کیهان لندن - عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور، سهشنبه شب پنجم آذر، در برنامه «نگاه یک» شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران در مورد افزایش قیمت بنزین و اعتراضاتی که پس از آن در کشور فراگیر شد به ارائه توضیحاتی پرداخت.
او تاکید کرد که پیش از این قرار بود در سال ۱۳۹۶ قیمت بنزین افزایش یابد و در شرایطی که همه امکانات برای تغییر قیمت سوخت آماده بود ولی با توجه به وقایعی که در دیماه ۹۶ رخ داده بود نهایتاً این تصمیم گرفته شد که تغییر قیمت سوخت به تعویق افتاد.
رحمانی فضلی که اکنون زمزمه استیضاح او در مجلس مطرح است در ادامه گفت، دومین بار که قرار بود قیمت بنزین افزایش یابد سه چهارماه قبل بود که به گفته او «پیش از اجرا لو رفت و برای جلوگیری از تشکیل صفهای بلند در پمپ بنزین و درگیری در صفها آن را اجرا نکردیم.»
با وجود حمایت صریح علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی از تصمیم سران سه قوه برای افزایش قیمت بنزین، همچنان در ایران گروهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از یکسو و چهرههای سیاسی اصولگرا، دولت و حسن روحانی را مسئول این تصمیم و پیامدها و اعتراضات پس از آن میدانند.
عباس گودرزی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با فارس با بیان اینکه «بنزین یکشبه بدون هیچ اطلاع قبلی گران و سهمیهبندی شد» از عدم برنامهریزی برای اجرای این تصمیم بدون مد نظر قرار دادن تورمی که در پی آن ایجاد میشود انتقاد کرد.
این نماینده پرسیده «مگر میشود بنزین گران شود و کرایه حمل و نقل تغییر نکند؟»
محمدعلی جعفری فرمانده پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و محمدباقر قالیباف عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین مراجع تقلید مانند صافی گلپایگانی، علوی گرگانی و مکارم شیرازی هم به افزایش قیمت بنزین انتقاد کردند اما بعد از حکم حکومتی خامنهای و پشتیبانی صریح وی از افزایش ۳۰۰درصدی قیمت بنزین، سکوت اختیار نمودند.
در پی افزایش قیمت بنزین و همراه با بالاگرفتن اعتراضات کم نبودند چهرههایی در بدنهی حکومت که با هدف مبرا کردن نظام از پیامدهای خونین این اعتراضات در پی قربانی کردن دولت و اندختن تقصیر و مسئولیت افزایش نرخ بنزین به گردن روحانی و کابینه او برآمدند. اما حمایت خامنهای از این تصمیم و تاکید بر لزوم اجرای «مصوبه سران قوا» برای وفاداران خامنهای گران تمام شد.
سوم آذرماه، محمود صادقی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در کانال تلگرامیاش نوشت: «دو روز پس از اجرای طرح افزایش قیمت بنزین و متعاقب بروز اعتراضهای گسترده در سطح کشور و ارائهی طرحهایی برای لغو یا تعدیل این طرح از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مقام معظم رهبری در روز یکشنبه ۲۶ آبان ۹۸ صریحاً حمایت خود را از این طرح اعلام کردند و با ارسال یادداشتی خطاب به رییس مجلس شورای اسلامی، نمایندگان را از مخالفت با آن برحذر داشتند.»
صادقی در ادامه نوشت: «اعلام حمایت رهبری از این تصمیم موجب کاهش التهابات و بازگشت آرامش شد. اما با وجود اعلام نظر صریح رهبری درباره چرایی این موضعگیری مانند بعضی مسائل دیگر تحلیلهای متفاوتی مطرح شده است.»
منطق حکمرانی و «مردمسالاری»
در این میان اعتراضات به حدی بالا گرفت که اطرافیان خامنهای مجبور به داستاسرایی شده و به توجیه این تصمیم پرداختند. هفتهنامه «خط حزبالله» که ناشر آن دفتر خامنهای است در گزارشی با عنوان «راز حمایت رهبر» نوشت کمتر از ۲۴ ساعت پس از آغاز آشوبها، رهبری از مصوبه سران قوه که دولت و رئیس جمهوری نقش محوری در آن داشت حمایت کرد و در دلیل این حمایت «منطق حکمرانی» است که از پایههای اساسی تدام حاکمیت حفظ ساختار رسمی و مکانیسمهای قانونی است!
