Thursday, Aug 15, 2019

صفحه نخست » چرا آخوندها تافته جدا بافته هستند؟ (م. حسنی)

akhoond_081419.jpgم. حسنی - خبرنامه گویا

آخوندها از دوره صفوی که به ایران پا گذاشتند همواره سعی کرده اند تا ارزش و شان خود را بالاتر از مردم عادی نشان بدهند. آنها روایات و احادیث زیادی را جعل کردند تا به مردم متدین بقبولانند که بعد از انبیاء و چهارده معصوم، شان و منزلت علمای شیعه بالاتر از همه است. حتی پا را فراتر از این نیز گذاشته و بنا به روایتی خود را همردیف انبیاء الهی قرار داده اند

هدف آنها از ایجاد هاله تقدس برای خود فقط یک چیز بوده و آن هم دستیابی به مال و قدرت و امتیازات اجتماعی. اگر امروزه می بینید در کشور ما آپارتاید طبقه روحانیون ایجاد شده دلیلش موفقیت آخوندها در ایجاد تقدس ساختگی برای خویش است.

یعنی لازمه رانت خواری و چپاول مردم ناآگاه توسط آخوندها، ابتدا فراهم کردن زمینه ذهنی در بین مردم است که علما (دربرابرعوام) تافته جدا بافته ای هستند و درنتیجه می بایست از مواهب اجتماعی بیشتری بهره مند شوند. تاریخ چند قرن اخیر ما مملو از رویدادهایی است که آخوندها از امتیازات مالی، رفاهی، قانونی و اجتماعی بهره گرفته اند فقط بخاطر اینکه آنها سید اولاد پیغمبر هستند و یا جانشین امام معصوم هستند.

برای روشنتر شدن سخن خوب است ابتدا به تعدادی از این احادیث نگاه اجمالی بیاندازیم تا دریابیم این جماعت فریبکار چگونه مردم ساده دل و دین دار را شستشو مغزی میدادند و هنوز هم این روایات را با آب و تاب تکرار می کنند:

مرحوم محدث قمى گويد: شيخ ما ثقة الاسلام نورى در کتاب كلمه طيّبه، اخبار بسياری در فضيلت علما و فوائد وجود آنان را ذكر كرده از جمله فرموده است :

  • و از فوائد وجود علما آنكه ايشانند اسباب دوست داشتن خداوند تعالى است بربندگان.

{یعنی آخوندها وسیله ای هستند که خداوند بخاطر آنها بندگانش را دوست دارد!!}

  • و از فوائد وجود علما چند برابر شدن ثواب نمازها است با ايشان چنانچه شيخ شهيد (ره ) روايت كرده كه نماز با عالِم در غير مسجد جامع برابر هزار ركعت است و در مسجد جامع برابر صد هزار ركعت وهمچنين مضاعف شدن ثواب صدقات است بر آنها چنانچه علامه حلى رحمه اللّه در رساله سعديه و ابن ابى جمهور در عوالى اللئالى روايت كرده از رسول خدا صلى الله عليه و آله كه صدقه بر علما به ازاى يكى از هفت هزار است .

  • و خداوند متعال زيارت علما را بدل زيارت ائمه عليهم السلام قرار داده است چنانچه در کتاب اصول كافى امام كاظم عليه السلام روايت كرده كه هر كس قدرت ندارد به زيارت قبور ما پس زيارت كند صلحا و برادران ما را.

  • در حدیث دیگر نقل شده که حتی نگاه کردن به درب منزل علما فضیلت دارد.

(منتهى الامال ج 2 ص 107و108)

اکنون به چند روایت مضحک از اینگونه ادعاهای آخوندی می پردازیم:

  1. زمانى فتحعلى شاه به جهت امرى از "شيخ جعفر كبير" دلتنگ شد زمانى كه شيخ وارد طهران شد شاه به امين الدوله گفت : من از شيخ ديدن نمى كنم و دستور داد كه شيخ را به دربار شاهى راه ندهند، پس شيخ روزى به عزم ديدن شاه وارد ارك شد. دربانان و ملازمين از شيخ استقبال نموده و دست او را بوسيدند، پادشاه يك مرتبه ديد شيخ وارد سراى سلطانى شد تعجب كرد كه چگونه دربانان به او راه داده اند.

