رسانههای مختلف خبری نسبت به وقوع جنگ میان ایران و امریکا و رفتارهای نامعقول ترامپ در مسیر هموار شدن منازعه نظامی میان دو کشور هشدار میدهند.
به گزارش آفتابنیوز؛ نشریه چپگرای "ویک" امریکا در مقالهای با اشاره به "غیراخلاقی" بودن اقدام نظامی احتمالی امریکا علیه ایران مینویسد: "فکر کنید که صبح در مقابل در خانهتان میبینید که ماشینتان توسط افرادی آسیب دیده است اما هنوز هم کار میکند. با این حال، تایرها پنچر شدهاند. شما حق دارید عصبانی شوید. حق دارید از فرد یا افرادی که این کار را انجام دادهاند غرامت و هزینه تعمیر خود را طلب کنید. اما آیا حق دارید مجازات اعدام و مرگ را برای آنان در نظر گیرید؟ خیر. البته اگر به هیچ اصول اخلاقیای پایبند نباشید میتوانید این خواسته را نیز مطرح کنید. مقامهای امریکایی در روزهای اخیر ایران را مقصر اصلی حمله به تانکرهای نروژی و ژاپنی در خلیج فارس دانستهاند.(ایران این ادعای آمریکا را به شدت رد کرده است) واقعیت آن است که بنا بر مثالی که پیشتر ذکر شد مجازات چنین جرمی مرگ و اعدام نیست. در این صورت، هرگونه جنگی با ایران نادرست خواهد بود. با این حال، این احساس وجود دارد که امریکا در حال نزدیک شدن به جنگ با ایران است حتی اگر شوق زیادی برای آن موضوع نداشته باشد. متحدان اروپایی ما (امریکا) جنگ نمیخواهند. کنگره خواهان جنگ نیست. به نظر میرسد شخص ترامپ نیز در اینباره تردید دارد. با این حال، مشاوران و نزدیکان تندروی ترامپ خواستار واکنش محکم امریکا به اقدامات ایران هستند که از دید آنان تحریکآمیز است. "تام کاتن" سناتور جمهوریخواه نیز خواستار اقدام نظامی علیه ایران شده است. "برت استفنز" ستوننویس محافظه کار به تازگی در مقالهای در روزنامه "نیویورک تایمز" نوشت که امریکا باید مشابه واکنش سال 1988 میلادی که نیروی دریایی امریکا به تجهیزات دریایی ایران حمله کرد، اقدام مشابهی را انجام دهد. در جریان حمله هزاران نفر جان خود را از دست میدهند. این عملی غیراخلاقی است که به دلیل تحریک در نقطه کوچک و محدود توجیهی برای جنگ پیدا کنیم. اگرچه شور و شوق زیادی برای جنگ با ایران وجود ندارد اما به نظر میرسد فشار کمی برای ایجاد صلح وجود دارد. امریکا در سالهای اخیر تمام وقت خود را صرف تحریم اقتصادی علیه ایران کرده است به خصوص پس از خروج امریکا از برجام با فرمان ترامپ. در نتیجه، افزایش تنش، دو کشور را در معرض جنگ قرار داده است. اکنون ایران تصمیم گرفته تا محدودیتها بر ذخایر اورانیوم اش را نادیده گیرد. این موضوع وضعیت را بغرنجتر خواهد ساخت. فشارها در حال افزایش خواهند بود مگر آن که تلاشی برای ایجاد صلح صورت گیرد. این جملهای تکراری برای امریکاییها شده که هیچکس خواهان جنگ نیست. با این حال، بهانه برای جنگها به سادگی ایجاد شدهاند".
در همین حال، "دالیا داسا کایه" تحلیلگر مسائل خاورمیانه رییس بخش سیاستگذاری خاورمیانه در موسسه مطالعاتی رند در مقالهای در پایگاه تحلیلی "هیل" نزدیک به کنگره امریکا مینویسد که هزینه درگیری با ایران برای امریکا سنگین و بالا خواهد بود.
او در این مقاله اشاره میکند که تلاشهای دیپلماتیک اخیر برای کاهش تنش میان ایران و امریکا تنها تا حد کمی به رفع تنش کمک کردند و حملات اخیر علیه تانکرها در خلیج فارس بار دیگر آتش مشاجره لفظی میان مقامهای ایرانی و امریکایی را شعله ور ساخته است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی خاورمیانه اشاره میکند که حتی اگر امریکا و ایران از درگیری نظامی مستقیم نیز اجتناب ورزند تشدید کارزار فشار حداکثری امریکا هزینههای سنگینی را برای منافع امریکا و ثبات منطقه به دنبال خواهد داشت.
