۱ ـ این ارزیابی که ترکیه بدون آگاهیِ آمریکا، روسیه و حتا خود سوریه به چنین هجوم دَدمنشانهای علیه کردها دست زده است، نمیتواند درست باشد. بازیهای پس از این یورش، از آن میان تحریم فروش اسلحه از سوی آمریکا و یا اتحادیه اروپا، هیچ اثری بر ترکیه و جنایتهای اردوغان علیه کُردها نخواهد داشت. تحریمهای اقتصادی میتواند اثر گذار باشد ولی ترکیه را متوقف نخواهد کرد. کُردهای بی پناه که بیشترین نقش را در شکست داعش داشتهاند، رها شدهاند تا وسیله اردوغان سلاخی شوند. سقوط اخلاقی تا چه اندازه!
چرا چنین شد؟
۲ ـ اردوغان که رسوایی مالی او و پسرش در قضیه رضا ضراب بر ملا شد و از ندانم کاریهای آخوند خامنهای و یک کوتوله سیاسی مورد پشتیبانی او بنام احمدی نژاد، سودهایِ کلانی برد، ولی روزهای طلائیاش با بحران اقتصادی در ترکیه، سقوط ارزش لیر و از دست دادن محبوبیت در ترکیه رو به افول گذاشت. رویگردانی از اردوغان تا اندازهای زیاد شد که در آخرین انتخاباتِ شهرداریهای ترکیه شکست سختی از مخالفان خورد و اکثریت را در سه شهر بزرگ و مهم ترکیه، آنکارا، استانبول و آنتالیا از دست داد. شکست در استانبول به ویژه که زادگاه و ستون فعالیتهای سیاسی اردوغان بوده است، ضربه سخت و شوک آوری به او بود. اینک میباید چارهای بیاندیشد تا شاید جایگاه پیشین خود را به دست بیاورد.
ـ در باره دورنمایِ وضع اقتصادی ترکیه، امروز چهارشنبه ۱۶ اکتُبر ۲۰۱۹ روزنامه مهم صبح سوئد "داگنز نیهتر/ خبرهایِ روز"*در مقالهای، چنین نوشته است:
"... بنا بر بر آورد بانک مرکزی ترکیه، بخش خصوصی ترکیه در ماه آپریل برابر ۲۰۶ میلیارد دلاربدهی داشته است... تا پایان همین سال، ۱۷ میلیارد دلار دیگر به این بدهیها افزوده خواهد شد. ارزش لیر ترکیه همچنان رو به کاهش است، تنها در ماه اُکتبر لیر ترکیه ۵٪ دیگر از ارزش خود را از دست داده است و بنابراین قرضه خارجی برای ترکیه گرانتر تمام خواهد شد. "
برگرفته از بخش اقتصادی این روزنامه، برگ ۱۸، مقاله توربیون پترشون**
اردوغان میباید برای بازسازی آنچه از دست رفته، کاری انجام دهد. چه زمینهای بهتر از تحریک شور و احساسِ ناسیونالیستیِ تُرکها با توجه به کینه دیرینهای که به کُردها دارند؛ چه بستر آمادهای بهتر از یورش به کُردهایِ سوریه در این وضعیت سختی که آنها در آن بسر میبرند و با وجود کمبودهای فراوان، از ده هزار زندانی داعشی مراقبت میکنند؛ چه مجالی بهتر از این که به دلبستگی و همراهی تنگاتنگِ کُردهای زیر ستم در ترکیه با کُردهای سوریه، آسیب وارد آورده و به بهانه امنیت مرزهای خود با سوریه، راه ارتباط و پیوند میان کُردها در آن دو سوی مرز را از میان بردارد و بت همین بهانه بخشی از خاک سوریه را ببلعد؟
Dagens Nyheter*
Torbjörn Petersson **
بسترِ مناسب
۳ ـ در گیری در سوریه، اختلاف میان کُردهای سوریه و بشار اسد بر سر بخشِ خودمختار کردها؛ و بنا براین نبودِ نیروهای نظامی سوریه در این منطقه (البته تا دو روز پیش و توافق اسد با کُردها برای گسیل نیروی ارتش سوریه به ناحیه)؛ خواست بشار اسد برای ضعیف کردن و ضربه زدن به کُردها؛ عقب کشیدن نیروهای آمریکایی (که بی گمان ترکیه از پیش در جریان آن بوده است)؛ سکوت روسیه و یا بهتر چراغ سبز روسیه و بیکاره بودن حکومت اسلامی در این زمینه، همه دست به دست هم داده تا مسیر تبهکاری و آدمکشی آشکارِ اردوغان را فراهم نماید. امری که به شدن به اعتبار جهانی او آسیب رسانده و در برابر آن ولی همبستگی با کُردهای سوریه در دیدِ جهانیان را افزایش داده است. در این میان بیشترین سود را روسیه خواهد بردکه اینک با رفتنِ نیروهای آمریکایی، یکه تاز میدان شده و نه تنها سوریه که بیشترِ کشورها در خاورمیانه را زیر نگین خود خواهد داشت.
