از کشاورزی تا مهاجرت؛ سرنوشت چهرههای خبرساز مطبوعات ایران بعد از توقیف فلهای
بی بی سی - در فضای پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ و فعالیت روزنامههای مشهور به "دوم خردادی" تعدادی از روزنامه نگاران و مدیران مسئول مطبوعات چهرههایی خبرساز شدند.
به مناسبت ۲۰ سالگی توقیف "فلهای" مطبوعات، سرنوشت تعدادی از این چهرهها را مرور کردهایم.
ماشاءالله شمسالواعظین؛ سردبیری که کشاورز شد
ماشاءالله شمسالواعظین٬ پیش از آنکه به عنوان سردبیر روزنامههای جامعه، توس، نشاط و عصر آزادگان بازداشت و زندانی شود به عنوان سردبیر ماهنامه کیان در دادگاه مطبوعات حاضر شده بود. او پیش از آن نیز در روزنامه کیهان مشغول به کار بود.
آقای شمس الواعظین ۲۱ فروردین ۱۳۷۹ هنگامی که منتظر رای دادگاه تجدیدنظر بود برای شادباش نوروز۷۹ به دادگاه رفت تا فضای رابطه با مرتضوی تلطیف شود. اما همان موقع حکم قطعی به او ابلاغ و به زندان فرستاده شد.
او در سالهای ۷۹، ۸۰ و تا اواسط ۸۱ بازداشت بود. او در سال ۹۳ هم به دلیل اظهاراتش در مراسم اهدای جایزه جهانی آزادی مطبوعات از سوی دادگاه انقلاب به ۱۴ ماه حبس محکوم شد اما این حکم به او ابلاغ نشد.
ماشاءالله شمس الواعظین در سال ۱۳۸۱ از زندان آزاد شد و یک قطعه زمین کشاورزی خرید. ابتدا زیتون کاشت و بعد به کاشت پسته مشغول شد. او هر از چندگاهی روزنامهنگاری تدریس میکند و در سالهای اخیر به روزنامهنگاران کمک کرد که انجمن صنفی روزنامه نگاران تهران را راه اندازی کنند. او در مصاحبه های مختلف، تمایلش را به بازگشت به روزنامهنگاری ابراز کردهاست.
حمیدرضا جلایی پور؛ از فرمانداری تا مدیرمسئولی
حمیدرضا جلایی پور، مدیرمسئول روزنامه جامعه بود. در روزهای فروردین ماه ۷۹، او بود که با سند به دادگاه میرفت تا حکم آزادی شمسالواعظین را به قید وثیقه بگیرد. جلایی پور در سالهای ابتدایی انقلاب فرماندار مهاباد بود. فعالان کرد او را متهم کردهاند که دستور اعدام تعدادی از نیروهای مخالف حکومت را داده اما او گفته که این حکم توسط دادگاه صادر شده نه او.جلاییپور پس از سمت فرمانداری در لندن با بورسیه دولتی مشغول به تحصیل در رشته جامعه شناسی شد و به ایران بازگشت. جامعه، نخستین روزنامهای که او مدیر مسئولش بود پس از ۱۲۰ شماره توقیف شد. کمتر از ۲۴ ساعت بعد، خبرنگاران این روزنامه روزنامه توس را با مدیر مسئولی محمد صادق جوادی حضار منتشر کردند. این روزنامه هم پس از چند شماره توقیف شد و روزنامه نشاط و عصرآزادگان جای آن را گرفت. روزنامه عصرآزادگان آخرین روزنامه این گروه از روزنامه نگاران بود که در "توقیف فلهای" مطبوعات توقیف شد.
سه برادر حمید رضا جلایی پور در جنگ ایران و عراق و درگیری با گروه های مسلح مخالف حکومت کشته شدهاند.فرزند جلایی پور، محمدرضا، هم در سال ۸۸ از کاندیداتوری میرحسین موسوی حمایت کرد و به دلیل اعتراض به نتیجه انتخابات بازداشت شد. جلایی پور در ۲۰ سال گذشته به عنوان عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران فعال بوده و به عنوان کارشناس در رسانهها اظهارنظر میکند. مواضع او درباره معترضان دی ماه ۹۶ اعتراضاتی را به دنبال داشتهاست. بر اساس اخبار منتشر شده حمیدرضا جلایی پور با «کرکس» خواندن معترضان خواهان برخورد با آغاز کنندگان ماجرا در مشهد شده است. او اما گفت که تعبیر «کرکس» را به هیچ عنوان در توصیف مردم مطالبهگر به کار نبردهاست.
سعید حجاریان؛ مدیرمسئول ویلچر نشین
سعید حجاریان از موسسان وزارت اطلاعات و عضو نخستین شورای شهر تهران بود و از او به عنوان "مغز متفکر اصلاحات" نام برده میشد. او ۲۲ اسفند ۱۳۷۸ توسط سعید عسگر در خیابان بهشت، مقابل ساختمان شورای شهر تهران، به ضرب گلوله از ناحیه سر و گردن به شدت مجروح شد.