او در اینباره مینویسد: "نخستین هزینه آن از بین رفتن برجام خواهد بود. مقامهای امریکایی مدعی هستند که تلاششان تبدیل کردن ایران به کشوری عادی است. با این حال، این اقدامات پیامدهای جدی برای ثبات منطقهای و جهانی دارند. ایران اکنون شروع به افزایش تولید اورانیوم با غلظت پایین خود کرده است. ایران اولتیماتومی نیز به اروپاییها برای بهره مندی از مزایای اقتصادی برجام داده است. در مقابل، آمریکا تحریمهای خود را نه تنها علیه ایران بلکه علیه هر طرفی که با ایران کار میکند اعمال میکند. اروپاییها اما نتوانستهاند کار زیادی با سازوکار مالی خود انجام دهند. ایران به احتمال زیاد نمیتواند از مزایای اقتصادی برجام بهرهمند شود. "هایکو ماس" وزیر خارجه آلمان نیز اخیرا گفت که اروپا به برجام پایبند است اما نمیتواند معجزه کند. ایران احتمالا فعالیتهای هستهای خود را برای کسب امتیاز در مذاکرات بعدی از سر خواهد گرفت. البته این اقدام زمانبر خواهد بود. از بین رفتن برجام نیز یک شبه اتفاق نخواهد افتاد. ایران به تدریج از تعهدات خود نسبت به برجام عقبنشینی میکند. دولت بعدی امریکا اگر تحت ریاست ترامپ نباشد نیز به سختی خواهد توانست دوباره با ایران مذاکره کند. این تنش به ثبات عراق و منطقه مبارزه علیه داعش نیز آسیب میزند. اکنون فشار امریکا بر دولت عراق برای خودداری از واردات گاز و برق از ایران، عراق را در موقعیت دشواری قرار داده است. از سوی دیگر، امریکا بر ترکیه نیز فشار میآورد. در حال حاضر، این موضوع ترکیه را به روسیه نزدیکتر ساخته و ناتو را تضعیف میکند. در نهایت، اقدامات امریکا برای فشار حداکثری بر ایران، روابط اروپا و امریکا یا ترنس اتلانتیک را تضعیف و موضع و نفوذ روسیه را تقویت میکند. افزایش قیمت نفت نیز میتواند باعث ایجاد خشم جهانی علیه یکجانبه گرایی امریکا شود. مصرفکنندگان امریکایی نیز از این موضوع ضرر میکنند".
بدون دیپلماسی، جنگ خواهد شد
"ولی نصر" تحلیلگر مسائل سیاسی و پژوهشگر دانشگاهی نیز در مقالهای در "نیویورک تایمز" مینویسد ترامپ ممکن است قصد جنگ با ایران را نداشته باشد اما بدون دیپلمکاسی او قطعا به سوی جنگ حرکت خواهد کرد.
او مینویسد: "حملات اخیر علیه تانکرها نشان داد که سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران کار نمیکند. رییس جمهوری امریکا ممکن است قصد جنگ نداشته باشد اما در صورت فقدان دیپلماسی در راهکار، او به سمت جنگ حرکت میکند. تندروها اکنون میگویند درست میگفتند که غرب بیاعتبار است چرا که ترامپ امریکا را از برجام خارج کرد. آنان میگویند تنها راه، مقاومت در برابر تجاوزگری غرب است. مقامات ایران فکر میکنند امریکاییها آنان را با خروج از برجام فریب داده است و قصد دارند اقتصاد ایران را خفه کنند و تغییر رژیم را در آن کشور عملی سازد. ترامپ اما میخواهد با فشار اقتصادی بر ایران از تهران برای مسائل هستهای، موشکی و منطقهای امتیاز بگیرد و ایران را پای میز مذاکره بکشاند. ترامپ انتظار کشیده شدن ایران پای میز مذاکره را دارد اما دیگران در تیم او میخواهند جمهوری اسلامی ایران را سرنگون سازند".
"نصر" در ادامه مینویسد: "فشار حداکثری اما تنها باعث شده تا ایران به این نتیجه برسد که باید فعالیتهای هستهای خود را شدت بخشد. مقامات ایران احتمال فکر میکنند که ترامپ قصد جنگ ندارد. دو طرف باید بدانند که تنها گزینه مذاکره است. ایران اما به ترامپ اعتماد ندارد؛ علت هم مشخص است افرادی چون بولتون و پمپئو اطراف ترامپ هستند. ایران مذاکره با وجود این افراد را بیفایده میداند".
او در بخش پایانی مقاله خود مینویسد: "فشار حداکثری ترامپ علیه ایران دو کشور را به آستانه جنگ میکشاند.اگر او واقعا به دنبال معامله با ایران است باید روی دیپلماسی سرمایهگذاری کند".
