عطیه هوشمند - انصاف نیوز
بالا گرفتن اختلافات ایران و آمریکا پس از روی کار آمدن ترامپ و خارج شدن آمریکا از برجام، از نظر برخی پله پله بر احساس ترس مردم از بی ثباتی هرچه بیشتر کشور افزوده و این موضوع در مقاطعی که اقتصاد ایران، به دلایل مختلفی از جمله تحریمها بیثباتی نسبی را تجربه کرده به اوج خود رسیده است.
به گزارش انصاف نیوز، نشانهی این موضوع از نظر این گروه از تحلیلگران سوق پیدا کردن به مهاجرت هرچه بیشتر از کشور است. اما این تصور به خصوص در مقایسه با کشورهای منطقه تا چه اندازه از شرایط کنونی که ایران در آن قرار گرفته فاصله دارد و آیا گسترش نوعی نگاه بی اعتمادی، عاملی برای شکاف و احساس ناامنی هرچه بیشتر مردم ایران نبوده؟ تأثیر اتفاقاتی مانند زدن پهباد آمریکایی که به مرزهای آبی ایران وارد شده بود، زمانی که تصور نمیشد چنین مقابله به مثلی از سوی ایران صورت بگیرد و دور شدن علنی آمریکا از تهدید نظامی برخلاف تصور متحدین منطقهایاش تا چه اندازه میتواند در تأمین احساس امنیت ملی مؤثر باشد؟
ناصر ایمانی، تحلیلگر و روزنامه نگار اصولگرا، محمد کیانوش راد و عماد بهاور، دو فعال سیاسی اصلاح طلب به این سؤالات پاسخ دادهاند. از نظر ناصر ایمانی امنیت ملی ایران در مقام مقایسه با کشورهای منطقه در وضعیت مناسبی قرار دارد اما عمدهترین احساس ناامنی در میان مردم به دلیل عدم امنیت اقتصادی است که از نظر او در چند ماه اخیر هم از سوی دولت و هم از سوی قوه قضاییه گامهای موثری برای آن برداشته شده. کیانوش راد میگوید: «به نظر میرسد در برخی از زمینهها، احساس عدم امنیت از امنیت واقعی پیشی میگیرد» و حفظ انسجام داخلی و افزایش مشروعیت نظامهای سیاسی و غلبه بر مشکلات اقتصادی و در کنار آن قدرت بازدارندگی نظامی کارساز است. عماد بهاور نیز به تأثیر مستقیم دموکراسی در احساس امنیت باور دارد و میگوید: «اگر به دنبال امنیت و ثبات واقعی هستیم، باید ابتدا همه شهروندان را در اداره نظام مشارکت دهیم و مسوولیت تصمیمات نیز در بین تمام مردم به یکسان تقسیم شود.»
محمد کیانوش راد: نارضایتی مردم، حال چه از دولت و چه از کلیت نظام کم نیست
محمد کیانوش راد، فعال سیاسی اصلاح طلب درواکنش به این سؤال خبرنگار انصاف نیوز که «بسیاری از تحلیلگران از تعبیر «لنگر ثبات منطقه» برای ایران استفاده میکنند و آن را یکی از امنترین کشورهای منطقه میدانند. امنیت واقعی که در کشور وجود دارد به نظرتان به چه اندازه از احساس امنیت موجود در داخل جامعهی ایران، فاصله دارد؟» میگوید: لنگر ثبات منطقه یعنی چه؟ این عبارتی کش دار و مناقشه برانگیز است. اتفاقاً بسیاری از مواضع و تنشها از سوی برخی از کشورهای همسایهی ایران و برخی دشمنان خارجی ایران بدلیل قبول نداشتن این عبارت است. آنها معتقدند نه تنها ایران لنگر ثبات منطقه نیست که عامل تنش منطقهای است. فعلاً کاری به درستی یا نادرستی و استدلال موافقان و مخالفان عبارت شما ندارم. اما اگر منظورتان امنیت داخلی در ایران است، این بحث دیگری است. بله، ایران در منطقه نسبت به عراق، افغانستان و لبنان، از وضعیتِ امنیتی بهتری برخوردار است. وقتی سخن از امنیت موجود در داخل ایران می گوییم، باید توجه داشت که امنیت، مفهومی چند وجهی است. باید از امنیت نظامی، امنیت اجتماعی، امنیت قضایی، امنیت غذایی و امنیت شغلی و امنیت سیاسی نیز سخن گفت. امنیت تنها این نیست که بگویید همین که هر روز در خیابان اسلحه روی شما نمیگیرند و دزدی مسلحانه و ترور و کشتاری نیست پس امنیت وجود دارد.
