با این تشتت و پراکندگی اپوزیسیون چه باید کرد؟
چه بایدی که همیشه مطرح بوده وبا هر برآمد اجتماعی، هراعتراض و آمدن مردم به میدان جدی ترمطرح میشود.
جریانها وافراد سیاسی به هیجان میآیند، مینویسند در رابطه با این یا آن جریان سیاسی یا افراد موضعگیری میکنند. بحثهای قدیمی را لباس تازه میپوشانند تا توجیهی بر درستی مشی وعمل کرد خود ارائه نمایند.
جنبش سبز ودامنه گسترده آن بخصوص حضورگسترده طبقه متوسط در آن یکی از تاثیر گذار ترین خیزشهای داخلی بود که اپوزیسبون خارج ازکشور عمدتا چپ، جمهوری خواه وملیون را تحت تاثیر قرار داد.
اتحاد جمهوری خواهان متاثر از این جنبش دچار انشقاق شد. دل بستگی به اصلاح طلبان عمیق وامید به تغییر از طریق آنها به اصلی ترین دل مشغولی همین اپوزیسیون اشاره شده در بالا بدل گردید.
اما تمام این امید واریها برگزاری متینگها وتظاهرات نتوانست فاصله عمیق بین این جریانها را کم کند. هر کدام نسبت به فرا خور درک و نیروئی که از نظر خود در داخل داشتند جایگاهی برای خویش تعریف کردندواز اتحاد عمل سر باز زدند.
خروج نیروهای وسیع وجوان فعال در جنبش سبزاز ایران بعد از سرکوب این جنبش اپوزیسیون را به تحرک آورد. هر جریان سیاسی تلاش میکرد با ردگیری فکری وگرایش این افراد تا حد ممکن بخشی از بدنه رو به پبری خود را با جذب آنها ترمیم کند.
نیروهای تازه وارد برای مدتی نقل محافل بودند. تحلیلشان درست یا غلط مورد توجه قرار میگرفت ارج وقربشان بسیار. اما متاسفانه به جرئت میتوان گفت حتی نیم در صد این تازه بر آمدگان جذب هیچ کدام از این جریانهای اپوزیسون نگردید. بسیاری از این افراد تازه خارج شده خود را در مقام رهبران میدیدند وچنان نگاه از بالائی براین اپوزیسیون و رهبران یال و کوپال از دست داده آن داشتند که هر جوان دو روز در میدان بوده خود را محق به دادن رهنمود به این جریان هاو رهبران آن میدانست.
اپوزیسیون سبز تازه خارج شده از ایران که ترکیبی از کهنه کاران سیاسی، اجتماعی، مطبوعاتی که جایگاهی نیز در قدرت حاکمه داشتند ازوزیر تا وکیل، تا مدیران ارشد وزارت خانهها و ژورنالیستها و تعدادی سیاه لشگر جوان! در مدتی کوتاه وزن وتوان هر کدام از این جریانهای اپوزیسیون را محاسبه کردند. سیگنالهای دریافتی را به دقت رصد نمودند. اکثرا جذب مراکز رسانهای مانند بی بی سی، صدای امریکا، مراکز تحقیاتی در رابطه با ایران ومفسران رسانهای گردیدند. اواخرنیز با راه افتادن تلویزیون ایران انترنشنال بخش زیادی جذب این تلویزیون نو پا شدند. تعدادی بسیار اندک نیر کنشگران مستقل باقی ماندند. سیاهی لشگر باقی مانده نیز مانند هزاران مهاجر سیاسی باغرغر و انتقاد از غرب سرگرم تلاش برای گرفتن اقامت وتامین حداقل معاش شدند.
نهایت از این مخالفان خارج شده از ایران هر یک به یمن حمایت مراکز قدرت در کشورهای پذیرنده سریعا جائی وجایگاهی یافتند. هیچ تنوری برای اپوزیسیون خارج گرم نشد وچهره جوان وجدیدی به آنها افزوده نگردید. همان ترکیب سنتی بر جای خود باقی ماند. با چشمانی متعجب از این جا گیری سریع افرادوحضورشان در رسانهها.
خارج شدگان تازه نفسی که ترکیب جوان وفعال رسانههای یاد شده را تشکیل میدهند.
حال یک دهه گذشت. جنبش اعتراضی گستردهای بار دیگربا ترکیب طبقاتی متفاوت از اقشار مختلف پای در میدان نهاده. جنبشی شکل گرفته براساس نارسائیهای حکومت اسلامی. براساس عدم پاسخ گوئی رژیم در بر آوردن حداقل نیازهای مردم. جنبشی که چهل سال نا کار آمدی، فساد، دروغ، اجحاف، سرکوب وکشت وکشتار مخالفان زمینه ساز اصلی آن بوده.
اعتراضات وسیعی که مشروعیت نظام را زیر سوال برده وخبر از تداوم این اعتراضات میدهد. کشتار بی رحمانه مردم که اکثر آن را جوانان تشگیل میدهند همراه با نبود هیچ گونه رهبری و اتوریته فردی یا اپوزیسیونی که بتواند حداقل یاری رسان مردم عاصی در صحنه باشد بار دیگرحد اقلی از نقش اپوزیسیون خارج از کشور را بطور جدی در دستور روز قرارمیدهد!
هرجوانی که بر زمین میافتد تعهد وحمایت نیروهای مخالف نظام را طلب میکند. تعهدی که خود را در التزام به شکل گیری یک اپوزیسون متحد درصحنه مبارزه سیاسی داخل و خارج نشان میدهد.
