اینها سرمایههای صداوسیما هستند و سالها روی آنها کار شده تا به این درجه برسند
همشهری - خبر مهاجرت مزدک میرزایی یکبار دیگر شبکهسوم سیما را با اتفاقات عجیبوغریبی که در آن رخ میدهد به صدر اخبار رسانهها کشاند. درحالیکه حرفوحدیثها درباره حذف عادل فردوسیپور از این شبکه هنوز به پایان نرسیده، رفتن مزدک تأکید دیگری بود بر این سؤال بزرگ که واقعا در تلویزیون و خصوصا شبکه۳ چه خبر است؟
برای گفتوگو و تحلیل درباره آنچه این روزها در شبکه۳ میگذرد، بنیانگذار و نخستین مدیر این شبکه یکی از بهترین گزینههاست. محمدجعفر صافی دیروز با شفافیت خاصی به سؤالات همشهری پاسخ داد. او مهاجرت مزدک را یک اشتباه بزرگ از سوی او میداند اما در عین حال تأکید دارد این مهاجرتها و خانهنشینیها محصول سوءمدیریت مدیرانی است که این روزها به اشتباه در جامجم نشستهاند.
مزدک میرزایی، عادل فردوسیپور و... نسلی از گزارشگرها بودند که در دوره ریاست شما وارد کار شدند. این گزارشگرها و مجریها که خیلی هم پیشروتر از نسل قبل از خودشان بودند، چگونه گزینش و انتخاب شدند؟
شبکه۳ در آذرماه۷۲ افتتاح شد و چون قرار بود حجم برنامههای ورزشی و گزارشهای فوتبال نسبت به سالهای قبل چندبرابر شود، نیاز به چهرههای جدیدی برای گزارشگری بود. ما در سال۷۳ فراخوانی دادیم و چهرههای بااستعدادی را جذب کردیم. البته بعد از آن هم درها بسته نشد و چهرههای جدیدی وارد میشدند. آنها برای ورود باید از یک استانداردهایی برخوردار میبودند و به مرور فوتوفن گزارشگری را هم در کنار قدیمیترها یاد میگرفتند. بعد از ورود به سازمان کلاسهایی برایشان برگزار میشد و حین کار هم آموزشهایی میدیدند. این کلاسها بعد از رفتن من یک دوره دیگر هم برگزار شد و بعدا بهطور کلی تعطیلش کردند.
مازیار ناظمی در ایسنا مطلبی نوشته بود با این مضمون که صداوسیما از گزارشگرهای خود به خوبی مراقبت نمیکند و حواسش نیست که از یک جایی به بعد آنها کجا میروند و چه میکنند. نظر شما چیست؟
الان مدتی است یکسری گزارشگر جدید هم آمدهاند که میبینیم بعضی از آنها صدای خوبی دارند و خوب هم کار میکنند اما بعضی دیگر اصلا خوب نیستند و نیاز بهکار بیشتری دارند. حالا اگر در بازیهای کمطرفدارتر از آنها استفاده شود تا رشد کنند بد نیست. اما میبینیم در بازی تیمهای مهم مثل رئال، بارسا ، منچستر و... از گزارشگرانی استفاده میشود که خیلی برای گزارش آن مسابقه مناسب نیستند و حتی باعث ناراحتی میشود. چون کسانی که طرفدار این تیمها هستند توقع دارند گزارشگرهای بهتری بازی تیمشان را گزارش کنند. به این ترتیب کمکم شاهد بودیم که از گزارشگرهای خوب و قدیمی کمتر استفاده شد. مزدک میرزایی کمکار شد. آقای فردوسیپور که یکی از گزارشگرها و مجریان برجسته صداوسیماست کنار گذاشته شد. به هر حال اینها سرمایههای صداوسیما هستند و سالها روی تربیت آنها کار شده تا به این درجه برسند. برای بعضی از اینها بحث مالی و ضرری که بابت این بیکاری متحمل میشوند مهم است اما از آن مهمتر بحث اعتبار آنها و عشق و علاقهای است که به این کار دارند و باید این نکته درنظر گرفته شود. نمیشود افرادی که سالها عمرشان را روی گزارشگری و اجرا گذاشتهاند یک مرتبه اینطور به آنها بیاعتنایی شود.
