روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز در گزارشی با بررسی تنشهای چندینماهه میان ایران و آمریکا، نتیجه گرفته است که «هر دو کشور در مراحلی حساس، درمورد یکدیگر اشتباه قضاوت کردهاند» و درحالی که هدف دولت ترامپ از افزایش فشار، آوردن ایران پای میز مذاکره بود، در مقابل با حملههای خشونتبار ایران روبهرو شد.
براساس این گزارش، در اواخر سپتامبر ۲۰۱۹، هواپیمایی حامل چند مقام ارشد ایران در ابوظبی، پایتخت امارات متحده عربی، به زمین نشست؛ گویا این دیدار در واپسین ماه تابستان پرتنش خاورمیانه، بخشی از راهبرد خاموش و پنهانی اماراتیها برای تنشزدایی و رسیدن به تفاهمی بود که ثبات و آرامش امارات متحده عربی را در حاشیه خلیج فارس تضمین کند.
نیویورکتایمز مینویسد این دیدار، که مقامهای آمریکایی تنها پس از خواندن گزارش نهادهای اطلاعاتی از آن خبردار شدند، زنگ خطر را برای کاخ سفید به صدا درآورد. دولت امارات متحده عربی که مدتها بود آمریکا را به اتخاذ رویکردی جنگطلبانه نسبت به ایران تشویق میکرد، با مقامهای ایرانی گفتوگوهایی محرمانه ترتیب داده بود. در نتیجه مقامهای شورای امنیت ملی آمریکا جلسهای گذاشتند تا پیامد ضمنی این مساله را به بحث بگذارند: «از شواهد چنین برمیآید جبهه متحدی که دولت ترامپ در دو سال گذشته مقابل ایران تشکیل داده بود رو به فروپاشی است».
نیویورکتایمز با اشاره به تشدید تنشها در ۹ ماه گذشته، اضافه کرده است که به نظر نمیرسد هیچکدام از دو طرف درک درستی از حرکت بعدی طرف مقابل داشته باشد. بنابراین برای پیشگیری از واکنشهای شتابزده، سنای آمریکا روز پنجشنبه ۲۴ بهمنماه، قطعنامهای را تصویب کرد که به موجب آن، اقدام نظامی آمریکا علیه ایران منوط به موافقت کنگره خواهد بود، قطعنامهای که البته ترامپ گفته است آن را وتو خواهد کرد.
این روزنامه در ادامه میافزاید جمعبندی مصاحبههای مقامهای آمریکا، ایران و سایر کشورهای خاورمیانه و همینطور تحلیلگران حاکی از این است که هر دو طرف دچار اشتباههای محاسباتی شدهاند و به آشوب و خشونتی منجر شده که از سوریه تا عربستان سعودی و عراق کشیده شده است.
به نوشته نیویورکتایمز، تصمیم ترامپ به موافقت با کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، امکان داشت که در نهایت، جلوی ستیزهجوییهای آتی جمهوری اسلامی را بگیرد، اما تحلیل اخیر آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا نشان میدهد که هرچند ایران در تقلاست با وجود تحریمها، به تامین مالی فعالیتهای نظامیاش ادامه دهد، قدمی به مذاکره در مورد برنامه اتمیاش نزدیک نشده است.
براساس این گزارش، مقامهای اطلاعاتی اسرائیلی نیز بر این باورند که افزایش تنشها فقط ایران را مصممتر کرده است که به سلاح هستهای دست یابد و بهسمت جمعآوری سوخت هستهای لازم برای ساخت سلاح هستهای برود.
مقامهای آمریکایی همچنان از سیاست «فشار حداکثری» دفاع میکنند و معتقدند هزینه اقدامهای نظامی جمهوری اسلامی در خاورمیانه را بالا میبرد، اما بنابر تحلیل نویسندگان نیویورکتایمز، شکافها در ائتلاف علیه ایران به رهبری آمریکا، که نمونهاش گفتوگوهای پنهانی مقامهای ایرانی و اماراتی بود، چشمانداز اتحاد مجدد خاورمیانه علیه ایران را تیره و تار کرده است.
