امید معماریان - ایندیپندنت فارسی
سخنرانیهای مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی در ۲۲ بهمنماه، در ظاهر جشن پیروزی ولی در واقع آوردگاه جدال لفظی رئیس جمهوری و رئیس قوه قضاییه بود، که یکی «انتخاب مردم» و «انتخابات» و دیگری «مقاومت» را به عنوان ثمره انقلاب و مسیر حرکت جمهوری اسلامی ترسیم کردند.
حسن روحانی، در سخنانی که به نوعی میتوان آن را هشدار به رهبر جمهوری اسلامی و نیز مقامات شورای نگهبان محسوب کرد، با مقایسه شرایط انقلاب ایران در سال ۵۷ و شرایط کنونی گفت: « اگر رژیم فاسد قبل به مردم اجازه انتخابات میداد دیگر نیازی به انقلاب نبود؛ اگر آن رژیم مردم را آزاد میگذاشت تا در نوع حکومت و قانون اساسی، حکومت و قانون اساسی مورد نظر خود را برگزینند و میان استقلال و وابستگی، استقلال را انتخاب کنند و به یک انتخابات سالم آزاد ملی تن میداد، انقلابی نمیشد.»
اظهار نظر روحانی، در حالی که هم اکنون بخشهای عمدهای از جامعه حتی گروههای داخل حاکمیتی مانند اصلاح طلبان و محافظهکاران منتقد، توسط شورای نگهبان برای انتخابات پیش روی مجلسشورای اسلامی در دوم اسفندماه رد صلاحیت شدهاند، به نوعی شبیهسازی شرایطی است که در آن حکومت جدیدی بر ایران حاکم شد؛ با شرایط کنونی که چه در داخل و چه در داخل کشور، گروهها و افراد مختلفی راه رهایی از انسداد سیاسی و استبداد داخلی را تغییر رژیم میدانند.
سخن او در خصوص این که اگر «آن رژیم» «به یک انتخابات سالم آزاد ملی تن میداد، انقلابی نمیشد» یکی از صریحترین اظهارنظرها و هشدارها توسط یکی از مقامات عالیرتبه کشور درخصوص ارتباط خواست مردم برای تغییرات گسترده، ریشهای و انقلابی است. در جایی که نیروهای حاکم بر نهادهای انتصابی و نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی نیز برای سرکوب چنین نظرهایی اصرار میورزند. به خصوص پس از اعتراضات مردمی در سال ۹۷ و آبانماه ۹۸، که شعارهایی همچون «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» با گستردگی و تکرار بیشتری توسط معترضان استفاده شد، چنین هشدارهایی معنیدارتر به نظر میرسد.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
حسن روحانی پیش از این در ۲۵ دیماه در جلسه هیئت دولت گفته بود: «مردم تنوع میخواهند. بگذارید در میدان انتخابات همه احزاب و گروهها شرکت کنند، قطعا ضرر نمیکنید. با یک جناح نمیشود، کشور را اداره کرد.» او همچنین با انتقاد صریح از شورای نگهبان گفته بود: «به مردم نگوییم که در برابر یک صندلی مجلس ۱۷ نفر، ۱۷۰ و یا۱۷۰۰ نفر کاندیدا هستند ، ببینیم از چند جناح ۱۷۰۰ نفر کاندیدا هستند؟ ۱۷ نفر از چند جناح، از یک جناح؟ این که انتخابات نمیشود. مثل این که در مغازهای از یک جنس، ۲ هزار عدد وجود داشته باشد.»
اظهارنظرحسن روحانی و تصریح او بر موضوع «انتصابات» به جای «انتخابات»، و این که نتیجه مستقیم تن ندادن به «یک انتخابات سالم آزاد ملی»، «انقلاب» است، منجر به تغییر در نظر شورای نگهبان - که هم به لحاظ ساختاری و نحوه انتخاب، و هم به لحاظ عملکردی به نوعی مجری نظرات رهبر به شمار میرود، نشده است.
با وجود این ، حسن روحانی طی سالهای حضور در مسند ریاست جمهوری هیچگاه به صورت اصولی برای از میان بردن نظارت استصوابی و یا باز کردن مجاریای که منجر به حضور گروههای متنوعی در نهادهای نیمهانتخابی میشوند، اقدامی به عمل نیاورده است و این مهم هیچگاه در دستور کار سیاسی او قرار نداشته است. به همین جهت بسیاری از منتقدان حسن روحانی، انتقادات او از عملکرد شورای نگهبان و آن هم نزدیک به انتخابات را، تنها یک اظهار نظر جناحی و فقط به دلیل این که همفکران او دراین انتخابات به صورت گسترده رد صلاحیت شدهاند، ارزیابی میکنند. موضوعی که باعث میشود این اظهارنظرها برای افراد و گروههایی که عملا انسداد سیاسی در ایران را موضوعی ساختاری میدانند، که جز با تغییرات ساختاری قابل درمان نیست، تاثیرگذار نباشد و حتی به نوعی دیدگاههای آنها را در این خصوص تایید کند.