یعنی شما فکر میکنید مزدک میرزایی را هم همین بیاعتناییها دلخور کرده است؟
مزدک میرزایی البته هنوز هیچ پاسخی به شایعات نداده و ما در مورد آن طرف هنوز نمیتوانیم قضاوتی داشته باشیم. امیدوارم تمام این اخباری که درباره رفتن او هست اشتباه باشد. چون آن شبکه، شبکهای است که تمام پولش را از سرویسهای عربستان سعودی میگیرد و کاملا معاند با جمهوری اسلامی است. امیدوارم سفر او به همراه همسرش یک سفر صرفا سیاحتی باشد و بهزودی به ایران برگردد. تا زمانی که خودش در این مورد صحبت نکند هیچچیزی مشخص نیست. اما به هر حال وقتی به بعضیها احترام گذاشته نشود یا شأن و شخصیتشان حفظ نشود قاعدتا مجبور میشوند کار دیگری بکنند. اتفاقا آقای مزدک میرزایی کسی است که این حاشیه نخستین حاشیه زندگی اوست. او فرد بسیار مودب و بیحاشیهای بود. اصلا حس برتریجویی نسبت به دیگران نداشت و کارش را سربهزیر انجام میداد و میرفت. به همین دلیل این خبر برای من یک شوک بزرگ است. امیدوارم این خبر نادرست باشد و یا اگر هم مزدک چنین مسیری را رفته مسیرش را عوض کند و برگردد. حالا فوقش اینکه در صداوسیما دیگر جایی برای این افراد نیست، خب، میتوانند بروند و کار دیگری انجام بدهند.
آقای فلاحتپیشه عضو سابق کمیسیون امنیت مجلس مصاحبه کردهاند و گفتهاند مشکل فردوسیپور محبوبیت زیادش بوده و پروژه حذف عادل از ۸ماه قبل کلید خورده است! جای تأسف دارد که چرا محبوبیت یک آدم باید باعث حذف او شود. اما درباره مزدک حتی این بهانه اشتباه هم وجود ندارد چون او که به اندازه عادل محبوب نبوده است. مدیریت صداوسیما و بهطور خاص شبکه۳ چرا باید چنین نیرویی را از سازمان فراری بدهد؟
مزدک میرزایی از آنهایی است که واقعا زحمت کشیده، کار و مطالعه کرده تا خودش را به اثبات برساند. اینکه با چنین افرادی اینطور برخورد میشود نشانه بیدرایتی است. من در بحث آقای فردوسیپور و برنامه۹۰ هم یک مثالی زدم که قبلا هم چاپ شده است. مگر یک آدم پولدار پولش را همینطور بیدلیل دور میریزد؟ ما چرا باید سرمایههایی را که در یک سازمان ساخته شدهاند به این راحتی دور بریزیم؟ عادل و مزدک و امثال آنها سرمایههای سازمان صداوسیما هستند که باید به آنها احترام گذاشته شود و از آنها به شکل خوب و درست استفاده شود. آدم بیحاشیهای مثل مزدک که برای یک رسانه مشکلی ندارد. حتی عادل فردوسیپور هم حاشیهای نداشت. حاشیه او این بود که برنامهاش چالشی بود و ما در این مملکت حاضر نیستیم نقدپذیر باشیم. الان شما ببینید بعد از حادثهای که در فینال جامحذفی در اهواز اتفاق افتاد، همه تبرئه شدند و هیچکس محکوم نشد. بالاخره تأخیری که آنجا اتفاق افتاده و بازی فینال تا ساعت یک نیمهشب طول کشیده، یک مسببی داشته است یا نه؟ دو تیم بارها به زمین آمدند و گرم کردند و برگشتند، وقتی هیچکس محکوم نشده و همه تبرئه شدهاند یعنی از نظر برگزارکنندگان این اتفاقِ میمون و جالب و فرخندهای بوده است؟ اگر اتفاق خوبی بوده که یاد بدهیم کشورهای دیگر هم بیایند از ما الگوبرداری کنند! بعد از آن شب یک عده باید خودشان استعفا میدادند یک عده هم باید برکنار میشدند. چون آن اتفاق را خیلی از کشورها دیدند و باعث آبروریزی برای کشور ایران شد. حالا اگر برنامهای مثل ۹۰ وجود داشته باشد و این چیزها را نشان بدهد طبعا یک عدهای خوششان نمیآید چون این برنامه ناتوانی آنها را مشخص میکند. اگر برنامهای مثل ۹۰ میآید و درباره این مشکلات حرف میزند، باید برنامه را تعطیل کرد؟ باید صورت مسئله را پاک کرد؟ تازه اینها همه درباره عادل فردوسیپور بود. مزدک میرزایی که اصلا اینقدر هم تأثیرگذاری و محبوبیت نداشت و بدون حاشیه کارش را میکرد. چرا باید به او کمتوجهی کنند و به او گزارش ندهند تا این اتفاق بیفتد. بهنظرم یک سوءمدیریتی در کار است که این اتفاقها میافتد.