حجاریان مجبور است تمام عمر با جراحات این سوء قصد، روی صندلی چرخدار زندگی کند. هنگامی که او در بیمارستان به سر میبرد، روزنامهای که مسئول آن بود توقیف شد. روزنامه صبح امروز در ادبیات برخی اصلاح طلبان به عنوان خط حمله خوانده میشد. احمد ستاری یکی از گردانندگان اصلی این روزنامه بود اما در فضای سیاسی در رابطه با این روزنامه بیشتر نام سعید حجاریان و علیرضا علوی تبار مطرح بود.
آقای حجاریان پس از انتخابات ۱۳۸۸ سه ماه بازداشت شد و در اعترافات تلویزیونی حضور یافت. اما او انتخابات ۸۸ را نه تقلب و تخلف، بلکه تدلیس سیستماتیک (اصلاح فقهی برای خیانت در داد و ستد) میداند.
حجاریان همچنان در مصاحبه با رسانهها، و یا با نوشتن یادداشتهایی، شرایط سیاسی ایران را تشریح میکند. او معتقد است: " چپهای خط امامی در گذشته متوقف ماندهاند، اصلاحطلبان گذشته را به دیده انتقادی مینگرند اما تحرک کافی از خود نشان نمیدهند و حامیان جنبش سبز تا حد زیادی آموزههای قدما را نفی میکنند."حجاریان در روزهای اخیر، نسبت به احتمال بروز آشوبهای اجتماعی پس از شیوع کرونا هشدار داده که موجب شده برخی رسانههای نزدیک به اصولگرایان، او را نه "تئوریسین اصلاحطلبان"، بلکه "تئوریسین آشوب" بخوانند.
فائزه هاشمی؛ انتشار روزنامه زن
دختر اکبر هاشمیرفسنجانی، رئیس شاخه زنان حزب کارگزاران سازندگی، و نماینده تهران در دوره پنجم مجلس در سال ۱۳۷۷ روزنامه زن را منتشر کرد. پیش از آن ماهنامهها و یا ویژه نامههای برخی از روزنامهها به نام زنان منتشر میشد اما انتشار روزنامهای با عنوان زن تجربهای جدید بود.
چاپ کاریکاتوری درباره دیه زنان و انتشار تبریک نوروزی برای فرح پهلوی، دلیل تعطیلی این روزنامه عنوان شد. انتشار پیام فرح پهلوی همچنین واکنش محمد یزدی رییس قوه قضاییه را نیز به دنبال داشت. انتشار خبر نقش داشتن محمدرضا نقدی در حمله به عطاءالله مهاجرانی و عبدالله نوری نیز شکایت نقدی از فائزه هاشمی را به دنبال داشت.
فائزه هاشمی پس از آن، دیگر سراغ انتشار روزنامه نرفت. او در جریان اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بازداشت در سال ۹۰ شش ماه به زندان رفت. فائزه هاشمی بارها با اقداماتی از جمله دیدار با زنان هم بند بهایی با او پس از آزادی، به چالش کشیدن حجاب اجباری و انتقاد از نحوه اداره کشور خبرساز شده است.
عمادالدین باقی؛ تاسیس انجمن دفاع از زندانیان
عمادالدین باقی از شاگردان آیتالله منتظری و اعضای دفتر سیاسی سپاه که به مرور وارد کار مطبوعاتی شد یکی از نویسندگان اصلی روزنامه خرداد بود.
آقای باقی هم به دلیل مطالبش درباره قتلهای زنجیرهای توسط قاضی سعید مرتضوی محاکمه شد و از هفتم خرداد ۱۳۷۹ تا ۱۷ بهمن ۱۳۸۱ به زندان رفت.
اندکی پس از آزادی از زندان، انجمن دفاع از حقوق زندانیان را راه اندازی کرد و هنوز آن را مدیریت میکند. عماد الدین باقی در سالهای اخیر فعالیتهایش را بر دفاع از حقوق زندانیان و بخصوص محکومان به اعدام، و خانوادههای آنها متمرکز کردهاست.
او در مقاطع مختلف بارها به زندان رفتهاست. در شهریور ۱۳۸۶ به دلیل مخالفت با اعدام محکومان طرح "امنیت اجتماعی" به یک سال حبس محکوم شد. او سال ۱۳۸۸ نیز پس از پخش مستند آیتالله منتظری از تلویزیون فارسی بیبیسی بازداشت شد.
عبدالله نوری؛ مدیرمسئول خانهنشین
عبدالله نوری، وزیر کشور دولت محمد خاتمی هم با انتشار روزنامه خرداد، به عرصه مطبوعات وارد شد. روزنامه خرداد پیش از توقیف "فلهای" مطبوعات در آبان ۱۳۷۸ توقیف شد و خبرنگاران این روزنامه روزنامه فتح با مدیرمسئولی یدالله اسلامی را منتشر میکردند.