دهها هزار نفر عمدتا جوان به بهای جان به صحنه آمدند. در خیا بانها مشت گره کرده پای کوبیدند، شعار دادند وسرنگونی حکومت را خواستار شدند بی آن که رهبری وحمایت مشخصی داشته باشند. امری که اصلی ترین نیاز جنبش است. ده هزار جوان متحدا با هم در کنارهم با گرایشهای گوناگون مبارزه کردند از طرفداران آقای رضا پهلوی تا گروههای قومی، از طرفداران چپ تا طرفداران چهرههای سیاسی مستقل بی آن که بپرسند طرفداری کدام شخص یا جریان را میکنی؟
مسلما بخش وسیعی هم بی آن که جریان یا فرد سیاسی معینی را در نظر داشته باشند صرفا در مخالت با رژیم وخواهان سرنگونی آن! خواستهای اساسی که در زیر پوست اعتراض به گرانی بنزین حرکت میکرد. همه وهمه دریک صف مقابل رژیم. وحدت نظر وعملی که از دل نیازهای، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی وتجربه سالها مبارزه با حکومت بدست آمده است.
آنچه طی این سالها درتمامی اعتراضات دیده میشود همگامی وهمدلی مبارزان خیابان وکارخانه جات با یک دیگر است بدون تفکیک کردن وشکستن صفوف خودبر اساس گریشهای مختلف. عمل درستی که ناشی از نیاز اجتماعی برای گسترده بودن دامنه مبارزه بر اساس یک هدف اساسی یعنی برکناری جمهوری اسلامیست. از این روهیچ خبری از اختلاف بین معترضان شنیده نشده.
برای کسانی که روزانه در گیر مشکلات زندگی وفکر برون رفت از اختاپوس حکومت اسلامی هستندتنها یک مسئله جدی وجود دارد! گسترش وتداوم هر چه بیشتر دامنه اعتراضات وکشاندن پای مردم به صف اعتراضات هرچه بر دامنه وحضور مردم افزوده شود. قدرت سرکوب کمتر و تشتت، شکاف در نیروهای حکومتی بیشتر وعمیق ترمی گردد.
در چنین شرایطی یک پارچگی واتحاد اپوزیسیون خارج ازکشوربدون اما واگر از اصلی ترین نیازهای جنبش اعتراضی است! نمایشی از تعهد، درک بالای سیاسی وپای بندی به خواستهها ونیاز مردم وجدی بودن در مبارزه با جمهوری اسلامی وفائق شدن بر منیتهای فردی وگروهی.
شکل گیری چنین اتحاد عملی در بین نیروهای اپوزیسیون قوت قلبی برای مبارزان داخل و محکم ترشدن وحدت عمل آن هاست. اکسیونها، تظاهرات با فرا خوانی همگانی وحضور گروههای مختلف در این اکیسونها نقطه امیدی برای شکل گیری یک اتحاد عمل در حمایت از جنبش داخل ومبارزه متشکل با حمهوری اسلامی است.
اتحاد عملی که میتواند قدمهای اولیه خود را با تشکیل جلسات گفتگو بین احزاب وجریانها، برگزاری متینگهای مختلف، نمایشگاههای مشترک در معرفی جنبش داخل کشور، افشا گری رژیم، دادن برخی رهنمودها، اعلامیهها نشان دهد. تا در فر آیند بیک اتحادعمل گسترده در صحنه سیاسی بدل شود.
مسلما اگر ارادهای جدی برای برکناری رژبم و برپائی یک حکومت دمکراتیک نه بر اساس درک وپیشداوری ما بلکه بر اساس رای مردم واحترام به رای آنها باشد! این اتحاد عمل مرحلهای امکان پذیر خواهد بود.
چرا که نمیتوان خود را مبارز سرسخت حکومت نشان داد وسخن از برپائی یک حکومت سکولار مبتی بر حقوق بشر و انتخابات آزاد را داد. اما درعمل گامی در جهت اتحاد گروههای سیاسی حاضر در خارج از کشور بر نداشت. نمیتوان ناظر صعیف بودن عمل کرد تک تک هر جریان سیاسی اپوزیسیون بود ودانست که در صورت اتحاد عمل مشترک تمامی این نیروها باهم چه تاثیر عملی وروانی مهمی در مبارزههای پیش رو برمبارزان داخل نهاده میشود اما حرکتی جدی وصمیمانه خالی از خود محور بینی فردی و گروهی نکرد.
چنین نگرش واتحاد عمل مبتی بر خواست ونیاز جنبش نشانه سلامت، تدبیر، دور بینی وآینده نگری اپوزیسیون خواهد بود.
نشانه این که پیروزی جنبش داخل کشور بر هر امر مشخص گروهی وفردی رجحان داشته ودر این راستا توان تاثیر گذاری ونقش هیچ فرد وگروهی کم بها داده نمیشود! هر کس جایگاه خود را بر اساس تلاش، تاثیر گذاری و نیروی مادی پشت سر خود خواهد یافت.
قدرت بخشیدن به جنبش داخل با شعار وصل کردن ویافتن نکات مشترک برای پیشبرد مبارزه از مهم ترین خواستهای اپوزیسیون متعهد خارج از کشور است. تمرین ولو کوچک برای شکل داد به مبارزه مشترک و آمادگی حداقل برای تمرین تساهل، مدارا، دموکراسی و انتخابات آزاد برای روز بعد سرنگونی حکومت اسلامی با دیگر گروهای اپوزیسیون داخل وخارج.
ابوالفضل محققی