دیروز باخبر شدم که دادگاه تجدیدنظر با ارائه وثیقه، دستور آزادی آقای نوری زاد و دوستانشان را صادر خواهد کرد. پس من امروز، چهارشنبه ۲۱ اسفند، مجبور شدم از قرنطینهی خانگی بیرون بیایم. آن هم در شرایطی که ویروس کرونا در سرتاسر کشور کشتار میکند. و همهی هشدارها نشانگر آن است که باید در خانه بمانیم. گریزی نبود؛ به مشهد آمدم. مستقیم به دادگاه تجدیدنظر رفتم.
رئیس دادگاه حضور نداشت اما مستشار پرونده بودند. ایشان گفتند میتوانید وثیقه را اینجا بگذارید بماند و ما تا فردا احتمالا رای نهایی را صادر میکنیم و من میدانستم که اگر رای نهایی صادر شود، دیگر وثیقه کاربردی نخواهد داشت و آزادی عزیزانمان به محاق فراموشی خواهد رفت. و آقای مستشار که حاضر نشد اسمش را به من بگوید، گفت: شما منتظر بمانید تا رئیس دادگاه بیاید. من پرونده را خواندهام و ایشان هم باید بخواند.
حدود دوساعتی به انتظار نشستم اما خبری نشد. نهایتا بعد از گفتگوهایی که بین ما ردوبدل شد به من گفتند: شما بروید؛ تا فردا ظهر به احتمال ۹۹٪ رای نهایی دادگاه تجدیدنظر صادر خواهد شد، در غیر این صورت، مقدار وثیقه را تعدیل خواهیم کرد و به شما اطلاع خواهیم داد. شما بروید!
من برگشتم و متاسفانه خبردار شدم که آقای محمدحسین سپهری دست به اعتصاب غذای خشک زدهاند و علت آن، انتقال ایشان به بند زندانیان عادی و توهین و ضربوشتم توسط زندانیان همان بند بوده و همچنین آقای دکتر جعفری را به دیگر بند عمومی منتقل کردند؛ بندهایی که از ازدحام جمعیت مجبورند در راهروها بخوابند و حتی در این دو روز، آقای سپهری حتی پنج دقیقه نتوانستند بخوابند و خلاصه، خبرهای ناگوار، نگرانکننده و دردناک.
هنوز مشهد هستم، باز فردا به دادگاه خواهم رفت. آنها چه وثیقه را بپذیرند چه نپذیرند، چه رای بدهند چه ندهند، درهرصورت، خواستهی ما آزادی بیقیدوشرط این عزیزان است. شرایط بسیار خطرناک است. برای همهی ما؛ چراکه هرآن ممکن است ویروس کرونا ما را هدف بگیرد، ولی بدانیم که شرایط زندانها به مراتب خطرناکتر است؛ به همین دلیل، باید هرچه سریعتر این عزیزان آزاد شوند. به نظرم این همه بیانیه و درخواست و فریاد را اگر به دیوار میگفتیم، دیوار به صدا درمیآمد ولی از مسئولین نه. متاسفم. بسیار متاسفم. و خدا را و فقط خدا را بر این همه ظلم شاهد میگیرم.
فاطمه ملکی، ۲۱/۱۲/۹۸