واکنش حسن روحانی به اعتراضات مردمی در آبانماه ۹۸، اهمال و ناپاسخگویی مقامات دولتی در خصوص سقوط هواپیمای اوکراینی توسط دو موشک نیروهای سپاه پاسداران، در کنار عملکرد مجموعه نظام در حوزه سیاست خارجی - که اکنون تحریمهای بیسابقهای را بر مردم ایران تحمیل کرده است، عملا رئیس جمهوری ایران را در موقعیتی دشوار قرار داده است. موقعیتی که حتی انتقادات شدید از شورای نگهبان نیز، نتواند او را از سایه انتقادات شدیدی که نسبت به عملکرد او در دوران ریاستجمهوریاش وارد است خارج کند.
«رای مردم: مقاومت، نه مذاکره»
در مقابل اظهارنظرهای حسن روحانی درباره انتخابات و نقش مردم و جمهوریت نظام، صرفنظر از شرایطی که این سخنان ایراد شد، ابراهیم رئیسی در سخنانی که فراتر از مسئولیت او به عنوان مسئول قوه قضایی کشور است، گفت که پیام مردم «مقاومت» است نه «مذاکره». اشاره او به افرادی است که برای رهایی از تحریمها و فشارهای خارجی، موضوع مذاکره با آمریکا و یا در سطح داخلی، گشایش داخلی و مذاکره برای ایجاد «وفاق ملی» را پیشنهاد میدهند.
رئیسی در سخنرانی پایانی راهپیمایی ۲۲ بهمن گفت: «سخن ما با اندیشه و تفکر غیرانقلابی است. این تفکر کار را مشکل می کند و به جای اندیشه به اقتصاد مستقل و مقاومتی، به اقتصاد وابسته میاندیشد. نگاه این تفکر به سیاست از موضع انقلابی نیست بلکه پیامی که میدهد نه پیام مقاومت، که مذاکره است. مردم در تشییع جنازه سلیمانی اثبات کردند رایشان به مقاومت است، نه مذاکره.»
طی هفتههای پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه و حضور مردم در مراسم تشعیع جنازه او، مقامات ایرانی تلاش میکنند تا با مصادره به مطلوب کردن آن، نتیجهگیریهای مبتنی بر دیدگاههای سیاسی خود را از این موضوع ارائه دهند. این درحالی است که تا کنون هیچ نظرسنجی انجام نشده که نشان دهد جامعه ایرانی عبارت کلی و مبهم «مقاومت» را به جای «مذاکره»، به عنوان مکانیسمی برای برون رفت از بحرانهای داخلی و خارجی محسوب میکند. واکنشهای مردمی حداقل در شبکههای اجتماعی، خلاف چنین ادعاهایی را ثابت میکند.
ابراهیم رئیسی، با نادیده گرفتن موضوع انتخابات آزاد و ابراز نظر کردن به جای مردم حتی یکی از مطالبات مردم در خصوص مبارزه با فساد گسترده و سیستماتیک در سطوح مختلف نظام را - که دلیل بسیاری از اعتراضات خیابانی در طی سالهای گذشته بوده است - به «شایعهپرستی و هواپرستیها» مرتبط دانست و گفت: «میخواستند با بعضی هواپرستیها، غفلتها و شایعهپرستیها در درون القا کنند که فساد همه جا را گرفته است. امروز مردم این را درک کرده اند که هیچ فسادی در انقلاب اسلامی پذیرفتنی نیست. دشمن میخواست القا کند که فساد همه جا را گرفته و همه مرتکب فساد هستند.»
در کنار اصرار نظام برای نادیده گرفتن رای و انتخاب مردم و فقدان آزادیهای اجتماعی و سیاسی، نادیده گرفتن موضوع مبارزه با فساد و کوچک شمردن آن، رئیسی عملا بخش دیگری از انسداد بوروکراتیک و سیاسی کشور را نمایان کرد. یعنی همان موضوعی که معترضان حکومت در داخل و خارج از کشور، طی چند سال گذشته و بهخصوص در اعتراضات مردم در سال ۹۷ و آبان ۹۸، به آن انتقاد داشتهاند.
مروری بر سخنان رئیس قوه قضاییه و قوه مجریه، به مناسبت سالروز ۲۲ بهمن، برای فهم مخالفتهای مردم با حکومت در مهمترین حوزههایی که زندگی آنان را دستخوش تغییرات گسترده کرده، شاید بهترین راهنما به نظر برسد. نهادهای حاکمیتی، که طی دهه گذشته بر قدرت آنان افزوده شده است، بر ادامه انسداد سیاسی و نادیده گرفتن حق مردم برای انتخاب اصرار میورزند. بر نادیده گرفتن مطالبات مردمی پافشاری میکنند که اکنون کاملا از مجاری رسمی مانند صدا و سیما و یا انتخابات حذف شده و صدایشان فقط از طریق اعتراضات خیابانی و یا اظهارنظر در شبکههای اجتماعی قابل شنیدن است. اینها را از جمله عواملی میتوان قلمداد کرد که سخنان روحانی و رئیسی را در حد سخنانی بدون تاثیر و شعارگونه باقی گذاشت.