چطور میشود که خیلیها متوجه این سوءمدیریت هستند اما هیچ اتفاقی نمیافتد؟ انگار ارادهای هست که با مردم لجبازی میکند و میخواهد به همه ثابت کند نظرشان هیچ اهمیتی ندارد.
من اعتقادم این است و در دین اسلام هم آمده که اگر کسی مسئولیتی را بپذیرد و صلاحیت آن را نداشته باشد ملعون است. این دیگر از ائمه ما نقل شده و جای تردید ندارد. افرادی که میآیند و مسئولیتها را میپذیرند باید تخصص کافی در آن زمینه داشته باشند، تعهد داشته باشند و از همه مهمتر تحصیلکرده آن حوزه باشند. افراد باید براساس سلسله مراتب یک مراحلی را گذرانده باشند تا به یک پست و مقامی برسند. من بحثم درباره شبکه۳و فرد خاصی نیست، بحثم کلی و درباره تمام مسئولیتهای مهم مملکت است.
شما چقدر احتمال میدهید چیزی که آقای فلاحتپیشه درباره عادل فردوسیپور گفته درست باشد؟ مثلا در دوره خودتان چنین مواردی دیده بودید که بگویند فلان چهره دارد زیادی محبوب میشود و باید فکری برایش کرد؟
چون من خودم شخصا اعتقادی به این قضیه ندارم، هیچ مشکلی با محبوبتر شدن کسی نداشتیم. اتفاقا من اعتقاد دارم برای یک رسانه خیلی خوب است که تعدادی نیروی محبوب و ستاره داشته باشد تا بتوانند مردم را جذب کنند. طبعا برای هر شبکهای این یک نکته مثبت است. ولی این حس در این کشور وجود دارد که تا افرادی محبوبیت پیدا میکنند باید کمکم انگار به فکر انتقال بهجای دیگری باشند.
روزنامه کیهان نوشته بود رفتن مزدک میرزایی نشان داد در بهکارگیری این افراد، گزینش درست و دقیقی صورت نگرفته. بهنظر شما چنین ایرادی وارد است؟
نه. من بهنظرم نمیرسد که در گزینش ایشان مشکلی بوده است. اینها بیشتر از ۲۰سال کار کردند، گزارش کردند و مشکلی هم نداشتند. یک مواردی هست که حالا من نمیخواهم آنها را در این مصاحبه زیاد باز کنم، ولی گاهی از اینها چیزهایی خواسته میشود که با درونیات آنها خیلی سازگاری ندارد. اگر کسی گزارشگر ورزشی است خب فقط باید از او گزارش ورزشی خواسته شود نه چیز دیگری. منظور اینکه این افراد و همه اینهایی که بودند، مشکلی در گزینش نداشتند. اگر کسی بیاید و ۶ماه یا یک سال بعد مشکلساز شود میتوان گفت او درست گزینش نشده است. اما کسی که بالغ بر ۲۰سال بدون مشکل در سازمان کار کرده که نمیتوان گفت گزینش او ایراد داشته است. الان چیزهای زیادی تغییر کرده است که آن افراد به مشکل میخورند و در بحران قرار میگیرند. بعضیها ظرفیتشان خیلی بیشتر است و تحمل میکنند اما برخی دیگر ظرفیتشان کمتر است و ممکن است تصمیمات اشتباهی بگیرند. چون اگر این خبر واقعیت داشته باشد من معتقدم مزدک اشتباه خیلی بزرگی کرده است.
درگیری مسلحانه و مرگبار میان سپاه و گروه پژاک