ماهرخ غلامحسین پور - ایران وایر
بچه بیتابی میکرده و مثل اغلب کودکان دنیا از دندانپزشکی ترسیده بوده، دستیارهای دندانپزشک دور و برش حلقه میزنند و علیرغم گریههای کودک، دست و پایش را نگه میدارند.
نسرین رستمی مادر روناک درصفحه اینستاگرامش نوشته در حالی که چند روز به تولد دخترش مانده بوده، او را به مطب دندانپزشکی خانمی همان حوالی خانهشان برده تا از درد دندان نجاتش بدهد. او هرگز تصور نمیکرده کودک سه سالهاش را به علت قصور دندانپزشک از دست بدهد.
مادر روناک دربرابر دوربین موسسه مهرآفرین هم روز حادثه را توصیف کرده: «تیپ کارشان این جور است که دو سه دستیار دست و پای بچه را میگیرند. یک باره گفتند ببینید خون دماغ شد. گفتم اجازه بدهید بلند شود تا خون دماغش بند بیاید. گفتند لازم نیست. پنبه لوله ایی گذاشتند توی دماغش. دستگاه را روشن کردند که یک باره خود دکتر جیغ زد. دیدیم بدن روناک خشک شده و چشمهایش رفته بود بالا و صدای خرخر میآید. مطب شوهرش که دندانپزشک بزرگسالان است همان جا بود. صدایش زدند. همسرش پنبه لوله ایی را که در آورد یک باره حجم زیادی خون ریخت روی زمین. تا یک هفته سطح هوشیاری دخترم پنج یا شش بود. حتی یک بار رسید به هفت و من هی ذوق میکردم که برگشته به زندگی. یک هفته گذشت تا رفت به کمای مطلق و سطح هوشیاریش به سه رسید.»
سی و هشت روز بعد روناک از دنیا رفت و پزشکی قانونی علت فوت دخترک را «مرگ مغزی در زمینه هیپوکسی طول کشیده و عوارض ناشی ازآن» عنوان کرد. این تشخیص پزشکی قانونی که قصور و اشتباه دندانپزشک را تایید میکند، فقط یک روز پیش از به کما رفتن «امیرعلی ترابی» به خانواده رضایی زاده ابلاغ شد اما باز هم مطب دندانپزشک مورد نظر فعالیت میکرد. مادر روناک میگوید: «من خیلی رفتم نظام پزشکی التماس کردم. گفتم خواهش میکنم در این مطب را ببندید..»
مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
امیرعلی براتی روز پانزدهم بهمن ماه از درد دندان بیتابی میکرده است. مادر امیرعلی هم او را به مطب خانم دکتر مهرمنش میبرد. کودک سه سال و نه ماهه ترسیده بوده و گریه میکرده، به مادر امیرعلی میگویند تو دخالت نکن: «او را خواباندند روی صندلی و سه تایی امیرعلی را گرفتند یکی دست و یکی پا و سومی هم سرش را گرفته بود. امیرعلی مدام گریه میکرد دکتر هم مدام سرش داد میکشید. بعد از ده دقیقه که داشت کار انجام میداد، یک باره امیرعلی به کلی تنفسش قطع شد. ماساژ دادند و امیر علی برگشت. بیمارستان که رفتیم آنجا هم قلب و تنفسش قطع شد و بیست دقیقه او را احیا کردند تا باز هم نفسش برگشت. بعد متوجه شدیم ماجرای روناک را. اگر مسوولان دنبال میکردند و این مطب بسته میشد این اتفاق برای امیرعلی نمیافتاد.»
امیرعلی در بیمارستان راه آهن ارک به کما فرو رفته و سطح هوشیاری اندکی دارد و خانواده او میخواهند بدانند چرا سازمان نظام پزشکی در این مورد کوتاهی کرده و از اطلاع رسانی و برخورد قانونی پرهیز کرده و منجر به فاجعه دوم شده است؟
پدر امیرعلی از مسوولان رسیدگی کننده پرسیده که وقتی عین این اتفاق چهار ماه پیش در این مطب رخ داده چرا مطب را نبستهاید؟ چرا اطلاع رسانی نکردید؟ «گفتند ما چنین قانونی نداریم..»
