شفیق ناظم الغبرا در روزنامه عرب زبان القدس العربی چاپ لندن نوشت: بحران میان ایران و ایالات متحده تمام نشده است، بلکه در نقطه آغاز قرار دارد. فضای تنشها ادامه دارد و در صورت ادامه تحریمها و ممنوعیت صادرات نفت ایران، تاثیرات این تنشها تمام منطقه و روابط بین المللی را نیز فرا میگیرد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: ایران در مرحله آینده هرگز آرام نخواهد گرفت؛ چرا که در معرض تحریمهای شدیدی قرار دارد. این کشور تلاش میکند تا ایالات متحده را در فضایی پر از تنش قرار دهد، تا به این شکل به واشنگتن فشار وارد کند. بر این مبنا، تمام فشارها علیه ایران، با واکنش متقابل این کشور مواجه شده و بر صادرات نفت از طریق تنگه هرمز، شدت گرفتن جنگ در یمن و اقدامات مسلحانه در منطقه خلیج، تاثیر میگذارد.
تعامل ایران با بحرانهای قبلی، نشان دهنده الگویی برای چگونگی برخورد آن در مرحله آینده است و اثبات میکند که این کشور در صدد استفاده از اختلافات موجود بین مواضع جهانی و منطقه ای، با موضع آمریکاست.
این تنش روز افزون، نمیتواند امور را به سمت جنگ پیش ببرد، اما نا آرامیها ادامه مییابد؛ گاه اقدامات نظامی مبهمی صورت میگیرد، گاه یک کشتی ربوده میشود و گاه حوثیها شرایط را بحرانیتر میکنند.
اما مهمترین مساله، مربوط به غنی سازی اورانیوم و راه اندازی دوباره سانتریفیوژهای ایران است. اینگونه اقدامات ایران، با هدف فشار متقابل به ایالات متحده صورت میگیرد.
همزمان، باید این نکته را در نظر داشت که ترامپ خواهان جنگ نیست و نمیخواهد وارد مقابلههایی شود که امکان انتخاب دوباره او بعنوان رئیس جمهور را تحت تاثیر قرار دهد. وی با شعار توقف جنگ روی کار آمده است و به همین دلیل، نمیخواهد با ورود به جنگی با ایران، شانس خود در انتخابات آینده را از دست بدهد.
بخشی از تاکتیک ایران متکی بر آن است که ترامپ را در یک جایگاه سخت و تحت فشار دستگاههای رسمی آمریکا و در برخورد با کنگره قرار دهد. از این رو، ایران روی استفاده محدود و حساب شده از قدرت نظامی، حساب کرده، که پر است از پیامهای سیاسی برای تغییر تمام معادلات در رابطه با توافق هستهای و تحریمها.
اما در هر تحلیلی از سیاست آمریکا، باید میزان دقت تصمیمات ترامپ را در نظر داشته باشیم؛ چرا که وی صریحترین و منفعلترین رئیس جمهور ایالات متحده است که بیش از همه، از کلماتی استفاده میکند که اغلب سیاستمداران آن را به کار نمیبرند. ترامپ بیش از دیگر روسای جمهور آمریکا توان دشمن تراشی در داخل و خارج را دارد و اشتباهات بزرگی در بین تصمیمات خود مرتکب میشود؛ همین امر، موجب میشود که ایران از این اشتباهات نهایت استفاده را ببرد.
ایران نقاط قوتی دارد که آن را قادر به اثرگذاری بر دولتهایی میکند که مایل به حفظ توافق هستهای هستند. این کشور، همزمان، توان ورود به یک مقابله نظامی محدود یا گسترده را دارد و میتواند با استناد به فشارهای آمریکا و تحریمهای آن، خود را پایبند به برجام نشان داده و خروج یک جانبه آمریکا از این توافق را محکوم کند.
این مساله قطعا باعث تقویت نظام سیاسی ایران و افزایش همبستگی داخلی شده و جناح اصولگرا در این کشور را قدرتمندتر میکند. بنابراین، از نقاط قوت ایران، طبیعت رئیس جمهور آمریکا و اشتباهات اوست.
ایران به دنبال برطرف شدن تحریمها، از سر گرفتن صادرات نفت و پایبندی آمریکا به توافق هستهای است. در واقع، ایران تمام فشارها را تحمل میکند، به این امید که در انتخابات آینده ریاست جمهوری در آمریکا، ترامپ از یکی از رقبای دموکرات خود شکست بخورد. حتی ممکن است ایرانی که از مذاکره با ترامپ سر باز میزند، مشکلی با مذاکره با جانشین او نداشته باشد.
درگیری ایران و آمریکا در این مرحله، بر سر توافق هستهای است؛ اگر ایران موفق شود از طریق مذاکره، تحریمها را برطرف کرده و در عین حال، توافق بهتری به ترامپ ارائه دهد، که بتواند به برخی بندهای آن، مباهات کند، توانسته است از این مرحله به سلامت عبور کند. اما اکنون، امور بوضوح به سمت تنش زایی، مقابلههای مستمر و بحرانها پیش میرود، بی آنکه افق واضحی برای مذاکره ایران با دولت ترامپ یا دولت بعدی آمریکا، به چشم بخورد.