Wednesday, Jan 30, 2019

صفحه نخست » داستان یک کابوس واقعی: بچه ها حمله کنید! بچه ها حمله کنید!؛ ف. م. سخن

7EE60A82-3B0A-454B-9564-12ED6F8EDACC.jpegبسم الله الرحمن الرحیم.


بازی ایران و ژاپن رو در مرحله ی نیمه نهایی جام ملت های آسیا از شهر العین امارات به صورت مستقیم گزارش می کنیم.


سفید پوشان کشور عزیزمون، دلاور مردان فوتبال ایران، سرداران سر افراز میدان های نبرد با کشورهای مختلف، یوزهای درنده ی آسیا، تیز چنگالان تکه پاره کننده ی پا به توپ خاورمیانه، کسانی که گرسنه اند اما شرف دارند به بچه پولدارهای ژاپنی، تیزچنگالانی که موقع جنگ ۸ ساله، با سر افرازی از کشورشون دفاع کردند، بچه هایی که اگه گرسنه باشند (گریه ی گزارشگر) غذاشون رو با همسایه ی فقیرشون قسمت می کنند، آه... آقای کارگردان اصن واسه چی اینجا هستیم... آهان... این سفید پوشان، این کفن پوشان سابق، در مقابل تیم ملی ژاپن، قرار گرفتن تا بار دیگر به جهانیان ثابت کنیم که ما جمهوری اسلامی هستیم و مشت محکم به هر که در مقابل ما قرار گیرد می زنیم.

اکنون ده دقیقه از شروع بازی گذشته و من هنوز درجه کمالات و جمالات تیم ملی مون رو نتونستم بر بشمرم و اگه موافق باشین، بریم سر ی به زمین بازی بزنیم ببینیم در اون جا چه خبره...

بچه ها حمله کنید! بچه ها حمله کنید!... دقیقه ی ۵۵ بازی رو از استادیوم العین گزارش می کنم... بازیکن ژاپن، از گوش چپ می خواد به سمت دروازه ی همیشه بسته و پر افتخار ما، دروازه ای که در طول ۸ سال جنگ نذاشتیم باز بشه و الان هم باز نمیذاریم بشه، حمله کنه که کنعانی با یه تکل مامان اونو نقش زمین می کنه، و بچه ها بلافاصله به جای هجوم بردن به طرف توپ، به طرف داور استرالیایی خائن، که هنوز کینه ی گل خداداد رو به مارک بوسنیچ و سوختن دماغ هری کیول رو بر دل داره حمله می کنن و دست راست شون رو به علامت کارت زرد بالا می برن و می خوان که جیگر داور رو از شیکمش بیرون بکشن. تماشاچی ها که با خشمی وافر فریاد می کشن بچه ها حمله کنین بچه ها حمله کنین و بچه ها توپ و بازیکن ژاپن را رها کرده به طرف داور حمله می کنند. در آن سوی زمین اتفاقی نه چندان مهم در شرف وقوع ه و بازیکنان ژاپن توپ در حال حرکت رو دنبال می کنن و روی یک سانتر اونو وارد دروازه ی ما می کنن و ما همچنان به مسئله ی مهم تر یعنی شخصیت مون، یعنی آزادگی مون، یعنی شرف مون به خاطر زمین خوردن الکی بازیکن ژاپن می پردازیم و وقتی می بینیم که داور اصلا سوت نکشیده که ما داریم اعتراض می کنیم... آه! سوت نکشیده؟! پس چرا توپ رو ول کردن بچه های ما؟! آه دروازه باز شد! چرا نرفتیم سراغ توپ آخه ما...! به راحتی دروازه ی ما باز شد! یک گل مفت خوردیم! ولی عیبی نداره! ما اگه گل نداشته باشیم بخوریم آقای کیروش، عوض اش مناعت طبع می خوریم! ما گل رو با همسایه مون می خوریم (گریه گزارشگر)... بازی شد یک بر صفر به نفع تیم ژاپن... اصغر آقا نظر شما چیه؟! آیا کیروشِ الاغ باید خودش بره یا بیرون انداخته بشه؟! چی؟!... نظری ندارید؟! چرا ندارید؟!... خب بازی رو دنبال می کنیم!

حالا دقیقه ی ۶۶ بازی رو گزارش می کنیم. یوز پلنگ دفاعی تیم ما در حال جهش و پرش، پاش می ره لای دست اش و می خوره زمین و با دست توپ رو مهار می کنه! ای جان ام تیم ایران! ای جون ام مردان برتر آسیا! هلل یوسه! هلل یوس هل یوسه! (گزارشگر جو گیر می شود) دیدو دیدو دیدو دیدو دیدوووووووووووووووووووو! آه ه ه! حالا بیا! سرو شونه! لب و دهن! چک و چونه! هلل یوس هل یوسه! سیاها مستن! با نی لبک می رقصن! سیاها میرن سفر! نمی ترسن از خطر! هلل یوس هل یوسه! جونم تیم ایرون!

خب داور با دستش نشون میده، ضربه ی پنالتی هست! بچه ها همین طور مثل جوجه، دنبال شاه خروس یعنی جناب داور راه میرن و همین طور حرف می زنن و اعتراض می کنن! زنده باشن بچه های ما! بله! پنالتی به نفع ژاپن! خیلی عالی! خیلی قشنگ!... چی؟!!!!!!! پنالتی؟!!!!!!! این که پنالتی نبود! این یک حق کشی مسلم ه! آه تیرهای آسیا بر ما ببارید! آه تیرهای هوندا و میتسوبیشی بر ما فرو ریزید! مگه امام حسین توو صحرای کربلا شهید نشد! بذار تیم ملی ما توو صحرای العین، توو کربلای امارات شهید بشه! عوض اش ما زینب میشیم! ما الهام چرخنده میشیم! آه... و بیرانوند یک گل خورد! او دیگه مظلومانه نگفت: چطوری کیریسس؟!... اصغر آقا این کیروش به نظر شما باید خودش بره یا ما بیرون بندازیمش؟! چی؟!... نظری ندارین؟! چرا ندارین؟

و ما در دقیقه ۹۱ یک گل مردانه ی دیگر از هاراگوچی ژاپنی می خوریم تا بازی قشنگ و روزهای قشنگی که تیم ملی برای ما ساخت تکمیل بشه! دم تون گرم بچه ها! خسته نباشین! همه اش تقصیر کیروش بود! ما از اول اش هم گفتیم که از این مربی در نمیاد! بنابراین خیلی خوشحالیم که از ژاپن این شکست مفتضحانه رو نوش جون کردیم!

و بالاخره سوت پایان مسابقه کشیده می شه! بچه های ما در یک حرکت جوانمردانه حمله می برن به طرف بازیکنای ژاپن و اونا رو فیتیله پیچ می کنن! سردار آزمون در یک حرکت کاملا ورزشی، میدان فوتبال رو تبدیل به میدان ورزش های رزمی می کنه که آفرین بر او باد! جونم سردار! ماشالله سردار! بِرَکلله سردار! سردار ترکمن ها! می خوام یه چیزی بگم! خوب گوش کنین آره!: با اصالت ها بر گشتن! به آسیا بگید! دیگه این قصه ی چهار سال پیش نیست! این تو بمیری از اون تو بمیری ها نخواهد بود! یوهاهاهاهاهاها! یوهاهاهاهاهاهاهاها!



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy