بید به دیدار گل، زلف- پریشان شده
لاله ببین سرخ از بوسهی باران شده
*
شسته سیاهی و غم، کینه و خشم و ستم
روز نو زندگی بر همه مهمان شده
*
روی مگردان از او، باده بده بر سبو
واژهی شوریده بین مست و غزلخوان شده
*
موی خود آشفته کن، گـَرد عزا رُفته کن
سفرهی سین را بچین، عید به ایران شده
*
سنبل و سیر و سماق، سبزه و ماهی در آب
نقل بیفشان به سر، سرو خرامان شده
*
با خبر نوبهار، دفتر حافظ گشا
آینه نِـه روبرو، فال چو گویان شده
*
تا که بپیچد خبر، نغمهی او ساز کن
پنجره را باز کن، چون که بهاران شده
*
هر کسی از گوشهای بوسه به لب میرسد
عطر هوا را بببن نکهت یاران شده
*
هلهلهخوان از قفس مژدهی نو میرسد
وقت کلون کندن از هر در زندان شده
*
سال نوینت نکو، دخترِ افشاندهمو
شاد و سرافراز زی، "زُهد" به پایان شده
*
بوسه بده یار را، شرم چرا میکـُنی
جای به جا سرخ از بوسهی باران شده
*
ویدا فرهودی
اسفند ماه ۱۳۹۷
نوروز، جشنِ پیروزی زندگی برمرگ است، ابراهیم هرندی
آقای مصدق، نفت من کجاست! آرش فضیلت