این فعال سیاسی ادامه میدهد: به نظر میآید در برخی از زمینهها، احساس عدم امنیت از امنیت واقعی پیشی میگیرد و در مواردی عکس آن. البته روشن است که هرنوع اظهار نظر قطعی باید بر اساس پژوهشهای میدانی و نظرسنجیهای علمی صورت گیرد. اما بصورت شمّی میتوان گفت که نارضایتی مردم، حال چه از دولت و چه از کلیت نظام کم نیست. بی اعتمادی مردم به مسوولان، اعتقاد بسیاری از مردم به پارتی بازی در کشور و بی عدالتی و حق کُشی در زمینههای گوناگون وجود دارد. فساد گستردهای که در دستگاههای مختلف شاهد آن هستیم، همین معنای بی عدالتی را در جامعه تسری میدهد. ناامیدی ِ جوانان نسبت به آینده، یکی از وجوه عمیق این ناامنی پنهان روانی است.
او از دست رفتن سرمایه اجتماعی و بی اعتمادی مردم را در احساس ناامنی در میان آنها مؤثر میداند: در بسیاری از کشورهای پیشرفته هم، هر روز جرم و جنایتهای سازمان یافته رخ میدهد، اما جامعه احساس امنیت میکند، اما در ایران متاسفانه بدلیل فاصلههای مردم و مسوولان، و از دست رفتن سرمایه اجتماعی و بی اعتمادی مردم، در بسیاری از مواقع احساس ناامنی فراتر از واقعیت ِ امنیتی در کشور است. به عنوان مثال بی اعتمادی مردم به رسانههای رسمی مردم را به سوی باور پذیری نسبت به رسانههای غیر رسمی سوق داده و اتفاقاً در موارد متعددی هم این عدم باور به صدا و سیما درست از آب درآمده است. نمونه بارز آن دستگیری و اعتراف گیری از جمع زیادی از شهروندان، و پخش اعترافات ساختگی از صدا و سیما در موضوع ترورهای هستهای و مواردی از این دست است.
کیانوش راد در پاسخ به این سؤال که: «میان بخشی از مردم ترس از جنگ یا ترس از بیشتر شدن تنشها وجود دارد، اتفاقاتی مثل زدن پهپاد آمریکایی و یا بطور کلی توان نظامی و کنار آن توان دیپلماتیک را چقدر در پررنگ کردن احساس امنیت در مردم مؤثر میدانید؟» عنوان میکند: ترس از جنگ، امری واقعی و نگران کننده است. مردم حق دارند از جنگ بترسند. در نتیجه هر اقدامی که به احتمال وقوع جنگ کمک کند، از سوی هر کشوری قطعاً محکوم است. البته مقاومت در برابر زورگوییهای بین المللی و منطقهای امر دیگری است و هرگونه تلاش در جهت بازدارندگی از سوی ایران نیز امری حیاتی و ضرورتی ملی است. مساله ای که باید متذکر شد آنست که امروزه و خصوصاً با پایان جنگ سرد، نظریات «رئالیستی و دولت محور» که اتکای اصلی دولتها و نظامهای سیاسی را بر بازدارندگی نظامی ِ صرف میدید پایان یافته است. بازدارندگی نظامی شرط لازم، اما کافی برای حفظ امنیت و ثبات و پایداری سیاسی نیست. اتفاقاً فروپاشی و شکست اتحاد جماهیرشوروی، خط بطلانی بر نظریات صرف رئالیستی بود. امروزه نه رهیافتهای رئالیستی و نه رهیافتهای ایده آلیستی یا لیبرالی و آرمان گرایانه کافی نیست و از رهیافتهای ترکیبی از این دو رهیافت در روابط بین الملل بحث میشود.
این فعال سیاسی درپاسخ به این سؤال که: «ضعف در احساس امنیت جامعه تا چه اندازه بر گردن اطلاع رسانی نهادهای مختلف امنیتی و غیرامنیتی است؟» میگوید: رهیافت ترکیبی، خصوصاً در مورد کشورهای جهان سوم یا توسعه نیافته یا نظامهایی که با بحرانهایی چون بحران مشروعیت و یا بحرانهای اقتصادی مواجه هستند توصیه شده است. حفظ انسجام داخلی و افزایش مشروعیت نظامهای سیاسی و غلبه بر مشکلات اقتصادی و در کنار آن قدرت بازدارندگی نظامی کارساز است. بدون حل مشکلات ِ داخلی، قدرت بازدارندگی نظامی چاره ساز نیست. اطلاع رسانی صحیح، صادقانه و بی طرفانه و به موقع، باعث اعتماد مردم خواهد شد. اطلاع رسانی درست، باعث اعتماد به مسولان و رسانه خواهد شد. نفسِ اعتماد مردم به یک نظام سیاسی، باعث تقویت نظام و گسترش امنیت از نظر روانی خواهد بود. در این زمینه ضعفهای زیادی است که باید رسانهها، خصوصاً رسانههای رسمی بدان پایبند باشند.