اعتراض حکومت ایران چه معنایی دارد؟
۴ ـ آیا اعتراض حکومت اسلامیِ ایران به ترکیه، که خود از بزرگترین دشمنان کُردها در منطقه است، از سرِ انسان دوستی و دلسوزی برای کُردهای سوریه است؟ آنکس که چنین باوری داشته باشد، باید در داوریِ خود شک کند.
اصل موضوع، ترس آخوندها از به اشغال درآوردن بخشی از خاک سوریه وسیله ترکیه، نفوذ بیشتر و توانمند شدن هرچه بیشتر این کشور در سوریه است که به شدت به زیان همه کوششها و هزینههای جانی و مالی است که ایران گرفتار درچنگال آخوند در این راه داده است. زیر فشار قرار گرفتن حکومت اسلامی برای عقب کشیدن از سوریه، احتمالن (احتمالا") با همکاریِ پنهانِ روسیه، آمریکا و حتا شاید خود بشار اسد، سازمان دهی شده است و ترکیه از این بابت خیالش آسوده است. همین دوشنبه پوتین در تازه ترین سخنان خود پیش از سفر به امارات و عربستان در گفتگو با شبکههای اسکای نیوز، العربیه و روسیا الیوم به روشنی گفت که: خاک سوریه باید از وجود بیگانگان آزاد شود و تمامی کسانی که به صورت غیرقانونی درخاک سوریه هستند باید این کشور را ترک کنند (نقل به مفهوم). او این مورد را درباره تمامی کشورها دانست. او حتا گفت: اگر رهبری سوریه بگوید که دیگر نیاز به نیروهای روسی نیست ما نیز باید این کشور را ترک کنیم. پوتین به ایران نیز اشاره کرده و گفت به روشنی با تمامی شرکا از جمله ایران و ترکیه گفتگو خواهم کرد. تردید نیست که نگاه پوتین بیشتر به سوی ایران است نه کشوری دیگر زیرا او از پیش آگاه بوده است که نیروهای آمریکایی آنجا نخواهند ماند. بکار بردن واژههای "آنها که غیر قانونی در خاک سوریه هستند" تنها برای آرام نگاهداشتن موقت حکومتِ اسلامی است که ادعا دارد با خواست بشار اسد در آنجا نیرو دارد.
۵ ـ موضع گیری و اعتراض حکومتِ اسلامیِ ایران به ترکیه، بسیار مضحک است. آخوند خامنهای میپندارد کُردهایِ ایران آدمکشیهای او را علیه خود فراموش میکنند. راه دور نه، در همین چندسالِ گذشته چند تن کولبر زحمتکش ولی شرافتمند که نان رنج و زحمتِ کمر شکنِ خود را میخورند و چون آخوندها مفت خور و دزد نیستند، وسیله نیروهای حکومتی به شکلهای گوناگون کشته شده و برای تهیه لقمه نانی جان باختهاند؟ خامنهای شرم نمیکند که در کشوری ثروتمند چون ایران، هم میهنان کُردما که در دلاوری و نگاهداری از مرزهای غرب میهن و رویارویی با تجاوزرگران به خاک ایران، جزو افتخار هایِ ایران هستند، با چنین رنج و سختی با باری سنگین بر دوش، کیلومترها راه پُر پیچ و خم کوهستانی و خطرناک را برای لقمه نانی بر سفره، بپیمایند و در این راه هر روز با تهدید، یورش سپاه و دادن کشته روبرو باشند!
ـ هنوز هجوم تبهکارانه پاسدارانِ جهل حکومت اسلامی و موشک باران مقرِ حزب دُمکرات کردستان ایران در عراق و خون ریخته شده دها تن از اعضا و مرکزیت این حزب فراموش نشده است.
۶ ـ هیچ کس نمیتواند دلاوری و جان فشانی کُردها در میارزه با داعش را فراموش کند. این کُردها بودند که بیشترین آسیب را دیده ولی بیشترین ضربهها را نیز بر تبهکاران داعشی در درگیریهای زمینی وارد آوردند. درست است که نیروی هوایی روسیه نقشِ زیادی در شکست داعش داشت ولی نباید فراموش کرد که این کُردها بودند که سخت ترین درگیریهای زمینی را با داعش داشته و بیشترین آسیبها را هم دیدند. زنان کُرد اسلحه بر دوش، همپای مردان کُرد چنان دلاوریها کردند که در یادها خواهد ماند. زنان و کودکان کُردی که اسیر تبهکارانِ داعشی شدند، روزهای سیاه و وحشتناکی را سپری کردند که بر زبان راندنش نیز ساده نیست.
تأسف بار است که سازمان ملل تنها به اعتراض و انتشار بیانیه میپردازد و دست به کارِ اساسی نمیزند. بیش از دویست هزار انسان، کوچک و بزرگ در این چند روز و در آغاز فصل سرما آواره شدهاند. براستی حقوق بشر و عدالت کجاست؟
خودشیفتگان جور و ناجور ما، مهدی استعدادی شاد