غلامرضا بنی اسدی - «خدا لعنت کند کسانی را به دوقطبیسازی دامن میزنند و همه را متهم و منتسب به یک جناح میدانند. این لعنتیها اجازه نمیدهند جامعه به پیش برود.» این فرازی است از سخنان حجت الاسلام علیرضا پناهیان است. او منبع این دوقطبی سازی را هم چنین معرفی می کند که؛ «صهیونیستها این دوقطبی را در اکثر کشورها ایجاد کردند». جناب پناهیان این جمله را این گونه کامل می کنند که؛ «البته در کشور ما موفق نشدند اما همیشه دعوا را راه میاندازند.» حرف درستی است آن چه فرموده اند اما نکته ای که با خوانش این سخنِ حق در ذهن برجسته می شود سخنان گاه به گاه جناب ایشان است و نقشی که در یک قطب بازی می فرمایند. قدیم تر ها اگر کسی سخنی می گفت که خود -چندان- بدان عامل نبود، عنوان "واعظ غیر متعظ" می گرفت که - ان شا الله- ایشان چنین نیست و این سخنان از دل شان برآمده و به قاعده ضرب المثل معروف "لاجرم بر دل -هم باید- بنشیند" و دل ها را به همگرایی بخواند. کیمیایی که در فضای دو قطبی، به شدت نایاب است و این باد است که به اختلاف در کوچه های زندگی و در میان زندگان می پیچد و از هم جدایشان می کند.
آقای پناهیان در همین سخنرانی که پیش خطبه نماز "وحدت آفرینِ جمعه" نیز بود در معدود بارها از "حسن روحانی" با این کلمات قدردانی می کند که؛ "تشکر میکنم که اخیرا رئیسجمهور علیه دو قطبیسازی صحبت کردند" ولی با یک "اما" این تشکر خود را تخصیص می زند به این بیان که؛ " اما عجیب بود که ایشان در یک سخنرانی هم دو قطبی برای انتخابات آینده بسازند و هم از دوقطبی سازی انتقاد کنند؛ هم به تبلیغاتچیها در خصوص زنان سوژه دهند و در عین حال علیه دو قطبی صحبت می کنند. این مساله عجیب است و زیاد در سخرانی ایشان اتفاق افتاده است."
جناب پناهیان البته تغافل فرموده اند که خود گرفتار "اما"ی خویش اند. یعنی در همین سخنرانی که از دوقطبی سازی بد می گویند و برای بانیانش، لعنت خدا آرزو می کنند، خود نیز در مواجهه با رئیس جمهور در خط مقدمِ یک قطب ایستاده اند و شمشیر سخن در کام می چرخانند. شاید این دوگانه گویی را برای خود و همقطبی هایشان، مصداق اختلاف می شمارند که به گفته جناب شان "اختلاف نظر در جامعه اسلامی باعث برکت است" اما گفته های دیگران که در قطب ایشان، دسته بندی نمی شوند را به این خوانش مستحق می دانند که " اما دوقطبی کردن جامعه رفتار منافقانه است"!
انصافی اگر باشد، همه را به یک قاعده خواهد دید و خواهد خواند که تقسیم بندی یک ملت واحد در قالب قطب های متضاد را نکوهش خواهد کرد و از این که بخش اعظم توان جریانات به جای خدمت به مردم، مصروف دعوا با هم و خنثی سازی برنامه های یکدیگر است، برخواهد آشفت. این انصاف را اگر دست قدرتی باشد بر یقه کسانی خواهد نشست که سال هاست سخنان شان، مرز می شود میان مردم و دورشان می کند از یکدیگر، حال آن که همیشه و به ویژه امروز به شدت نیازمند همدلی و همراهی هستیم و قطبی کردن کشور چون تیغ و سم، هلاک آور است.
امیدواریم جناب پناهیان هم از این "نوگویی ارزشمند" به راه نو که همدلی است، میل پیدا کنند لذا سخنانِ پیشین ایشان را از ذهن پاک می کنیم و این "اما" ی ایشان را هم نادیده می گیریم و منتظریم ایشان را در میانه میدان وحدت ببینیم و بشنویم از ایشان سخنانی که "همدلی "آفرین است تا "آفرین" بگوئیم به نقش تازه ایشان، همین!