پروندهی سه تن از دبیران فعلی و پیشین کانون نویسندگان ایران، رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن با رأی دادگاه تجدید نظر در مجموع به ۱۵ سال و ۶ ماه زندان ختم، و به مرحلهی اجرا نزدیک شد. این پرونده که بیش از چهار سال از گشوده شدن آن در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی میگذرد، با اتهامهای «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» یک سال پیش به دادگاه بدوی فرستاده شد. شاکی این پرونده وزارت اطلاعات و مستندات و مصادیق اتهامها: انتشار خبرنامهی داخلی کانون، بیانیهها، تدوین کتاب با موضوع تاریخ کانون و حضور در مراسم سالانهی دو تن از کشتهشدگان قتلهای سیاسی زنجیرهای، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، و همچنین شرکت درمراسم گرامیداشت احمد شاملو، شاعر سرشناس ایران، است. دادگاه بدوی، به ریاست قاضی مقیسه، با استناد به این مصادیق هر یک از این سه نویسنده را به شش سال زندان محکوم کرده بود. پس از اعتراض وکلا، پرونده به شعبهی ۳۶ دادگاه تجدید نظر رفت و آنجا، با تفاوتی جزئی، رأی دادگاه بدوی تأیید شد. روز هفتم دی سال جاری، وقتی رأی دادگاه به وکیل پرونده ابلاغ شد، فقط محکومیت کیوان باژن از شش سال به سه سال و نیم تغییر یافته، و حکم رضا خندان و بکتاش آبتین، هر یک شش سال زندان، تأیید شده بود. اکنون پرونده به مرحلهی اجرای حکم رسیده است.
این فشارها و زندانها بهایی است که کانون نویسندگان ایران در عمر پنجاه سالهی خود برای مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی بیان بارها پرداخته است. آنچه در این پرونده «مستندات» و «مصادیق» خوانده شده، فقط بهانههایی است برای اینکه سه تن از نویسندگان مستقل و آزادیخواه را به بند کشند و دیگران را به هراس افکنند؛ اما برای کانون و اعضای آن این «مصادیق جرم» سند افتخار دفاع از حق آزادی بیان است. در حقیقت، این نویسندگان به دلیل مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی بیانِ بیهیچ حصر و استثنا، محاکمه و محکوم شدهاند.
کل فرایند این پرونده از آغاز تا اکنون آشکارا وهن انسان و وهن عدالت است: بازجوییهای طولانی و فرسایشی همراه با رعب و وحشت و بدون حضور وکیل؛ دادگاهی که قاضیآن متهم را پیشاپیش "دشمن" میداند و آن را به صدای بلند اعلام میکند و به هیچ رو حق دفاع که نه، حق حیات هم برای متهم قائل نیست؛ دادگاه تجدید نظری که بیحضورمتهم و وکیلش جلسه برگزار میکند و رای میدهد. از این گونه سیستم دادرسی نمیتوان انتظار عدالت داشت. واقعیت تأسفباری است؛ اما اصلا عجیب نیست؛ زیرا این سیستم قضایی جزئی از همان سیستمی است که در آبان ماه برای مقابله با اعتراضات مردم از سلاح جنگی استفاده کرد؛ و صدها تن از مردم معترضی که خواستههایشان را در خیابان فریاد زده بودند، کشت و هزاران نفر از آنها را مجروح، بازداشت و شکنجه کرد. وقتی روز روشن و در خیابان چنین رفتار میکنند، از پشت درهای بستهی دادگاهشان نمیتوان انتظار حق و عدالت داشت.
کانون نویسندگان ایران از نویسندگان، هنرمندان و نهادهای فرهنگی و حقوق بشری داخل ایران و خارج ازآن و از انسانهای منصف و آزادیخواه انتظار دارد که از هر راه و روش ممکن و مناسب به حکمهای انشا شده برای رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن اعتراض کنند و خواهان لغو آنها شوند. با بلند کردن صدای اعتراض در هر جای جهان نباید اجازه داد صاحبان قدرت در حق نویسندگان ستم روا دارند و این حکمهای ناعادلانه را به اجرا درآورند.
کانون نویسندگان ایران
۱۰ دی ۱۳۹۸
سوالات عجیب شورای نگهبان از کاندیداهای نمایندگی مجلس