انتقاد از رویکرد ترامپ در قبال ایران
در همین حال، "جنیفر روبین" ستون نویس روزنامه "واشنگتن پست" که نزدیک به جمهوری خواهان است با انتقاد از رویکرد ترامپ در قابل ایران مینویسد: "او بلوف میزند و استراتژیای در قبال ایران ندارد. اکنون ایران با از سرگیری فعالیتهای هستهای خود میخواهد با ایجاد نگرانی بر اروپاییها بر آنان فشار آورد تا از مزایای برجام برخوردار شود. اکنون علاوه بر اروپاییها، اعضای کنگره نیز به ادعای ترامپ در قبال ایران شک دارند. بخش عمده این موضوع به دلیل حضور "جان بولتون" مشاور امنیت ملی ترامپ در کابینه اوست؛ فردی که با بهانه جعلی وجود تسلیحات کشتار جمعی در سال 2003 میلادی بهانه جنگ به عراق را ایجاد کرد. همچنین، پمپئو اخیرا گفته بود ایران در حملات اخیر کابل نقش داشته است این در حالی است که طالبان خود نقش داشتن در آن حمله را پذیرفته بود. از سوی دیگر ترامپ حدود 10 هزار دروغ و ادعای نادرست را مطرح کرده است. او در تضاد با ارزیابیهای جامعه اطلاعاتی امریکا سخن میگوید و تصمیمگیری میکند".
"روبین" در ادامه مینویسد: "ما با دو سناریوی خطرناک مواجه هستیم. نخست غلتیدن امریکا به یک جنگ دیگر در خاورمیانه و دیگری نادیده گرفتن تهدیدات امریکا از سوی کشورهای دیگر. در آن زمان امریکا تنها خواهد شد. به طور خلاصه، به دلیل عدم اعتبار ترامپ و اظهارات نادرست او نه دوستان امریکا به این کشور اعتماد دارند و نه دشمنان امریکا از آن کشور می ترسند".
روزنامه بریتانیایی "دیلی تلگراف" اما هشدار میدهد که اکنون با افزایش تنش در روابط ایران و امریکا خطر بازگشت به دوره تهدید نفتی و جنگ نفتکشها در خلیج فارس مشابه با دهه 80 میلادی وجود دارد.
این روزنامه مینویسد: "برت مک گورک" دیپلمات سابق امریکایی میگوید اکنون مخاطرات و عدم قطعیت نسبت به سال 1988 بیشتر است. او میگوید این بدان خاطر است که در آن زمان جنگ نفتکشها به خلیج فارس محدود شد در حالی که امروز تقابلجویی ایران و امریکا در عراق، سوریه، یمن و دیگر نقاط جهان نیز گسترش یافته است".
سایت "کانترپانچ" از رسانههای منتقد دولت ترامپ نیز با اشاره به رویداد تاریخی حمله ناو وینسنس علیه هواپیمای مسافربری ایرانی در سال 1988 میلادی مینویسد: "در جریان آن حمله 290 سرنشین هواپیما جان باختند. آیا به خاطر دارید؟ تنها 60 کودک در جریان آن حمله جان خود را از دست دادند. امریکا اعلام کرد که حمله تصادفی بود با این حال، بسیاری از کارکنان نظامی باور داشتند که این حمله دستور داده شده از سوی رییسجمهوری امریکا بوده است. حمله زمانی روی داد که ریگان رییسجمهوری وقت امریکا به طور رسمی از صدام حسین دیکتاتور عراق در جریان حمله علیه ایران حمایت کرده بود. این کشور اکنون رییسجمهوری شبیه به ریگان در خصومت علیه ایران دارد: ترامپ. حادثه وینسنس آموزنده است به خصوص اکنون که دستراستیهای امریکا در کنار اسرائیل و عربستان علیه ایران موضع گرفتهاند".
سایت "مدیا مترز" نیز در گزارشی اشاره میکند که تکیه ترامپ بر اخبار و تحلیل شبکه خبری "فاکس نیوز" نزدیک به جریانات دستراستی ضدایران میتواند خطرناک باشد.
این سایت مینویسد: "اخبار "فاکسنیوز" جهانبینی ترامپ را شکل میدهد. او به طور مرتب اخبار فاکسنیوز و تحلیلهای آن شبکه را تماشا میکند. او دولت خود را پر کرده از شخصیتهایی که پیشتر با فاکسنیوز همکاری داشته و مشاور آن شبکه یا مهمان برنامههایش بودهاند. فاکسنیوز اکنون نفوذ زیادی روی کاخ سفید دارد. رییسجمهوری امریکا استراتژی سیاسی خود را براساس برنامههای این شبکه تنظیم میکند".