ماهرخ غلامحسینپور - سایت ایران وایر
«محمد داسمه»، وکیل پروندههای مشهور محیطزیستی ساکن بهبهان در خیابان اصلی این شهر با سلاح سرد و شوکر مورد سوقصد یک ضارب ناشناس قرار گرفت.
این نخستین سوقصد مرگبار به جان این وکیل دادگستری نبود. دوربین مداربسته ساختمان محل کار او در روز نهم آذرماه تصویر مردی را به ثبت رسانده که صد متر را با طمانینه و آرام قدم برداشته، از پلههای دفتر این وکیل بالا میرود. او مواد محترقه همراه داشته و رویش را پوشانده بوده، چند ثانیه بعد دفتر این وکیل شعلهور میشود.
خوشبختانه انفجار بمب دستساز و سوقصد به جان داسمه ناموفق بود، چون او در محل کارش حاضر نبود.
پس از ناکامی نخست، آنها مجددا در روز دوازدهم آذرماه برنامههایشان را اجرا میکنند. قریب به ۲۶ ضربه کاری به یک منطقه جمجمه، نشان از عزم ضارب برای قتل دارد. حملات متعدد ضارب با شوکر برقی باعث شده است عملکرد کلیههای محمد داسمه دچار اختلال شود.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
فرد ضارب بهآرامی و در مقابل چشمان متعجب مردم و درحالیکه تصور میکرده محمد داسمه مرده است، محل واقعه را ترک میکند.
وکیل پروندههای محیطزیستی روز پانزدهم آذرماه در صفحه توییترش نوشت «روزهای بسیار تلخی است، سه رخداد که شاید امروز بدترین و تلخترین و سختترینش بود.»
پزشکی قانونی بعد از معاینه او در متن گزارش اینطور نوشت: «جراحت بازوی چپ و مچ دست چپ، تورم و کبودی پهلوی چپ، تجمع خون در ناحیه خلف سر، کوفتگی عضلانی کمر و شکم و کبودی مچ دست بر اساس اصابت جسم سخت.»
«شجاعالدین صنعتی»، مغازهداری که محل کسبش در همسایگی دفتر محمد داسمه است در مورد روز نهم آذرماه که سوقصد اول اتفاق افتاد به ایرانوایر میگوید:
«صدا مهیب بود. به نظر میرسید صدای نارنجک است اما بعد از واقعه گفتند بمب دستساز بوده. چند روز بعدازآن، از یک همشهری که در محل واقعه حاضر بود شنیدم که یک مهاجم ناشناس با چماق و شوکر برقی مجددا به آقای داسمه حملهور شده و بهقصد کشت او را زده است.»
به گفته این مغازهدار محلی «او در خیابان اصلی شهر کوچکی که همه اهالی خیابان همدیگر را میشناسند در حال قدم زدن بوده، ناگهان یک نفر که سر و رویش را پوشانده و سلاح سرد و شوکر به دست داشته، به سمت داسمه حملهور میشود و بعد هم در مقابل چشم متعجب رهگذرها و بیآنکه کسی متعرضش بشود از محل حادثه فراری میشود.»
او میگوید از همسایگان دیگر شنیده که آنها پیش از آنهم با شمارههای ناشناس، خانواده این وکیل دادگستری را تهدید کردهاند که فرزند کوچکش را از مهدکودک میدزدند یا خانهاش را به آتش میکشند.
محمد داسمه، در سه پرونده بااهمیت «انتقال آب کوهرنگ سه»، «اجرای طرح گردشگری غیرمجاز در منطقه حفاظتشده خاییز و تنگ تکاب بهبهان» و همچنین پروژه گردشگری «آشوراده» علیه دو نهاد وزارت نیرو و سازمان محیطزیست طرح دعوا کرده بود که در جریان پرونده «انتقال آب کوهرنگ سه» از طرف کمپین مردمی «حمایت از زاگرس مهربان» وکالت داشت.
یک فعال محیطزیست و عضو کمپین مردمی «حمایت از زاگرس مهربان» به ایرانوایر میگوید: «هنوز کسی بهدرستی نمیداند سوقصد جدی به جان این وکیل محیطزیستی از طرف اعضای مافیای زمینخوار بوده که با طرح دعوا، منافع خود را در خطر میبینند یا از سوی سازمانهای دولتی که در پروژههای محیطزیستی ذینفعاند و رابطه چندان خوبی با فعالان محیطزیست ندارند.»
«هیراد آبان»، با اشاره به پرونده «کوهرنگ سه» که توسط این وکیل دادگستری پیگیری میشده است، گفت: «ماجرای کوهرنگ بسیار پیچیده شد. سد و تونل انتقال آب کوهرنگ از آبریز کارون به فلات مرکزی، مشکلات بسیاری داشت و پیمانکار این طرح به اغلب تعهداتش عمل نکرده بود. اجرایی شدن آن عملا زندگی و معیشت مردم حوالی کارون را که در آستانه خشک شدن بود به مخاطره میانداخت. به همین دلیل هم دادستان چهارمحال بختیاری دستور داد این پروژه را متوقف کنند، اما سازمان محیطزیست بیتوجه به بررسیهای انجامشده و حکم دادستان، مجوز محیطزیستی اجرای پروژه انتقال آب را از نو تمدید کرد و به دادستانی فشار وارد کرد تا دستور توقیف پروژه را بردارد و دادستان هم تن داد. این در حالی بود که شکات اصلی کوهرنگ سه، مردم خوزستان و فعالان محیطزیست بودند نه دادستانی. بههرحال در یک مقطعی تمدید غیرقانونی مجوز ابطالشده محیطزیستیها حتی باعث شکایت از مسعود تجریشی شد و پرونده داشت به جاهایی هم میرسید.»
