Wednesday, Dec 4, 2019

صفحه نخست » واکنش فاجعه‌بار اروپا در برابر سرکوب‌ها در ایران

protest.jpgکیهان لندن - «اعتراضات همگانی در ایران به خاطر افزایش نرخ بنزین شعله‌ور شد، اما درواقع مسائلی بسیار فراتر از این مطرح بود. جمهوری اسلامی آخرین ذرات وجاهت حقوقی خود را هم از دست داد، اما واکنش اروپا در برابر کشتار مردم ایران که از «پچ‌پچه‌های دیپلماتیک‌ فراتر نرفت فاجعه‌بار است. آیا حتی گزارش‌های عفو بین‌الملل هم را هم نفهمیدند؟ هنوز هم برای پافشاری بر ارزش‌های اروپایی و تهدید رژیم حاکم بر ایران نسبت به پیامدهای خشونت‌هایش دیر نشده است».

این بخشی از تحلیلی است که علی فتح‌الله نژاد، همکار میهمان مرکز بروکینگ دوحه اخیرا برای روزنامه آلمانی «تاگس اشپیگل» نوشته است. مرکز بروکینگ دوحه شعبه محلی اندیشکده‌ی آمریکایی بروکینگ در پایتخت قطر است.

در این مقاله می‌خوانیم:

علی ضیا یک مجری جوان و سرشناس تلویزیون دولتی ایران اندکی پس از سه برابر شدن نرخ بنزین در ۲۴ آبان، سر اصل مطلب رفت و گفت: «مسئولان ما کرایه تاکسی را با نیویورک، نرخ بنزین را با لندن و اجاره‌ها را با پاریس مقایسه می‌کنند، اما وقتی نوبت به حقوق‌ها می‌رسد، مقایسه آنها سر از اتیوپی در می‌آورد».

این برای رسانه‌هایی که از سوی حکومت هدایت می‌شوند، طنزی تند و غیرمنتظره بود، اما برای ایرانی‌هایی که بلافاصله پس از افزایش شدید نرخ بنزین به خیابان‌ها ریختند تا وضعیت خراب را فریاد بکشند، روزگار هم به گونه‌ای غیرمنتظره سخت شده بود. اعتراض‌ها در حدود صد شهر برگزار شد. با این همه تظاهرکنندگان از سوی رژیم «اغتشاشگر» خوانده شدند و فرمان شلیک به آنها صادر شد. در شرایط بی‌خبری افکار عمومی‌ به خاطر قطع کامل اینترنت که‌ اندکی پس از آغاز اعتراضات به دستور دولت انجام شد، رژیم با خشونت عریان واکنش نشان داد. سازمان‌های مدافع حقوق بشر بیمناک هستند که تعداد کشته‌شدگان بسیار فراتر از ۲۰۰ تن باشد و ابراز نگرانی می‌کنند که شکنجه و حتی اعدام ۷هزار بازداشتی را تهدید کند.

مطالب بیشتر در کیهان لندن

ایران هنوز هم کشوری است که در آن نرخ بنزین مناسب است. اما خانواده‌های صاحب درآمد اندک همواره شدیدتر زیر فشار اقتصادی قرار می‌گیرند و افزایش قیمت بنزین طبیعی است که کالاهای دیگر را نیز گران می‌کند.

دست‌کم ۵۰ درصد ایرانی‌ها زیر خط فقر زندگی می‌کنند. بیکاری جوانان و تورم به شدت بالا و درآمدها پایین است. همزمان در سال‌های اخیر نرخ مواد غذایی به شدت بالا رفته. فاصله میان درآمدها بزرگتر شده و فساد شدید پایدار مانده است.

دولت وعده داده که سود ناشی از افزایش نرخ بنزین را میان ۱۸ میلیون خانوار کم درآمد توزیع کند، یعنی ۶۰ میلیون انسان (به این ترتیب دولت خود به وضعیت اضطراری اکثریت ایرانی‌ها به صورت آشکار اعتراف می‌کند). اما این طرح جبرانی دولت در سطح و عمق از باری که بر دوش مردم هست نمی‌کاهد. مردم این را می‌دانند که بلافاصله به خیابان‌ها ریختند. اعتراض‌ها بیانگر بی‌اعتمادی عمیق نسبت به رهبری جمهوری اسلامی و وعده‌هایش است.

افزایش شدید قیمت ناشی از کسر بودجه شدید است. تحریم‌های آمریکا درآمد نفتی را که برای ایران بسیار مهم است قطع کرده. همزمان اما سازمان‌ها و نهادهای نیمه‌دولتی و مراکز اقتصادی مرتبط با بنیادهای مذهبی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی همچنان از حساب پس دادن و پرداخت مالیات خودداری می‌کنند. بجای آنها، افراد نزدیک به حکومت دست در جیب مردم فرو می‌کنند.