هفته گذشته عباس قاسمی، دادستان عمومی و انقلاب اراک از پلمب شدن مطب این دندانپزشک گفته است که با تشکیل پرونده قضائی علاوه بر صدور قرار قانونی وثیقه، قرار نظارت مبنی بر ممنوع الکاری و عدم خروج از کشور نیز صادر شده است.
مرگ این دو کودک جنجال بسیاری در فضای مجازی ایجاد کرده است، بسیاری از شهروندان در مورد شیوه رسیدگی به این دو بیمار و گرفتن دست و پای کودکان اعتراض کرده اند. مردم اراک از کوتاهی پزشکی قانونی گلایه دارند.
خانم «مهسا دیلمی» شهروند اراکی که در خیابان خرم، حوالی مطب دندانپزشکی مذکور زندگی میکند به ایران وایر میگوید مسئله مردم اراک، برخورد نامناسب با دو کودک نیست. بلکه روندی است که منجر به مرگ یک کودک و در اغما بودن دومی شده است.
او هر روز از روبروی ساختمان خانم دکتر میگذشته و تصور میکند این دکتر به تازگی به آن ساختمان نقل مکان کرده است: «احتمالا او از دست خانواده رضاییزاده که پیگیر مرگ دخترشان بودهاند به اینجا آمده تا به کارش ادامه بدهد.»
خانم مهسا دیلمی میگوید: «اسم این خانم « سارا مهرمنش» است. او یک مطب لوکس دارد و کاغذهای تبلیغاتش را همه مدارس و مهدکودکهای اراک مرتبا دریافت میکنند.»
به گفته این شهروند، مطب او و شوهرش که او هم دندانپزشک بزرگسالان است در یک واحد ساختمانی واقع شدهاند.
خانم دیلمی تاکید میکند که مردم اراک از این که سازمان نظام پزشکی به رفت و آمد والدین روناک رضاییزاده توجهی نکرده و هیچ کس تا زمان انتشار خبر به کمارفتن کودک دوم توسط خانوادهها، متعرض دندانپزشک نشده و او کماکان در مطبش بیمارها را میپذیرفته است، ناراحتند.
«مینا کاظمیان» معلم یکی از دبستانهای منطقه کرهرود اراک که مادر سه کودک نیز هست، میگوید خبر مرگ روناک را شنیده و با اینکه دختر بزرگش درگیر عفونت لثه شده اما جرات نمیکند او را به مطب دندانپزشکی ببرد.:«به نظر من قبل از برخورد با این دندانپزشکی که نسبت به کارش آگاهی کامل نداشته، باید مردم را آموزش داد. فلان کس میگوید کودک را از سه طرف گرفته بودند. رنگش سیاه شده بود. اما تو که مادر هستی چرا باید در مقابل نالههای بچه سکوت کنی؟ وقتی بچه ترسیده و از شدت ترس کبود شده چرا او را از زیر دست دکتر در نیاورده و این جریان را متوقف نکردهایی؟ ما زبان بچهها و حامی آنها هستیم.»
دکتر «م. همایون» جراح دندانپزشک از تهران در مورد این پرسش که بستن دست و پای کودک در مطب دندانپزشکی تا چه حد معمول و اخلاقی است میگوید: «در گذشته روشهای مختلفی برای کنترل کودک در مطب دندانپزشکی وجود داشت که اغلب آنها منسوخ شده اند. مثلا کنترل کودک از طریق صدا دیگر سالهاست به کار برده نمیشود. در این روش دندانپزشک با فریاد و صدای بلند سعی میکرد کودک را مرعوب و کنترل کند. یا روش گرفتن دست و پا که به آن هندهولدینگ میگفتند به کار میرفت حتی در شکل دردناکترش کودک بیتاب را در دستگاههایی میگذاشتند که به کلی امکان تکان خوردن نداشتند. حتی تا سال ۲۰۰۶ روشی به « هوم» در آمریکا به کار میرفت که پزشک، دستش را روی دهان کودک قرار میداد تا او را ساکت و کنترل کند. اما این روشها در شیوه دندانپزشکی مدرن تقریبا منسوخ شده و استفاده نمیشوند.»