«راه حزبالله» حمایت خامنهای از افزایش قیمت بنزین را با حمایت او از نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ مقایسه کرد و نوشت، رهبری هر کجا ببیند این ساختار به بهانهای در حال مخدوش شدن است بلافاصله وارد میدان میشود. همچنین در این گزارش تاکید شده حمایت رهبر از افزایش قیمت بنزین به نوعی تاکید بر «مردمسالاری» است چون این اقدام درواقع تصمیم سران قوا است که دو ضلع آن یعنی دولت و مجلس با رای مردم انتخاب میشوند.
در راهپیمایی حکومتی که در واکنش و لشکرکشی علیه تظاهرات سراسری مردم برگزار شد، حامیان خامنهای بطور سازمانیافته جایگاه دولت و مجلس را که ادعا میشود نهادهای «انتخابی» هستند زیر سوال بردند.
مجلس بیاختیار و نمایندگان منفعتپرست و بیعرضه که راهی جز تن دادن به حکم حکومتی خامنهای ندارند از طرف حامیان رهبر جمهوری اسلامی به باد انتقاد و تمسخر نیز گرفته میشوند.
رهبر با حمایت از افزایش بهای بنزین از سقوط نظام جلوگیری کرد!
سردار حسین نجات معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگوید، خامنهای تصمیم گرفت از تصمیم سران قوا حمایت کنند چرا که «اگر این کار را انجام نمیدادند دیگر تصمیمها به کف خیابانها میآمدند و اگر تصمیمهای کف خیابانی ادامه پیدا میکرد سوء استفادهکنندگان خواستههای بعدی خود را استعفای سران قوا، استعفای مجلس و فروپاشی انقلاب به خیابانها میآوردند، بنابراین در اینجا رهبری با بصیرت و هوشمندی فضا را مدیریت کردند و این پاسخ کسانی است که دلیل حمایت رهبری از سهمیهبندی را میپرسند.»
با اینکه وفاداران خامنهای در غائله بنزین او را «ناجی» نظام و انقلاب و کشور میدانند علی ربیعی سخنگوی دولت پیش از این گفته بود که «رئیسجمهور خود را فدای مصالح مردم و کشور کرد!» روحانی هم در این میان با نادیده گرفتن تورم سنگین و پیامدهای اقتصادی ناشی از گرانی بنزین افزایش قمیت آن را به نفع مردم خواند! درواقع روحانی هم مثل علی خامنهای تصمیمات مبتنی بر ناتوانیهای اقتصادی حکومت را در چارچوب منافع مردم ارزیابی میکند.
قالیباف دستبردار نیست
با وجود اینکه دولت در شرایط تحریمها برای اداره کشور و پرداخت حقوق محافظان خود به ویژه در نهادهای موازی امنیتی و سرکوب، راهی جز افزایش قیمت بنزین نداشت و به همین دلیل نیز خامنهای با حکم حکومتی از این تصمیم دفاع کرد اما به نظر میرسد جایگاه وی نیز در میان خودیهای رژیم نیز، دستکم فعلا در حد غُر زدن، زیر سوال است چرا که انتقاد به این تصمیم از جانب مسئولان از جمله محمدباقر قالیباف همچنان ادامه دارد.
قالیباف در سخنانی تند افزایش قیمت بنزین را یک «تصمیم عجولانه» دانسته و پرسیده «چرا مردم را نامحرم دانستید و تصمیم خود را به آنها اطلاع ندادید؟ چرا با مردم حرف نزدید و به آنها نگفتید در این تصمیم سخت و دشوار ما را همراهی کنند؟ چرا هنوز بعد از ۴۰ سال در مملکتداری در اجرای درست و کمهزینهی یک تصمیم مشکل داریم؟ وقتی با مردم صحبت نمیکنند مجبورند تصمیمهایشان را در تاریکی شب اجرا کنند.»
البته این احتمال که این حرفها فراتر از یک پُز توخالی باشد و قالیباف در مقابل خامنهای ایستاده باشد، کم است اما حتی اگر او از این انتقادات اهداف سیاسی و انتخاباتی را دنبال کند، حالا با ادامهی اعتراضاش به دولت با توجه به حمایت خامنهای از تصمیم سران سه قوه، بطور غیرمستقیم رهبر جمهوری اسلامی را نیز زیر سوال میبرد.
اینهمه در حالیست که انواع و اقسام چهرههای نظام برای تطهیر خامنهای در حمایت از افزایش قیمت بنزین خیلی تلاش کرده و میکنند از جمله مهدی چمران رئیس پیشین شورای شهر تهران که روایت کرده: «یکی از طلبهها به رهبر انقلاب گفتند آقا شما چرا با افزایش قیمت بنزین موافقت کردید؟ رهبری پاسخ دادند که چه کاری میتوانستیم انجام دهیم؟ که گریه حاضران را در پی داشت!»
این روایت «بودار» چمران که حاکی از ناتوانی رژیم است، توسط «یک مقام آگاه» تکذیب شد!