نیال فرگوسن / برگردان: ف. خانلری ـ ویژه خبرنامه گویا
همه مردم برابرند. بنابراین هیچ دولتی با یک دموکراسی مدرن غربی نخواهد پذیرفت که شهروندان سالمندش به طور گستردهای بمیرند. اما این امردرزمان کووید ۱۹چگونه است؟
همه با اصطلاح "نسل کشی" - قتل یک قبیله یا ملت- آشناهستیم. این واژه درسال ۱۹۴۴ توسط رافائل لِمکین، یک یهودی لهستانی که از نازیها گریخت و خانوادهاش تقریباً درهولوکاست از بین رفت٬ ابداع شد.
اما واژه "سالمند کُشی" (Senizid) گرچه ریشه درایام قدیم دارد٬ اما چندان شناخته شده نیست. طبق فرهنگ لغات انگلیسی آکسفورد، این لغت نخستین بار توسط کاوشگر ویکتوریایی٬ سِرهِنری همیلتون جانستون٬ مورد استفاده قرار گرفت. وی در سال ۱۸۸۹ نوشت: "ساکنان ساردینیا٬ کشتن افراد مسن خانواده توسط جوانان را یک وظیفه مقدس میدانستند. "
واژه ابداعی لِمکین جای خود را بازکرد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد نه تنها درسال ۱۹۴۶ قطعنامهای که "نسل کشی" را محکوم میکرد بدون رأی مخالف به تصویب رساند٬ بلکه درسال ۱۹۴۸ نیز- دوباره به اتفاق آرا - توافق نامهای را برای متوقف کردن و مجازات جنایات "نسل کشی" تصویب کرد.
گرچه آمریکا این توافق نامه را درسال ۱۹۸۵ تصویب کرد٬ اما استفاده ازاین اصطلاح پس ازانتشاراولیه آن به صورت تصاعدی رشد یافت. هرکس که واژه "نسل کشی" را وارد جستجوگرهای اینترنتی کند٬ با هزاران مطلب دراین زمینه روبرو خواهد شد.
این امراما در مورد "سالمند کُشی" صدق نمیکند. درشرکت اینترنتی آمازون فقط دو کتاب دراین مورد به زبان انگلیسی وجود دارد، ویک ترانه وحشتناک هم به نام "سالمند کُشی" ازیک گروه موزیک کالیفرنیایی موجودهست.
جوانان بر سالمندان مقدماند
واژه "سالمند کُشی" درچند کتاب دیگرنیزاستفاده شده است -تقریباً همه جا گویا درارتباط با رفتارقبایل قدیمی یا گمنام در هند، روسیه، امریکای قدیم، کانادا، افریقای جنوبی وآمازون-. این لغت آنقدر به ندرت استفاده میشود که نرم افزار Word آن را درتصحیح املایی از کلمه "سالمند کُشی" به کلمه "خودکشی" تبدیل میکند.
اما اکنون همه اینها درحال تغییرهستند. اگرتعداد قابل توجهی از کشورهای غربی، با همه گیری ویروس کرونا کماکان به نادرستی برخورد کنند (چیزی که احتمال آن مرتب بیشترمی شود)، سالمندان بیشماری ازدست خواهند رفت.
آمار روشن است (تاریخ: یکشنبه ۲۲ مارس ۲۰۲۰). در چین، که به نظر میرسد درحال حاضرهمه گیری این ویروس را تحت کنترل درآورده، میزان مرگ ومیر افراد زیر ۵۰ سال، ۰,۲ درصد بود. این میزان برای افراد بالای ۶۰ سال ۳,۶ درصد، برای افراد بالای ۷۰ سال ۸ درصد وبرای افراد بالای ۸۰ سال ۱۴,۸ درصد بود.
در ایتالیا -که درحال حاضر بشدت با همه گیری ویروس کرونا درگیراست- آمارمرگ ومیرافراد بالای ۷۰ سال ۱۱,۸ درصد، بالای ۸۰ سال ۱۸,۸ درصد و بالای ۹۰ سال ۲۱,۹ درصد بوده است.
از یک جنبه، این نعمتی است که ویروس کرونا (اینطورکه بنظر می رسد) تبعیض سنی قائل میشود. زیرا اکثر بیماریهای همه گیر نسبت به کودکان هیچ رحمی ندارند. به عنوان مثال، هنگام اپیدمی آنفولانزا درامریکا بین سالهای ۵۸-۱۹۵۷، درصد مرگ، بین کودکان زیر پنج سال بسیاربالاتراز افراد بالای ۶۴ سال بود.
ازطرف دیگر، این یک واقعیت است که درطول تاریخ، هرگزبه این اندازه انسان سالمند وجود نداشته است. امروزه سن بیش از یک چهارم جمعیت ژاپن ۶۵ سال یا بیشتراست. در سال ۱۹۶۰ این مقدار ۵,۶ درصد بود. در اتحادیه اروپا این نسبت از ۱۰ به ۲۰ درصد رسیده است. در سراسرجهان این رقم از پنج به نه درصد افزایش یافته است. وهمچنین این هم یک واقعیت است که پزشکان با درنظرگرفتن ظرفیت کم بیمارستانها و تجهیزات ناکافی پزشکی، درمان جوان ترها را به کسانی که نزدیک به آخر عمرشان هستند ترجیح میدهند. من، پزشکان ایتالیایی که این نوع تقسیم بندی را انجام دادهاند، سرزنش نمیکنم.
اما پس ازآن که این پاندمی روند خود را طی کرد -وقتی ما نوع بشر "مصونیت" پیدا کردیم و واکسنها و روشهای درمانی توسعه یافتند-، مراسم ترحیم سالمندان زیادی در ایتالیا و به احتمال زیاد آمریکا و انگلیس -که بطور قابل توجهی بیشتراز تایوان یا کره جنوبی خواهد بود- برگزار خواهد شد. (این امر به این دلیل است که کشورهای آسیای شرقی از تجربه ویرانگر سارس در سال ۲۰۰۳ درسهای خوبی گرفتند. درحالی که بیشتر کشورهای غربی در سال ۲۰۰۹ دررابطه با ویروس H1N1 به نتایج درستی نرسیدند.)
اشتباهات فاحش
اینکه ویروس کرونا بسیارمسری تر و کشنده تر از آنفولانزای فصلی است، در اواخر ژانویه ۲۰۲۰ مشهود بود. با این وجود، بسیاری از دولتها ازجمله دولتهای ایالات متحده وانگلستان تقریبا با تاخیر دوماهه به آن واکنش نشان دادند. فقط رفتار غیرمسئولانه دونالد ترامپ نبود که این خسارات را بوجود آورد. سازمانها ومسئولینی که ازآنها انتظار میرفت ما را برای شرایط خطرناک آماده کنند، نیزاشتباه کردند. در ایالات متحده بشکل وحشتناکی کیت-تست کم بود، بطوری که دراین زمینه امریکا بعد از بلاروس و روسیه قرار داشت. درانگلستان ابتدا بجای مهارکردن این ویروس، استراتژی " ایمنی جمعی" (تلاش برای مصونیت جامعه درمقابل بیماری ازطریق مبتلا شدن بخش بزرگی ازمردم با علائم خفیف بیماری) حاکم بود. تا اینکه متخصصان بیماریهای واگیردار درانگلستان به پیامدهای فاجعه بار احتمالی این سیاست اشاره کردند. به دلیل این اشتباهات فاحش، ایالات متحده و انگلستان به کندی شروع به مهاراین ویروس کردند.
در پایان چند نفرخواهند مرد؟
اگر شرایط ایتالیایی در نیویورک و کالیفرنیا تکرار شود، میتواند آنجا آمارقربانیان به نیم تا یک میلیون نفر برسد. من تخمین هایی را خواندهام که حتی به ۱,۷ تا ۲,۲ میلیون میرسد. بدترین مورد، پیش بینی "فرگوسن" بود که برای انگلستان رقمی حدود ۵۱۰ هزار قربانی را پیش بینی میکرد. نکته اصلی این است، که اکثر قربانیان سالمندان خواهند بود، و این امکان وجود داشت که ازمرگ اکثرآنها با آمادگی بیشتر و اقدامات زودتر جلوگیری کرد.
مورخ روسی، نیکلای کارامزین، موضوع "سالمندکُشی" را در قرن نوزدهم اینطور تعریف کرده است: "حق فرزندان برای کشتن بستگان که براثر کهولت سن و بیماری زیرفشارهای سنگین قراردارند، برای خانواده گران تمام میشود و برای جامعه بی فایده است. " براساس گزارشهای برخی محققین مانند کنود راسموسن، "سالمند کُشی" بر روی جزیره کینگ ویلیام تا سال ۱۹۳۰ اجرا میشده است.
اما در دهه ۲۰۲۰، هرگز یک "سالمند کُشی" تحمل نخواهد شد، بالاخص در دمکراسیهای مدرن و توسعه یافته. کسانی که با کوتاهی کردن در انجام وظایفشان، مقصر این کمبودها بوده، وسبب "سالمند کُشی" درسطح کشور شده باشند، مانند عاملان "نسل کُشی" در قرن بیستم بشدت محکوم خواهند شد - نه تنها از سوی تاریخ، بلکه توسط رای دهندگان و به احتمال فراوان قضات.
منبع: Neue Zürcher Zeitung
نیال فرگوسن Niall Fergusonیک عضو ارشد در مرکز مطالعات اروپایی در هاروارد است.