سرکوبگری رژیم

اعتراضات اخیر تظاهرات سراسری را تداعی می‌کند که در دی‌ماه ۱۳۹۶ جمهوری اسلامی را لرزاند. آن اعتراض‌ها پس از یک هفته از یکسو به خاطر سرکوب حکومت و از سوی دیگر به خاطر عدم مشارکت طبقه متوسط خاموش شد. اعتراضات آبان امسال را باید دنباله آن موج دانست. رژیم تا امروز به وضعیت بحرانی اقتصادی و مطالبات سیاسی مردم هیچ پاسخی نداده است. آن زمان و امروز اعتراض‌ها بلافاصله به تظاهرات ضد رژیم تبدیل شدند که همه جناح‌های آن را در بر می‌گیرد: هم جریان موسوم به اصلاح‌طلب و هم جناح تندرو را. آن زمان هم این اعتراض‌ها مثل آتش ناگهان شعله‌ور شد.

این‌بار اما موضوع بسیار جدی‌تر است. این را واکنش خشن و وحشت‌زده رژیم نیز نشان می‌دهد. برخلاف دی‌ماه ۹۶ این‌بار حتی بر اساس اطلاعات وزارت کشور محافظه‌کار ۲۰۰ هزار تن به خیابان‌ها ریختند. ۵ برابر بیش از آن زمان. ترس تظاهرکنندگان کمتر بود و خشم خود را آشکارتر بیان می‌کردند. در کنار چیزهای دیگر، عکس‌های آیت‌الله خامنه‌ای و یک مجسمه بنیادگذار جمهوری اسلامی آیت‌الله خمینی به آتش کشیده شد. اینکه نمادهای سرکوب رژیم مسئول خسارت‌های مالی دیگر هستند، یا غیرنظامیان، هنوز در پرده ابهام مانده است. با اینکه خشم مردم به دلیل انباشت فشار شدت داشت، نشانه‌هایی در این مورد وجود دارد که نیروهای امنیتی خود در اغتشاش‌ها نقش داشتند تا گناه را به گردن تظاهرکنندگان بیاندازند.

واکنش شدید دولت

آنطور که عفو بین‌الملل تاکید می‌کند، اعتراض‌ها بیشتر مسالمت‌آمیز بودند. برعکس، دولت با شدتی نامناسب واکنش نشان داد. بسیاری از قربانیان با شلیک به سر عملا تیرباران شده‌اند.

افزایش قیمت بنزین در ایران بار دیگر نارضایتی همگانی را برملا کرد. رژیم بارها و بارها امید مردم را به عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد و حاکمیت خانواده‌های خودی نابود کرده است. جمهوری اسلامی همواره در بحران وجاهت قانونی عمیق‌تری فرو می‌رود و سلطه خود را به صورتی فزاینده با خشونت عریان حفظ می‌کند.

اکنون تعیین کننده این است که ایرانی‌ها در مرحله اول حاکمان خود را مسئول رنج اقتصادی خود می‌شناسند و نه نیروهای خارجی را! تحریم‌های آمریکا درواقع بودجه ایران را به شدت تحت تاثیر قرار داده‌، وضعیت اقتصادی طبقه متوسط بدتر شده است. اما برخلاف ادعاهای مسئولان در تهران، واشنگتن و اروپا، این تحریم‌ها زمینه‌ساز اوضاع خراب بسیاری از ایرانی‌ها و اعتراضات سراسری نیستند.

نقطه عطف برای ایران

تردیدی نیست که قیام ایرانی‌ها نقطه چرخشی برای جمهوری اسلامی است زیرا رژیم همچنان اصلاح‌ناپذیر باقی می‌ماند و در موقعیتی نیست، یا بهتر بگوییم، خواستار آن نیست که خرابی اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور را ترمیم کند. به این ترتیب، شعله‌ور شدن خشم مردم دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد.

این نخستین باری نیست که گوش اروپا در برابر حمام خون ایران کر مانده است. اروپا خود را پشت پچ‌پچه‌های دیپلماتیک پنهان کرد و از این طریق پیام فجیعی به مردم ایران فرستاد.

آیا آنها نمی‌دانستند که در جریان اعتراض‌ها در ایران برای اهدای خون وضعیت اضطراری اعلام شد؟ گزارش‌های هشداردهنده عفو بین‌الملل را نفهمیدند؟ اروپا می‌بایست ضمن پافشاری بر ارزش‌های خود، حکومت ایران را محکوم و نسبت به پیامدهای سرکوب خشن مردم تهدید می‌کرد. هنوز هم برای این کار دیر نشده است.

*منبع: روزنامه تاگس اشپیگل
*نویسنده: علی فتح‌الله نژاد (مرکز بروکینگ دوحه)
*ترجمه و تنظیم: جواد طالعی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy