نویسنده: هاوارد لافرنچی
منبع: سی اس مانیتور / مترجم: طلا تسلیمی - دیپلماسی ایرانی، تهران
در یک نگاه سریع به نظر می رسد که کاراکاس و تهران نقاط مشترک زیادی ندارند. اما از نظر دولت ترامپ، دولت ها در پایتخت های ونزوئلا در آمریکای جنوبی و ایران پارسی یکسان هستند: مردمان خود را تحت فشار گذاشته اند و بازیگرانی منفی در مناطق خود هستند و باید بروند. و بدین ترتیب، سیاست خارجی دولت ترامپ که در آن هیچ توجهی به بسیاری از حکومت ها نشده، برخی از سنگین ترین تحریم های تاریخ را علیه نظام سوسیالیستی مادورو و جمهوری اسلامی در ایران اعمال کرده است.
هفته گذشته مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا با اعلام این خبر که معافیت اعطا شد به 8 مشتری نفتی ایران از تحریم ها تجدید نخواهد شد، جهان و البته شماری از شرکای کلیدی ایالات متحده را حیرت زده کرد. هدف از پایان دادن به معافیت ها از تحریم ها به صفر رساندن صادرات نفت ایران است.
هدف بیان شده زنگ آشنایی دارد چراکه دولت ترامپ شرکت ملی نفت ونزوئلا را نیز به منظور قطع صادرات نفتی که شاهرگ دولت مادورو حساب می شود، تحریم کرده است. دولت ترامپ درباره هدف خود در ونزوئلا هیچ گونه پنهان کاری نکرده است: از تحریم ها برای برکناری رئیس جمهوری نیکولاس مادورو و جایگزینی او با رهبر مخالفان و رئیس جمهوری خودخوانده یعنی خوان گوایدو استفاده می شود.
اما ایالات متحده در ارتباط با ایران اعلام کرده که هدفی متعادل تر را دنبال می کند و به دنبال تغییر رفتار نظام این کشور است. با این حال، بسیاری از کارشناسان معتقدند که دولت ترامپ در استفاده از محدودیت های تحریم های اقتصادی یک هدف مشخص را دنبال می کند. جورج لوپز، کارشناس تحریم های اقتصادی و امنیت و استاد مطالعات صلح در دانشگاه نوتردام در ایندیانا می گوید: «در هر دو مورد ونزوئلا و ایران، هدف مشخصا تغییر نظام است. واقعا هیچ تغییری در سیاست گذاری وجود ندارد که نظام های حاکم در این کشورها بتوانند برای خشنودی دولت ترامپ تا اندازه ای که از اقدامات یکجانبه خود بازگردد، انجام دهند.»
اما در عین حال کارشناسان معتقدند که هیچ نمونه قدیمی وجود ندارد که نشان دهد تحریم ها، صرف نظر از شدت آنها، در تحمیل تغییر نظام جواب می دهند. جیم والش، دستیار ارشد تحقیق در برنامه مطالعات امنیت فناوری موسسه ماساچوست در کمبریج و کارشناس در زمین کارآمدی تحریم ها در رسیدگی به برنامه های هسته ای ایران و کره شمالی می گوید: «اگر کار کردن بدین معنا باشد که ما هزینه ای را تحمیل کرده ایم، بله ما هزینه تحمیل می کنیم و این هزینه می تواند گزاف باشد؛ اما اگر منظور از کار کردن وادار کردن آنها به تسلیم باشد، آنگاه دیگر نمی توان با قطعیت سخن گفت. و در ارتباط با تغییر رفتار نمونه های بسیاری وجود دارد که نشان می دهد تحریم ها به تنهایی تاثیر گذار نیستند.»
