زیتون ـ سولماز ایکدر
«تمدن اسلامی» طی سالهای اخیر پر تکرارتر از گذشته در سخنرانیهای آیتالله خامنهای دیده میشود٬ اما رهبر جمهوری اسلامی از سالهایی دورتر تلاش برای «ساختن تمدن اسلامی» را آغاز کرده بود.
او اولین بار٬ حداقل بر اساس آنچه از سخنرانیهای رهبر جمهوری اسلامی در وب سایت رسمی دفترش موجود است٬ در سال ۶۸ در دیدار جمعی از ائمهی جمعهی کشورهای نامیبیا، موزامبیک، آفریقای جنوبی و لسوتو از لزوم «تمدن سازی نوین اسلامی» سخن گفت.
آیتالله خامنهای در آن دیدار برای اولین بار٬ از تمدن اسلامی سخن گفت و این سوال را مطرح کرد «در صدر اسلام، رسول مکرّم اسلام(ص) و صحابه و نیز جانشینان بزرگوار ایشان توانستند با اتکای به خدا، یک تمدن عظیم تاریخی را پایهگذاری کنند. آنها هم در برابر قدرتهای بزرگ زمان خود، علیالظاهر کوچک بودند؛ اما ایمان به آنها قدرت بخشید و توانستند برای چندین قرن، عظمتی را در تاریخ ایجاد کنند. ما چرا نتوانیم؟»
کدام تمدن اسلامی
بسیاری از اعمال آیتالله خامنهای و به تبع آن جمهوری اسلامی و هزینههایی که این نظام بخصوص در بعد منطقهای میپردازد٬ شاید بدون در نظر گرفتن قصدش برای ایجاد «تمدن اسلامی» غیر قابل درک به نظر برسد.
اما برای درک بهتر منظور رهبر جمهوری اسلامی از «تمدن اسلامی» باید به کلید واژههایی دقت کرد که او به همراه آن به کار میبرد: «ارتباط تمدن اسلامی با زندگی انسانی» و دوم «توأمانی تمدن اسلامی و امت اسلامی.»
او عموما از مفاهیمی مانند «زندگی خوب و عزتمند» در کنار لزوم به ایجاد تمدن اسلامی استفاده میکند.
آیتالله خامنهای همچنین بارها هنگام طرح موضوع «تمدن اسلامی»، از امت اسلامی یاد کرده است. در اکثر موارد او ضمن اشاره به تنوع ملیتها و کشورها در درون امت اسلامی، دستیابی به تمدن مطلوب قرآنی را چشمانداز مشترک امت اسلامی در کشورهای مختلف دانسته است:
«امت اسلامى با همه ابعاض خود در قالب ملتها و کشورها باید به جایگاه تمدّنىِ مطلوب قرآن دست یابد.» (۰۹/۰۲/۱۳۹۲)
او همچنین در طی سالهای بهار عربی یا به گفته رهبر جمهوری اسلامی «جریان بیداری اسلامی» بر لزوم احیای «امت اسلامی» تاکید کرد: «هدف نهایی را باید امت واحده اسلامى و ایجاد تمدن اسلامى جدید بر پایه دین و عقلانیت و علم و اخلاق قرار داد.» (۲۶/۰۶/۱۳۹۰)
تاکید بر «خودکفای اقتصادی»٬ «اقتصاد مقاومتی»٬ «عزتمندی» و «عدم وابستگی» نیز از جمله مفاهیمی هستند که همزمان با طرح «تمدن اسلامی» در سخنرانیهای آیتالله خامنهای نقش پر رنگی پیدا کردند.
«شرط رسیدن به تمدن اسلامىِ نوین در درجه اول این است که از تقلید غربى پرهیز شود. ما متأسفانه در طول سالهاى متمادى، یک چیزهایی را عادت کردهایم تقلید کنیم.» (۲۳/۰۷/۱۳۹۱)
«همه تمدنسازىها، به برکت مجاهدتِ دائم شده است. مجاهدتِ دائم هم همهاش به معناى رنج کشیدن نیست. جهاد، شوقآفرین است. جهاد، شادى و نشاطآفرین است.» (۱۱/۰۲/۱۳۹۲)
او در یک سخنرانی دیگر نیز در مورد تمدن اسلامی میگوید: «آرایش ظاهرى این تمدن را در حکومت مردمى، در قوانین برگرفته از قرآن، در اجتهاد و پاسخگویی به نیازهاى نوبهنوى بشر، در پرهیز از تحجر و ارتجاع و نیز بدعت و التقاط، در ایجاد رفاه و ثروت عمومى، در استقرار عدالت، در خلاصشدن از اقتصاد مبتنى بر ویژهخوارى و ربا و تکاثر، در گسترش اخلاق انسانى، در دفاع از مظلومان عالم، و در تلاش و کار و ابتکار، میتوان و باید مشاهده کرد.» (۰۹/۰۲/۱۳۹۲)
رهبر جمهوری اسلامی در کنار ویژگیها و مشخصههای پیشین، از شاخصهایی نیز یاد میکند که بهنوعی نشانگر وجوه تمایز تمدن اسلامی با تمدن غربی است: «در این جهاد بزرگ، کار اصلى شما این خواهد بود که... چگونه «آزادى و حقوق اجتماعى» منهاى «لیبرالیزم»، و «برابرى» منهاى «مارکسیسم»، و «نظم» منهاى «فاشیسم غرب» را نهادینه کنید؛ چگونه تقید خویش به شریعت مترقى اسلام را حفظ کنید، بىآنکه گرفتار جمود و تحجر شوید؛ چگونه مستقل شوید، بىآنکه منزوى شوید؛ چگونه پیشرفت کنید، بىآنکه وابسته شوید؛ چگونه مدیریت علمى کنید، بىآنکه سکولاریزه و محافظهکار شوید.» (۱۴/۱۱/۱۳۹۰)
آیتالله خامنهای در یک سخنرانی دیگر در شهریورماه سال ۸۳ مراحل تشکل «تمدن اسلامی» را نیز به روشنی توضیح داده است: «ما یک انقلاب اسلامى داشتیم، بعد نظام اسلامى تشکیل دادیم، مرحله بعد تشکیل دولت اسلامى است، مرحله بعد تشکیل کشور اسلامى است، مرحله بعد تشکیل تمدن بینالملل اسلامى است. ما امروز در مرحله دولت اسلامى و کشور اسلامى قرار داریم».