او با اشاره به این که بر اساس تجربه متوجه شده تقریبا نود درصد کودکان از دندانپزشک می¬ترسند، توصیه میکند در مورد این کودکان از روشهای به روزتری همچون نشان دادن وسایل دندانپزشکی و کارکرد آنها، نمایش کارتونهای جذاب با تلویزیون-هایی که بالای سر بیمار نصب شده، قصه¬های کوتاهی که از قبل دندانپزشک در ذهنش آماده کرده یا نشان دادن جوایز کوچکی که در اتاق درمان قرار داده و وعده دادن آن جایزه در انتهای کار بهره ببرد.
زیر پستهای اینستاگرامی که درباره روناک و امیرعلی گذاشته شده، مادران زیادی از تجربههای ناخوشایند کودکانشان از دندانپزشکی نوشتهاند. یک عده با یادآوری آنچه سالها قبل بر فرزندشان رفته و سکوت کردهاند، اظهار پشیمانی میکنند. گروه دیگری خوشحالند که بچههایشان در موقعیت مشابه، زیر دست دندانپزشکانی با مدل رفتاری مشابه، زنده بیرون آمده است.
یک شهروند اراکی در خصوص تجربه درمان دخترش در مطب دندانپزشک اراکی نوشته که دختر کوچکش را چند سال پیش به مطب همین خانم دکتر برده: «به او توصیه کرده بودند به مادرت حق نداری بگویی دست و پایت را بستهایم وقتی از مطب خارج شد روی لباسش بالا آورده بود.»
یک مادر دیگراز تجربه کودکش با دندانپزشکی دیگر نوشته و توضیح داده چون آقای دکتر میخواسته به انبوه بیماران منتظر در اتاق انتظار رسیدگی کند جلوی رویش و همزمان با گریههای دردناک بچه، چهار دندان پوسیده کودکش را در یک زمان کوتاه کشیدهاند، او حالا پشیمان است که چرا به التماسهای بچه توجه نکرده است.
دکتر «همایون» به ایران وایر میگوید در گذشته والدین را از مطب بیرون میکردند اما این روش هم سالهاست در کشورهای پیشرفته مورد استفاده نیست و روشن شده که حضور والدین به کودک آرامش میدهد.
طبق نظریه پزشکی قانونی مرگ روناک کوچک بعلت توقف اکسیژن رسانی کافی به مغز بوده و به همین دلیل هم کودک دچار مرگ مغزی شده است.
دکتر همایون معتقد است «اگر تنفس کودک حین عمل دندانپزشکی با اختلال مواجه شود میتواند خطر جدی ایجاد کند. در مورد این کودک خصوصا خونریزی ناحیه بینی و اقدام نادرست دندانپزشک در توقف مسیر جاری شدن خون باعث شده است خون به ریهها برگردد..»
او به اشتباهات احتمالی اشاره کرده و به دندانپزشکان توصیه میکند قبل از شروع هر پروسه ایی همه احتمالات را در گفت و گو با والدین بررسی کنند. اینکه دقت کنند به طور اشتباهی کارپول را به رگ تزریق نکنند یا به عنوان مثال قبل از شروع درمان از بابت ابتلای کودک به بیماریهای تنفسی یا مالفورمیشن عروقی و آنوریسم مغزی مطمئن باشند.
این متخصص به همکارانش توصیه میکند وقتی کودکی بیش از حد عادی بیقرار باشد و با گفت و گو آرام نگیرد از ادامه کارشان انصراف دهند: «در صورتی که بیتابی کودک بیحد بوده و در عین حال درمان دندان ضروری به نظر برسد، به خانواده بیمار، روش بیهوشی کامل را پیشنهاد میکنم. همیشه به کودک بیمار میگویم اگر درد دندان غیر قابل تحمل شد انگشت دستش را تکان بدهد. من او را آزاد میگذارم و به محض تکان خوردن انگشتش کار را متوقف میکنم چون حاضر نیستم همه اعتبارم و جان انسان دیگری را به خاطر یک جلسه حق ویزیت به مخاطره بیندازم و میدانم که هیچ کدام از همکارانم به مرگ بیمار و از دست دادن اعتبارشان راضی نیستند.»