در ادامه گزارش آمده است که مقامهای ایرانی نیز دچار اشتباه محاسباتی شدند، چون بر این باور بودند که بعد از عملیاتهای نظامی تنشزای جمهوری اسلامیــ حمله به نفتکشها، سرنگونی پهپاد آمریکایی، حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی، حمله راکتی شبهنظامیهای تحت حمایت ایران به پایگاههایی در عراقــ رییسجمهوری آمریکا از واکنش مستقیم اجتناب خواهد کرد؛ اما او در پاسخی نامنتظره، با تصمیم کشتن قاسم سلیمانی موافقت کرد.
کریم سجادپور، کارشناس امور ایران در بنیاد صلح کارنگی، معتقد است هر دو طرف در تهران و واشینگتن، طرف مقابل را ببر کاغذی و تهدیدهایش را توخالی میبینند.
پس از تحریمهای اقتصادی جدید که به گفته پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران بود، ایران دست به حملاتی زد. البته سرویس اطلاعاتی اسرائیل، موساد، پیشتر به واشینگتن هشدار داده بود که احتمال دارد گروههای شبهنظامی شیعه تحت حمایت ایران به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و به کشورهای عرب مخالف ایران، بهطور مشخص عربستان سعودی و امارات متحده عربی، حمله کنند. به نوشته نیویورکتایمز، یک منبع اطلاعاتی اسرائیلی گفته است هدف ایران از آن حملهها افزایش قیمت نفت بود تا به ایالات متحده آمریکا فشار بیاورد از شدت تحریمهای اقتصادی علیه آن کشور بکاهد.
براساس این گزارش، شاخه دیگر کارزار نظامی ایران تشدید حملههای سایبری علیه آمریکا و متحدانش در خاورمیانه بود و به گفته رییس یک شرکت اسرائیلی امنیت سایبری، پس از اعلام تحریمهای نفتی جدید آمریکا علیه ایران در ماه مه ۲۰۱۹، حملههای سایبری ایران به نهادهای آمریکایی دو برابر شد.
راهبرد ایران دو مسیر را دنبال میکرد، هرچند فقط یکی از آنها را علنی کرد: مسیر دیپلماسی که هدایت آن را وزیر امور خارجه، محمدجواد ظریف، بر عهده داشت؛ و مسیر نظامی که قاسم سلیمانی دنبال میکرد و با استفاده از نیروهای ایرانی و نیابتی به خشونتها در سراسر خاورمیانه دامن میزد و حمایتها از سیاست ترامپ علیه ایران را تلافی میکرد.
نیویورکتایمز همچنین مینویسد ظریف در مصاحبهای که اخیرا از صداوسیمای ایران پخش شد گفت که او و سلیمانی هفتهای یک بار قرار به صرف صبحانه داشتند. به گفته ظریف، قبل و بعد از سفر به کشورهایی که اهمیت راهبردی دارند مانند روسیه، او با سلیمانی ملاقات میکرد، دیدار اول برای رایزنی و دیدار بعدی برای گزارش سفر. بنابراین، این گزارش نتیجه میگیرد با اینکه ایران امکان تجدیدنظر دیپلماتیک را سبکسنگین میکرد، تحریکهای نظامیاش همچنان ادامه داشت.
در سفر پمپئو به اسرائیل در ماه اکتبر ۲۰۱۹، رییس موساد گزارشی از ارزیابی اسرائیل از فعالیتهای نظامی ایران داد. براساس گزارش نیویورک تایمز، به گفته یوسی کوهن، جمهوری اسلامی دارد به هدف اصلیاش که ایجاد شکاف در ائتلاف ضدایران است میرسد.
در نهایت، ۹ ماه تشدید تنش، خطاهای محاسباتی و پیامهای تند به تصمیمی منجر شد که هم مشاورهای نظامی ترامپ را غافلگیر کرد و هم مقامهای تهران را. سجادپور میگوید: «روشن بود که ایران انتظار نداشت ترامپ چنین مشخص و هدفمند تلافیجویی کند.»
کشته شدن سلیمانی جمهوری اسلامی را وادار کرد دست به اقدامی بزند که مدتها بود از آن اجتناب میکرد: حمله مستقیم به ارتش آمریکا. هرچند تلفات جانی در پی نداشت.
نیویورکتایمز مینویسد که مقامهای آمریکایی همچنان معتقدند راهبرد فشار حداکثری موثر است و ایران را وادار میکند به خواستههایشان تن بدهد؛ اما ایران، دستکم در ظاهر، سرسختانه بر مواضعش باقی مانده است و برای حفظ برنامه اتمی و نفوذ نظامیاش در منطقه، از جنگ ابا ندارد.