیب زده اما ایشان فقط از جنبه ی قضایی به رانندگی با لودر بدون گواهینامه محکوم شدند که جریمهی آن را دانشگاه پرداخت کرد، به این دلیل که رییسهای وقت دادگستری مثل آقای مرتضوی در همین دانشگاه فوق لیسانسش را گرفت و قبل از فوق لیسانس در همین دانشگاه استاد شد و همینطور آقای علیزاده رییس دادگستری استان تهران را در همین دانشگاه استاد کردند و رییس گروه حقوق شدند، خلاصه آنکه ما چارهای نداشتیم و همه طرف آنها بودند.»
سلیمی نمین: آقای هاشمی همکاری نکرد
عباس سلیمی نمین، در گفتوگو با خبرنگار انصاف نیوز ضمن ارائهی توضیحاتی درمورد اختلافات دانشگاه آزاد و خانوادهی هادوی، گفت: «در آن ماجرا من فقط فعالیت رسانهای داشتم. در همان زمان مستندی از ماجرا تهیه کردم و با خود هادوی پدر هم صحبت کردم، حتی صحنههایی از زد و خورد از طرف آقای جاسبی با این خانواده در مستند ارایه دادهام. در این پرونده به عنوان یک فرد رسانهای فعال بودم.
ما تلاش کردیم که جلوی تعرضات آقای جاسبی به قلمروی املاک این خانواده را بگیریم. آقای جاسبی به دنبال این بود که کل املاک این خانواده را بگیرد، بخشی را هادوی بزرگ به دانشگاه آزاد بخشیده بود و بخش دیگر را برای خودش نگاه داشته بود، اما دانشگاه جدا از بخشی که به آن بخشیده شده بود به زمین خانوادهی هادوی هم مرتبا تعرض میکرد.
من با ساختن این مستند و نوشتن بعضی از مقالات توانستم جلوی تعرضات را بگیرم، آقای جاسبی تلاش داشت با اذیت و آزار، این خانواده را وادار به ترک آن ملک کند که با رسانهای شدن این مطلب قابل تداوم نبود.»
سلیمی نمین اضافه کرد: «خوشحالم که بعد از سالها یک رسانهی اصلاح طلب به فکر این موضوع افتاده است. در آن موقع که ما این مساله را پیگیری میکردیم هیچ کدام از رسانههای اصلاح طلب با ما همکاری نکردند بلکه مقابله کردند. دلیلش این بود که از سفرهی دانشگاه آزاد بهرهمند بودند؛ یا مدیرمسوول رسانهها داشتند دکترا میگرفتند و یا امکانات دیگری در اختیارشان قرار گرفته بود که حاضر نبودند در این موضوع وارد شوند و همراهی کنند، بدتر از آن اینکه بعضیهاشان به دفاع از آقای جاسبی بر میآمدند.
مثلا روزنامه اعتماد دفاعیهای از آقای جاسبی نوشت و چون بخشی از آن مربوط به من بود، وقتی جوابیه دادم این روزنامه چاپ نکرد، سایر روزنامههای اصلاح طلب هم در آن ایام در مورد مقابله با این اتفاق تلخ همراهی نکردند.»
وی دربارهی مستندی که در این باره ساخته است، گفت: «در آن مستند گفته شده که گزارش بازرسی نیروی انتظامی حق را به این خانواده داد، حتی تایید کرد که مدیریت وقت دانشگاه آزاد به رییس کلانتری آن منطقه رشوه داده بود که وقتی خانواده برای جلوگیری از تعرض به ملک آنها با کلانتری تماس گرفتند از طرف پلیس توجهی نشود.
در زمان آقای قالیباف که رییس نیروی انتظامی بود آن پلیس کلانتری به دلیل همین گزارش عزل شد ولی اگر رسانهها همکاری میکردند مساله بهتر حل میشد. با توجه به قدرت آقای جاسبی که آقای قاضی مرتضوی تمام و کمال در خدمت تخلفات او بود که نگذارد پروندهای تشکیل شود ما توانستیم جلوی پیشروی و آزارها را بگیریم.»
سلیمی نمین ادامه داد: «مشخص شد که دانشگاه آزاد خصوصی نیست و آقای هاشمی و جاسبی معتقد بودند که دانشگاه خصوصی است. اولین بار که مجلس گروه تحقیق و تفحص را تشکیل داد و آن را به دانشگاه آزاد ابلاغ کرد، آقای جاسبی مکتوب جواب داد که ما خصوصی هستیم و امکان تحقیق و تفحص از ما منتفی است و بعد بحثهای جدی بین دانشگاه و مجلس شکل گرفت که شما بر اساس اساسنامه نمیتوانید ادعای خصوصی بودن کنید زیرا از هیات امنا هیچکس آوردهای نداشته است و همهی اموال، اموال عمومی است.
بعد از مدتی نامهنگاری دانشگاه مجبور شد به تحقیق و تفحص تن دهد اما در میانهی راه آن را تعطیل کرد و برخوردهای ناشایستی با افراد تحقیق و تفحص داشت. رییس آن به صحن علنی مجلس گزارش داد که به دلیل جلوگیری از تحقیق و تفحص ما مجبوریم تفحص را ناتمام رها کنیم.»
سلیمی نمین با تکذیب صحبت امین هادوی مبنی بر «همکاری آقای هاشمی با خانوادهی هادوی و اینکه بعد از فوت هاشمی رفسنجانی قرار بوده پسرش محسن حکم را اجرایی کند»، گفت:« این کاملا خلاف واقع است؛ اصولا آقای هاشمی زیربار پذیرش تخلفات نرفتند که دستور به توقف آن بدهند. از زمان آغاز تعرضها تا پایان حیات آقای هاشمی هرگز چنین چیزی از جانب ایشان شنیده نشده بود بلکه بالعکس با تمام توان از تخلفات آقای جاسبی دفاع شد. در مورد دانشگاه آقای محسن هاشمی دخالتی نداشت بلکه آقای یاسر هاشمی مسوول دبیرخانهی هیات امنا بود.
درحالیکه حاضر نبودند در برابر رفتارهای غیر اصولی واکنش نشان دهند تا آقای جاسبی بتواند همهی ملک را تصرف کند شما چگونه مدعی میشوید که حاضر شده بودند ملک را پس دهند؟ آن مستند را هرکسی ببیند تاسف میخورد که آقای هاشمی هیچ اقدامی نکردند و حتی در این حد که مجریان دانشگاه را محکوم کنند که این کارها غیر اصولی است وشایسته نیست با یک خانواده این کار را انجام دهند. ما با پخش مستند در سراسر کشور از طریق تشکلهای دانشجویی با توسل به افکار عمومی جلوی آنها را گرفتیم و نه آنکه به آقای جاسبی تذکری یا دستوری داده شده باشد.»
یادداشت تند احمدی نژاد
پشت پرده بازداشت محمد رحمانیان کارگردان تئاتر