کارشناسان تحریم ها می گویند آنچه در بطن سیاست های دولت ترامپ در قبال ایران و ونزوئلا نادیده گرفته شده، رد استفاده سنتی از تحریم ها به عنوان ابزاری دیپلماتیک برای حل و فصل یک درگیری یا امتیازگیری است. دولت ترامپ در یک تصور بی سابقه از تحریم ها، آن را اقدامی برای وادار کردن دشمن به تسلیم می داند. از نظر بسیاری از تحلیل گران، این تغییر در شیوه استفاده از تحریم ها در گذشته ترامپ و فعالیت او به عنوان یک تاجر و همچنین باور او به این مساله ریشه دارد که بی رقیب بودن اقتصاد ایالات متحده و نقش آن در بازارهای مالی جهانی آن را یک سلاح نهایی برای اعمال تغییرهای یکجانبه تبدیل می سازد. پروفسور لوپز می گوید: «دیدگاه ترامپ به تحریم ها این است که وقتی شما یک قدرت اقتصادی هستید، می توانید پای خود را روی گلوی هر هدفی بگذارید و دیر یا زود آنها تسلیم خواهند شد چراکه انتخاب دیگری ندارند.» به گفته لوپز، ترامپ این دیدگاه را در فعالیت های تجاری شخصی به اجرا گذاشته و اکنون آن را در سیاست خارجی اعمال می کند و تصورش بر این است که تاکنون از قدرت اقتصادی ایالات متحده به درستی یا به طور کامل استفاده نمی شده است.
در حالی که کارشناسان عمدتا به این مساله اشاره می کنند که گروه اولیه امنیت ملی دولت ترامپ با اعمال یکجانبه تحریم ها و به ویژه تحریم های ثانویه مخالف بوده است، اما همچنین می گویند که او در جان بولتون، مشاور امنیت ملی کنونی یک حامی مشتاق برای دیدگاه خود یافته است. در حقیقت، بولتون از دیرباز به دنبال تغییر نظام در ایران بوده و یکی از صداهای اصلی در درخواست برای برکناری مادورو به شمار می رود.
کارشناسان می گویند مساله این نیست که تحریم ها کار نمی کنند؛ در حقیقت، تاریخ نشان داده که به تنهایی موثر نخواهند بود. همانطور که سوزان مالونی، کارشناس ایران و معاون برنامه سیاست خارجی موسسه بروکینگز هم نوشته، تحریم ها پیشتر دولت ایران را که هیچ تمایلی به مذاکره نشان نمی داد، وادار به گفت و گو بر سر توافق هسته ای کرد. در کل، تاکید کارشناسان بر این است که تحریم ها صرفا به صورت بخشی از رویکرد دیپلماتیک هویج و چماق، جواب می دهند و نه به عنوان یک سلاح خفیف یک جانبه.
اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که دولت ترامپ به دنبال اعمال تحریم ها بر ایران و ونزوئلا به شیوه گذشتگان نیست چراکه نتیجه سنتی از تحریم ها را نمی خواهد. پومپئو یک برنامه 12 موردی ارائه کرده که عمل به آن برای ایران با تسهیل تحریم ها همراه خواهد بود. اما دکتر والش می گوید: «اینکه از دیپلماسی برای مطرح کردن درخواست تغییر رفتار از یک کشور مخالف استفاده شود یک چیز است و رفتن به دنبال هویت یک کشور، یک چیز دیگر. اگر نگاهی به برنامه 12 موردی پومپئو بیندازید می بینید حقیقتا می گوید که ما تغییر تمام و کمال هویت جمهوری اسلامی ایران را خواستار هستیم.»
به هر حال، دکتر والش شک دارد که برنامه کاخ سفید تغییر نظام در ایران باشد. او فکر می کند کاخ سفید با علم بر اینکه تاثیرگذاری تحریم ها در تحقق تغییر نظام اندک است، سعی دارد با تشدید تحریم های نفتی اصول گرایان در ایران را به اقدامی وا دارد که درها را به روی اقدام نظامی ایالات متحده بگشاید. او می گوید: «من معتقدم که هدف واقعی این است که ایران به جایی برسد که دیگر گزینه ای جز خروج از برجام نداشته باشد. به رغم خروج ایالات متحده از توافق هسته ای، این توافق هنوز مورد احترام است و اگر آنها اقدامی در نقض آن انجام دهند، این فرصت برای ایالات متحده فراهم می شود که از نیروی نظامی استفاده کند.»