به امين الدوله گفت : وقتى شيخ وارد مجلس مى شود اعتنائى نمى كنيم ، شيخ همانطور كه از پله هاى قصر بالا مى رفت بلند يا اللّه گفت ، سلطان بى اختيار از جاى برخاست و به استقبال شيخ شتافت ، دست شيخ را گرفته از پله بالا آورد، پس نشستند، بعد از انقضاى مجلس ، امين الدوله به سلطان عرض كرد: قرار بود شما در مقابل شيخ تواضع نكنيد چگونه قضيه برعكس شد؟

سلطان گفت: چون صداى شيخ به يا اللّه بلند شد ديدم مارى عظيم در برابر من قرار گرفت و مى خواهد بر روى سينه من بجهد و مرا اذيت كند، پس بى اختيار از جاى جستم و دست شيخ را گرفتم ، آنوقت مار مفقود شد.

(قصص العلماء ص 191)

  1. از حضرت عليه السلام روايت است كه فرموده است : چون روز قیامت شود وعالمى بخواهد از صراط عبور كند منادى از قعر جهنم ندا كند كه اى عالِم! به فرياد من برس ، پس آن عالم نزد خداوند متعال از او طلب شفاعت مى كند، پس خطاب مى رسد به آن عالم كه گوشه رداى خود را به جهنم بينداز و او را نجات بده ؛ چون من او را به تو بخشيدم . پس آن عالم چون گوشه رداى خود را در قعر جهنم افكند، به هر تارى از آن ، هفتاد نفر آويزان شده از جهنم بيرون آيند. سپس شخص ديگرى از قعر جهنم او را به استغاثه مى خواند، آن عالم مى گويد: تو كيستى؟ آن شخص مى گويد: من فلانی هستم كه در فلان سفر رفیق تو بودم. پس خلق كثيرى را نجات مى دهد، هر كدام را به جهتى و به سببى از اسباب اخلاص به او.

و همچنین شخص ديگرى به او استغاثه مى كند آن عالم مى گويد تو كيستى ؟ جواب مى دهد من تو را در دنيا ملاقات نكرده ام و خدمتى براى شما نكرده ام ولى اسم شما را شنيده و محبت غائبانه داشتم پس او را نيز از آتش نجات دهد.

(خزينه الجواهر، ص 25)

و در پایان روایتی را از زبان آیت الله صافی نقل می کنیم که چگونه یک آخوند از امتیازات ویژه آخوندی بهره برد و از محاکمه قسر در رفت:

«زمانى كه بنا شد آيت اللّه كاشانى را بخاطر مشارکت در قتل رزم آرا محاكمه كنند آیت الله بروجردی مرجع شیعیان اجازه ندادند، گفته بودند: آقاى كاشانى اقرار كرده است كه به دستور وى رزم آرا به قتل رسيده است، درصورتیکه فقيه مى تواند مطابق استنباط و اعتقادش حكم كند ونبايد براى اين حكمش محاكمه شود!!

از اين روى آیت الله بروجردی آنقدر پافشارى كردند كه از محاكمه آيت اللّه كاشانى ، جلوگيرى كردند. حتی ایادی دادگستری گفته بودند بگذارید ایشان را محاکمه کنیم ولى مجازات نمى كنيم . باز هم آيت اللّه بروجردى راضى نشدند، چون آيت اللّه كاشانى از حبس آزاد شد تلگرافى به آيت اللّه زد و بسيار تشكر كرد.»

(منبع: کتاب مردان علم در ميدان عمل بنقل از مجله حوزه ، مصاحبه آيت اللّه صافى ، ص 128، 129)



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy