Tuesday, Sep 10, 2019

صفحه نخست » یک نامه نگاری در مورد زنی که در لس آنجلس علیه سینه زنان خامنه ای به پا خاست؛ ف. م. سخن

1E1FFACD-7846-4BCD-9BA3-1F7E045321A5.jpegدوست ارجمندی برایم نوشت:
۱- ما مطمئن نیستیم آنها که این مراسم را به راه انداخته اند مزدور جمهوری اسلامی باشند. گیرم که هستند! چنین رفتار غیر متمدنانه ای با آنان قابل دفاع نیست!
۲- ادبیات این زن و رفتار احمقانه اش وقتی زنان و مردان را به باد ناسزا می گیرد و بعد هم با آن انگلیسی مسخره اش از افسر پلیس کمک می گیرد و به دروغ ادعا می کند که مورد آزار قرار گرفته چندش آور و همچنین غیر قانونی است و به مظلوم نمایی طرف مقابل اگر هم دست نشانده ی جمهوری اسلامی باشند کمک می کند!
۳- شیر زن؟! شوخی می فرمایید!
۴- با آن ادبیات سخیف نتوانستم فیلم را تا آخر ببینم. اگر سندی در دقایق بعدی فیلم برای مزدور بودن آنان هست ندیدم!
با احترام و دوستی

*****

برایش نوشتم:
سلام ... عزیز. معلوم است حسابی از این کار ناراحت شده ای. من بر عکس شما خوشحال شدم. نه به خاطر این که تمام آن ها که در این سینه زنی حضور دارند ماموران ج.ا. هستند، نه این که فحش های خانم معترض را می پسندم، نه این که فکر می کنم این کار باعث راه افتادن مردم و بر افتادن حکومت می شود!

لابد می پرسی پس چرا به این زن می گویی کسی که دل شیر دارد و کاسه کوزه ی ج.ا. را در هم می ریزد؟

الان عرض می کنم. من سال ها یک چیز را در نظر نمی گرفتم و فقط با «منطق دو دو تا چهار تا و عمل منجر به نتیجه» جلو می رفتم.

وقتی امروز جسد پسرک جوان را روی تخت مرده شور خانه دیدم که چطور بدن اش را در آگاهی آش و لاش کرده بودند، وقتی امشب خبر مرگ دختر آبی منتشر شد، وقتی دیدم زنی را به خاطر اعتراض به حجاب به ۲۴ سال زندان، یک طنزنویس را به ۲۳ سال زندان، یک قاتل تمام عیار را به هیچ سال زندان محکوم کرده اند، وقتی دیدم عاشورا را تبدیل به سیرک و کارناوال کردند، وقتی دیدم ایران را تمام و کمال به لجن کشیده اند و شیرازه ی زندگی مردم را از هم پاشیده اند، وقتی...

F5C2953E-6006-4482-BFF3-EE38CC14FCDB.jpeg

معنی توو سینه زدن و نفرین کردن حکومت و خمینیِ خانمی چادری را که در تاکسی، در صندلی جلو بغل دست من نشسته بود و این ماجرا در سال ۱۳۵۹ بود برای من روشن شد و آن دل پُر ی بود که او داشت و با آن توو سینه زدن و نفرین کردن آن را خالی می کرد...

آری. یادم افتاد زندگی فقط فلسفه و منطق نیست. دو دو تا همیشه و برای همه کس چهار تا نیست.

فحشی که نمی پسندم، درمان دردی ست بزرگ. مهم هم نیست که فحش را به انگلیسی قشنگ بدهی یا لهجه ات فارسی باشد و اهل زبان نپسندد.

دیدم جایی که همه را ترس برداشته و آنانی که تماشاگر هستند و لابد به ایران رفت و آمد دارند، و احتمالا در دل شان در حال فحش دادن هستند، این زن یا دختر، آن طور با تمام وجود، نیم ساعت تمام یک تنه فریاد می کشد و درد خودش و مردم را با زبان «چوپان و شبانی» فریاد می زند و ظلم را فریاد می زند و دل خودش را با این فریاد ها می ترکاند و هیچکس هم با او یار و همیار نمی شود، وقتی در مقابل لشگر یزیدیان، که امروز تبلورش را در همین دسته های سینه زن دروغین و سپاهیان جهل و خرافات و شربت و عدس پلو می بینیم، این خانم به تنهایی کاری به قول مذهبی ها می کند «حسینی» و «زینبی»، آری او را با صدای بلند تحسین می کنم. به او و حنجره اش درود می فرستم که در جایی که عده ای نام خود را «مرد» با هر دو معنی گذاشته اند، یک نفر و فقط یک زن، به تنهایی در مقابل لشگر سینه زنان و پلیس امریکا و مردم بی حال و تماشاچی بلند می شود و علیه ظلم و بیداد فریاد می زند.

من مدت ها بود این چیزها را نمی دیدم و به آن ها کم توجهی می کردم ولی وقتی جنازه آن جوان را روی تخت غسالخانه دیدم، بی اختیار من هم فریاد کشیدم و در دل ام همین فحش ها را به جد و آباد حکومت و علی و حسین و باقی اشرار جهل گستر هزار و چهارصد سال پیش و امروز دادم و آن هم به فارسی، چون به اندازه ی همین خانم هم نمی توانستم به انگلیسی الکن یا آلمانی الکن بروم سر کوچه نعره بزنم که مردم! بیایید ببینید به خاطر فوتبال تماشا کردن و استادیوم رفتن، با یک دختر چه کرده اند! به خاطر جرمی واقع شده یا نشده با یک جوان چه کرده اند! این پاها را ببینید که چطور با باتون زیر و روی اش را کبود کرده اند! بدن این دخترک را ببینید که چطور ۹۰ در صد سوختگی اش را مثل مومیایی ها با باند و تنزیب پوشانده اند.

1B6B9215-DF31-417C-BFFF-7A3163B062A2.jpeg

40F14BD6-288D-403E-82B2-B04CDF1F3E25.jpeg

نه ... عزیزم. شوخی نمی فرمایم و خیلی جدی در حال تجدید نظر در نگاه به اعتراض مردم عادی به این همه ظلم و جنایت هستم.

شاد باشی و تندرست
قربانت
سخن



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy