آمیرام لوین در هاآرتص نوشت: دو سال قبل مقاله ای با عنوان «همه مادران یهودی باید بدانند که نخست وزیر و کابینه امنیتی در حال سوق دادن ما به سمت جنگ هستند» را منتشر کردم. من معتقد بودم که اسرائیل باید اهداف محدود و تعریف شده ای را برای خود در نظر بگیرد: عقب راندن نیروهای ایران تا بزرگراه دمشق-درعا،حمله به مواضع ایران تنها در مواقع اضطراری،پیشبرد دیپلماسی پنهان و عدم فاش سازی برنامه های خود.من تصور می کردم که ایران قدرت و استقامت کافی برای تحمل فشارها و ضربات ما را دارد و به آرامی به سمت اهداف خود حرکت خواهد کرد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: من در مقاله خود اشاره کردم که استراتژی استفاده از لحن تهدید آمیز و بیانیه های تبلیغاتی همچون «ما جلوی تثبیت حضور ایران در سوریه را می گیریم» کمکی به تحقق منافع اسرائیل نخواهد کرد. این تاکتیک همچنین در درازمدت، ما را وارد یک جنگ پر هزینه با ایران و گروه های نیابتی اش خواهد کرد.من معتقد بودم که نتانیاهو سعی می کرد برای اهداف سیاسی و انتخاباتی خود در مورد تهدید ایران اغراق کند.
نتانیاهو همچنین با نادیده گرفتن رفاه و امنیت مردم غزه و شهروندان اسرائیل در نقطه مرزی تصمیم گرفت که همچنان درگیری ها با حماس و دیگر گروه های فلسطینی را ادامه دهد. او تمام تلاش خود را برای تضعیف قدرت مقامات فلسطینی انجام داده است.به عبارت دیگر، نتانیاهو هیچ تمایلی به پیشرفت به سمت حل مناقشه بین اسرائیل و فلسطینی ها ندارد.در عوض، او به دنبال القای این برداشت بوده است که اسرائیل باید بر روی تهدید بزرگتر یعنی ایران تمرکز کند.
دو سال قبل هشدار داده بودم که اسرائیل به جای گشودن یک جبهه نظامی آشکار علیه ایران باید به دنبال موقعیت مناسبی برای حملات پیشگیرانه علیه حزب الله باشد.ما از این طریق میتوانستیم تهدید راکت ها و موشک های حزب الله را از بین ببریم و ضربه مهلکی به متحدان ایران وارد کنیم.نابود کردن قابلیت های نظامی حزب الله بهتر می توانست قدرت بازدارندگی ما در مقابل ایران را تقویت کند.
امروزه همه مادران یهودی می دانند که ما در جنوب، در حال جنگ فرسایشی هستیم که در آن حماس ابتکار عمل را در دست دارد. به عبارت می توان گفت دولت نتانیاهو در حال التماس کردن و رشوه دادن به رهبران حماس است تا حملات راکتی به داخل خاک اسرائیل را متوقف کنند. تعجبی ندارد که سیاست نتانیاهو در قبال ایران در حال فروپاشی است و به زودی ما را وارد جنگ فرسایشی دیگری در مرزهای شمالی کشور کرد.
تهران مطابق با انتظارات قبلی به جای ترک کردن سوریه تصمیم گرفت که حزب الله و شبه نظامیان دیگر را در بلندی های جولان مستقر کند. با وجود تحریم های اقتصادی ایران در حال از سرگیری برنامه هسته ای خود است.تهران ترسی از دونالد ترامپ ندارد.در عوض،ترامپ به عنوان فرمانده کل قوی ترین ارتش کره زمین تمایلی به درگیری نظامی با ایران نشان نمی دهد.در واقع او در ماه های اخیر به دنبال مذاکره مستقیم با رهبران ایران بوده است.
حزب الله تلفات سنگینی را در سوریه متحمل شد.اما اسرائیل در سال های گذشته از هدف قرار دادن مواضع این گروه در داخل خاک لبنان پرهیز کرده است.این سیاست اشتباه به بقای این سازمان کمک کرد. ایرانی ها تمایلی به تسلیم شدن ندارند.ما باید منتظر اقدامات تلافی جویانه آن ها باشیم.
تهران صرفا برای آزمایش کردن تسلیحات خود به تاسیسات نفتی عربستان حمله نکرد. در واقع رهبران ایران می دانستند که ترامپ پشت متحد منطقه ای خود را خالی خواهد کرد. متاسفانه نتانیاهو و کابینه او نیز این موضوع را نادیده گرفته اند.نتانیاهو به خاطر اشتباهات بزرگ خود باید از نخست وزیری کنار گذاشته شود.
نتانیاهو چطور جرات می کند که خواستار تشکیل یک دولت وحدت ملی برای مقابله با تهدیدات ایران شود ؟ او به این موضوع اشاره نمی کند که خودش عامل ایجاد این تهدید بوده است.رقبای انتخاباتی نتانیاهو باید بر روی این موضوع تمرکز کنند.
رهبران اسرائیل باید بدانند که اولویت اصلی پیشرفت در فرایند صلح با فلسطینی ها خواهد بود.ارتش اسرائیل نیز باید بر روی خنثی سازی تهدیدات اصلی از جمله حماس و حزب الله تمرکز کند.بیانیه های تهدید آمیز نتانیاهو در مورد ایران هیچ سودی برای ما نخواهند داشت.