عماد بهاور: مشارکت مردم در اداره نظام، راه حل ثبات واقعی
عماد بهاور، فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو نهضت آزادی ایران به انصاف نیوز میگوید: بحث امنیت و ثبات، دو مقوله جدا از هم هستند. ممکن است امنیت وجود داشته باشد اما ثبات نه. یعنی ممکن است امنیت باشد اما امنیتی متزلزل و بی ثبات باشد. در چنین شرایطی است که اگرچه کسی ترور و بمبی منفجر نمیشود اما مردم احساس امنیت نمیکنند. چراکه شرایط ناپایدار و متزلزل است و هر آن ممکن است به آشفتگی و بینظمی و خشونت بیانجامد.
او ادامه میدهد: برقراری امنیت با استفاده از قوه قهریه و صرف میلیاردها هزینه نظامی و تسلیحاتی یا تأمین انواع ابزارهای کنترل و انتظامی، هیچگاه تضمینی برای استقرار یک سیستم باثبات و نظم دائمی نیست. همه چیز شاید صوری و آتشی زیر خاکستر باشد. به همین دلیل است که در ظاهر امنیت هست ولی مردم احساس امن بودن ندارند و آینده را تاریک میبینند. به عقیده من، امنیت باثبات، امنیت دموکراتیک است. دکترین ثبات دموکراتیک میگوید ثبات و امنیت واقعی تنها در دمکراسیها ممکن و مستمر است. در بحث امنیت داخلی، هر گونه تغییر و تحول از طریق سازوکارهای دموکراتیک و قانونی و خشونتپرهیز انجام میشود. در حوزه روابط بین الملل هم معروف است که دموکراسیها با هم نمیجنگند.
این فعال سیاسی در پایان گفت: بنابراین، اگر به دنبال امنیت و ثبات واقعی هستیم، باید ابتدا همه شهروندان را در اداره نظام مشارکت دهیم و مسوولیت تصمیمات نیز در بین تمام مردم به یکسان تقسیم شود. تأمین امنیت فقط برعهده نیروهای نظامی و انتطامی نیست. بدون همراهی و همکاری مردم در تأمین امنیت، امکان ندارد وضعیتی باثبات و امنیتی مستمر وجود داشته باشد. وقتی مردم منشاء امنیت را در جایی خارج از اراده خود ببینند که هیچ کنترلی بر آن ندارند، هیچ وقت احساس امنیت نخواهند کرد. امنیت اقتصادی با نظارت همه مردم بر منابع ثروت بوجود میآید و تنها در آن صورت است که فساد اقتصادی کاهش پیدا میکند. امنیت داخلی و سیاسی هم با نظارت مردم بر تمام منابع قدرت میسر میشود که این همان دموکراسی است.
ناصر ایمانی: امنیت ملی همان رضایت ملی است
ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرای مسایل سیاسی در پاسخ به این سؤال که چه نسبتی میان میزان امنیت واقعی و احساس امنیت مردم وجود دارد به انصاف نیوز میگوید: امنیت تعاریف مختلفی دارد. منظور از امنیت چیست؟ زمانی است که ما صحبت از امنیت محیطی، فیزیکی و امنیت از خشونتهای شهری و مانند این به میان میآوریم. زمانی هم منظورمان از امنیت امنیت اقتصادی و احساس امنیت برای آینده و زمان دیگری هم صحبت از امنیت ملی است.
او میگوید: اگر بخواهیم این چند نوع امنیت را از هم تفکیک کنیم، در زمینهی امنیت ملی در مجموع مردم احساس اطمینان خاطر میکنند. از این جهت که فکر میکنند کشور یک قدرت نظامی و قدرت اطلاعاتی دارد که بتواند از کشور دفاع کند و این اجازه کمتر داده شود که کشورهای دیگر احتمالاً تعرض نظامی، علیه ایران ولو محدود داشته باشند. از این جهت فکر میکنم شاید احساس امنیت عمومی مردم -نه مطلق- اما در حد قابل قبولی باشد. اما از جهات امنیتهای دیگر بسیار محل بحث است.