در نگاه رهبر جمهوری اسلامی، «جمهوری» عملا جایگاهی خاصی ندارد؛ به همین نسبت هم رای و خواست مردم. از منظر او پس از وقوع انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی نوبت به تشکل دولت اسلامی و پس از آن کشور اسلامی میرسد.
«عدالت و صلاح مسئولان همیشه لازم است؛ حیف و میل نکردن اموال مردم که دست من و امثال من است، همیشه لازم است؛ اینکه تغییرپذیر نیست. اگر به توفیق الهى بتوانیم در این جهت خود را کامل کنیم و قدمهایى را که تا امروز بحمداللَّه برداشته شده، کامل کنیم، آنوقت کشور اسلامى به همان شکلى که گفتم، به وجود خواهد آمد؛ یعنى دولت اسلامى مىتواند کشور اسلامى به وجود بیاورد.» (۲۸/۰۵/۱۳۸۴)
مرحله پایانی حرکت تمدنی در دیدگاه آیتالله خامنهای، مرحله تشکیل تمدن بینالملل اسلامی است. پس از تشکیل کشور اسلامی، «بعدش دنیای اسلامی است. از کشور اسلامی میشود دنیای اسلام درست کرد؛ الگو که درست شد، نظایرش در دنیا به وجود میآید.» (۲۴/۰۷/۱۳۹۰)
تمدن اسلامی بر پایه تفکر یا سلاح
از اواسط دهه هفتاد بحث تقابل علوم انسانی و علوم اسلامی در سخنان رهبر جمهوری اسلامی و حامیانش آغاز شد.
علوم اسلامی اما نه فقط برای بستن بابی طرح شد که علوم انسانی در اذهان میگشود٬ این رشته «علمی» برای «تریبت امت اسلامی» بود که توسط آیتالله خامنهای طرح شد. امتی که باید برای ایجاد تمدن اسلامی «تربیت» شوند.
آیتالله خامنهای در ضرورت تولید فکر و علم برای تمدنسازی بر این باور است که «پایه اصلى تمدّن، نه بر صنعت و فنآورى و علم، که بر فرهنگ و بینش و معرفت و کمالِ فکرى انسانى است.» (۰۱/۰۱/۱۳۷۳) او مهرماه سال ۹۱ نیز مجددا این موضوع را طرح کرد و گفت: «هیچ ملتى بدون دارا بودن یک فکر و یک ایدئولوژى و یک مکتب نمیتواند تمدنسازى کند.»
او در سخنرانی دیگری تاکید کرد: «بخش ابزارى [تمدن] عبارت است از همین ارزشهایی که ما امروز بهعنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسى و نظامى، اعتبار بینالمللى، تبلیغ و ابزارهاى تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزارى تمدن است.» (۲۳/۰۷/۱۳۹۱)
این طرح به رغم تبلیغات فراوان و هزینههای بیشماری که برای آن شد٬ عقیم ماند.
از آن پس بود که رهبر جمهوری اسلامی تلاشهایش برای ایجاد جمهوری اسلامی به ضرب اسلحه را آغاز کرد.
امروز از ساحل مدیترانه تا مرز هندوستان٬ یعنی گستردهترین قلمرویی که در طول تاریخ زیر حکومت واحد ایرانی بوده است٬ سلاحهایی هستند که برای و به نام جمهوری اسلامی شلیک میکنند.
زینبیون و فاطمیون در پاکستان و افغانستان؛ حشد الشعبی در عراق٬ حوثیها در یمن و حزب الله در نوار غزه. سپاه قدس٬ شاخه برون مرز سپاه قدس جمهوری اسلامی٬ در قامت لشکر تمدن ساز آیتالله خامنهای به حراست از مرزهای مورد نظر رهبر جمهوری اسلامی میپردازد.
از همین روست که وضعیت نابسمان مسلمانان در چین و روسیه برای جمهوری اسلامی اهمیتی ندارد اما در سوریه به بهانه حمایت از دولت و در یمن به بهانه حمایت از معترضین٬ حضور نظامی پیدا میکند.
در این میان اما آنچه بیاهمیت است٬ ایران است و ایرانی. در حقیقت از منظر رهبر جمهوری اسلامی ویران شدن یک کشور در مقابل ایجاد تمدن اسلامی از اهمیت چندانی برخوردار نیست.