این فعال محیطزیست به سوداگران و زمینخوارانی اشاره میکند که میخواهند برای رسیدن به منافع مالی هر مانعی را از پیشرو بردارند: «آنها میخواهند برای دستکاری محیطزیست دستشان باز باشد تا پروژههای منفعتطلبانه خودشان را توسعه بدهند بااینهمه نمیشود به قطعیت گفت کار آنهاست و مسلم است پیدا کردن مقصران، وظیفه سیستم قضایی است.»
البته تلاشهای محمد داسمه به جریان کوهرنگ سه محدود نمیشد. او با حمایت فعالان محیطزیست توانسته بود پروژه شهرکسازی تنک تکاب و خاییز بهبهان را هم متوقف کنند و حتی دستور تخریب ویلاهای ساختهشده را از دادستانی بگیرد.
هیراد آبان در این مورد تشریح میکند: «دادستان بهبهان مجوز ساختوساز پروژه شهرکسازی تنگ تکاب را که توسط برادران ذینفوذ کدخدایی با دخل و تصرف در مناطق حفاظتشده در حال انجام بود متوقف کرد و دستور تخریب بیش از یکصد و ده ویلای غیرمجازی که در یک منطقه ۹۰۰ هکتاری در اراضی حفاظتشده ساختهوپرداخته شده بودند را صادر کرد.»
به گفته این فعال محیطزیست، هزینه فعالیت محیطزیستی در ایران بالاست. «از یکسو سیستم دولتی خود را در مقابل فعالان محیطزیست میداند و از سوی دیگر جان آنها توسط زمینخوارانی که منافعشان به مخاطره افتاده، در خطر است.»
این فعال محیطزیست میگوید طرح انتقال آب کارون منجر به دلشکستگی مردم خوزستان شد: «چطور ممکن آب رودخانهای که خودش در معرض خشک شدن است، بیتوجه به تغییرات اقلیمی و تغییر الگوی بارش در حوزه آبخیز رود، به استان دیگری منتقل شود؟ آنها نمیدانند که معیشت و حیات مردم بسیاری در این استان به ادامه حیات کارون بسته است؟»
پرونده طرح گردشگری «آشوراده» یکی دیگر از مواردی است که آقای محمد داسمه وکالت آن را برعهده دارد.
به گفته این فعال محیطزیست در مورد آشوراده هم وضع به همان منوال بوده است: «سازمان محیطزیست میگوید در پی استفاده از ظرفیت آشوراده برای جذب گردشگران است و رویکرد سازمان محیطزیست نباید مانعی برای توسعه کشور باشد؛ اما فعالان محیطزیست معتقدند راهاندازی اسکله شناور در این بندر میتواند گونههای فک خزری را در معرض انقراض قرار دهد.»
آقای هیراد آبان توضیح میدهد که تلاش فعالان محیطزیست در باب آشوراده هم به نتایج مثبتی رسیده بود و بعد از مدتی اقدامات سازمان محیطزیست، خلاف قانون تشخیص داده شد.
به گفته این فعال محیطزیست، رفتارهای فراقانونی علیه وکیلی رخداده که در حوزه قانون قدم برمیدارد: «حملاتی که علیه ما میشود به خاطر فعالیتها و کنشهای قانونی ماست. ما حقیقتا حتی یک قدم خارج از دایره قانون برنمیداریم اما تحت شدیدترین فشارها بودهایم بااینهمه شاید بازجویی و فشارها قابلتحمل باشد تا وقتیکه کار به حذف فیزیکی نرسد. اینکه بخواهند یک وکیل دادگستری را که میخواهد در چهارچوب قانون دست خلافکاران را در برخوردهای فراقانونی ببندد را حذف کنند، جای تامل دارد.»
او این سوال را مطرح میکند که حذف آقای داسمه به نفع چه کسانی است؟ «ما پروژههای بزرگی را به چالش میکشیم که حیات محیطزیست را نشانه گرفته و باید از خودمان بپرسیم این اقدام، منافع چه افراد قدرتمند یا ثروتمندی را تهدید میکند؟»
در مورد محمد داسمه گفته میشود که او وکالت پروندههای محیطزیستی را بهرایگان و به خاطر دغدغههای محیطزیستی به عهده میگیرد. محمد داسمه پیشازاین اتفاقات و در مورد پروژه خاییز هم بارها تهدید شده بود و اکنون فعالان محیطزیست این سوال را طرح میکنند که چطور ممکن است یک ضارب بعد از وارد کردن بیستوشش ضربه کاری بر پیکر یک وکیل دادگستری فقط قصد ارعاب و ترساندن یا تادیب او را داشته باشد؟