البته واضح و بدیهی ست که برای اتحاد با «خلق»های مختلف ساکن در جایی به نام «ایران» یا «عیران» یا یه همچی چیزی، می توان و می بایست امتیازاتی داد و از خود گذشتگی هایی کرد.
یکی از این کارها، کوتاه آمدن در مقابل «خلق ها» و «ملیت ها» و عزیزان تجزیه طلب است که ما می توانیم از ارث پدرمان چیزهایی به آن ها بذل و بخشش کنیم.
حالا یه تیکه خاک هم از دست رفت، به جهنم که رفت! به قول حاج میرزا آقاسی به خاطر یه مشت خاک و گِل که خاطر «خلق»ی را نمی رنجانند!
بعد هم حذف بعضی نشانه های دردسر ساز است. یکی اش همین شیر و خورشید مزاحم، که عجب گیری افتاده ایم از دست اش.
حالا این نشان باشد یا نباشد، چه فرقی به حال ما می کند. ما در فکر ایجاد صلح و آشتی در میان «اتنیک»های گرامی و خلق های نازنین و ملیت های مامانی هستیم، اونوقت شما گیر داده ای به یه نقاشی بچه مدرسه ای!
حالا شما بیا با هم یک کنفرانس در کالج فلان لندن برگزار کنیم، به شما هم امتیاز می دهیم عزیز دل مهندس!