عبدالله نوری نیز در دادگاه ویژه روحانیت به پنج سال زندان محکوم شد. دفاعیات او در کتابی به نام "شوکران اصلاح" منتشر شد که به چاپ هشتم رسید. عبدالله نوری پس از مرگ علیرضا نوری برادرش و رییس کمیسیون بهداشت مجلس در تصادف رانندگی در سال ۱۳۸۱ با عفو رهبر جمهوری اسلامی از زندان آزاد شد.او در سالهای اخیر عملا خانهنشین شده اما گروهی از فعالان سیاسی در خانه او گرد هم میآیند که از آنان به عنوان حلقه مشاورانش نام برده میشود.
علیرضا رجایی؛ قربانی عدم رسیدگی پزشکی در زندان
رجایی از اعضای سابق هیات مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران و دبیر سرویس سیاسی روزنامههای اصلاحطلب جامعه، توس، نشاط، خرداد و عصر آزادگان بود.
علیرضا رجایی در فهرست روزنامهنگاران و ائتلاف نیروهای ملی-مذهبی با رده بیستوهشتم به مجلس ششم راه یافت و در پی بحثهایی که درباره نتایج این انتخابات مطرح شد، با ابطال برخی صندوقها و ۷۰۰ هزار رای مردم تهران، از سوی شورای نگهبان، غلامعلی حداد عادل به جای او به مجلس رفت.
آقای رجایی در اسفندماه ۱۳۷۹ به همراه گروهی از فعالان ملی-مذهبی بازداشت، و در سال ۱۳۸۱ آزاد شد. او در سال ۱۳۹۱ هم از سوی دادگاه انقلاب به چهار سال زندان محکوم شد.
علیرضا رجایی نمونهای از عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان سیاسی در ایران است. او آبان ماه ۱۳۹۴ پس از آزاد شدن و به صورت دیرهنگام متوجه بیماری سرطان خود شد و پس از یک عمل جراحی سنگین، بخشی از فک و صورت و یک چشمش را از دست داد. او پس از گذراندن دورههای متعدد شیمی درمانی بهبود یافتهاست.علیرضا رجایی در مهر ۱۳۹۷، بیانیه مشترکی با ابوالفضل قدیانی در وبسایت کلمه منتشر کرد که در آن تاکید شده بود ولایتفقیه با جمهوریت ناسازگاری دارد: "در این شرایط تظاهر به خونسردی و اعتماد به نفس ظاهری نیز دردی از دردهای بیشمار این موجودیت بیمار را درمان نمیکند."
ژیلا بنییعقوب؛ انتشار کتاب درباره افغانستان و زندان
ژیلا بنییعقوب در روزنامههای اصلاحطلب آن روزها بیشتر در صفحات اجتماعی قلم میزد. او کتابی نیز با نام "روزنامهنگاران غصه میخورند و پیر میشوند" درباره تعدادی از روزنامهنگاران آن دوره نوشتهاست.
گزارشهای او از افغانستان که در وبلاگش هم منتشر میشد در آن روزها خوانندگان زیادی داشت. "افسوس برای نرگسهای افغانستان" و"فرمانده مسعود" نیز دو کتاب منتشر شده از او درباره افغانستان است.
این روزنامهنگار و فعال حقوق بشر در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه شجاعت روزنامهنگاری شد. در همان سال به همراه همسرش بهمن احمدی امویی که او نیز روزنامهنگار است، در خانهاش بازداشت شده بود. او ۱۲ شهریور ۱۳۹۱ برای گذراندان دوره یکساله محکومیتش به زندان رفت و به جز زندان به ۳۰ سال محرومیت از روزنامهنگاری نیز محکوم شده بود. خاطرات زندان ژیلا بنییعقوب با عنوان "زنان در بند ۲۰۹ اوین" توسط نشر باران در سوئد منتشر شدهاست.
اکبر گنجی؛ شهرت 'عالیجناب سرخ پوش'
اکبر گنجی یکی از نیروهای سپاه پاسداران بود که به گفته خودش به دلیل اعتراضهایش به رفتار این نهاد از آن خارج شده بود. به همین دلیل از فعالیتهای نظامی کنارهگیری کرد و مدتی در رایزنی فرهنگی سفارت ایران در ترکیه مشغول به کار شد. سرآغاز فعالیتهای رسانهای گنجی در اوایل دههی هفتاد و در ماهنامه کیان شکل گرفت.
اکبر گنجی ۱۵ اردیبهشت ۱۳۷۷هفته نامه راه نو را به مدیرمسئولی و صاحب امتیازی خود در ۲۱ شماره منتشر کرد. این نشریه شهریور همان سال با حکم دادستانی توقیف شد. او به دلیل نوشتههایش درباره قتلهای زنجیرهای شهرت زیادی یافت و عباراتی چون "عالیجناب سرخپوش" او همچنان مشهور است. اکبر گنجی چند کتاب از جمله "تاریکخانه اشباح"، "عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری" درباره این موضوعات نوشت که پرفروش شد. تاریکخانه اشباح به چاپ بیست و دوم رسید.
اکبر گنجی پس از بازگشت از کنفرانس برلین به تهران در سوم اردیبهشت ۱۳۷۹ در فرودگاه مهرآباد بازداشت و روانه زندان اوین شد.او در نهایت در دادگاه تجدیدنظر به شش سال زندان محکوم شد. اکبر گنجی در طول دوران زندان چند بار دست به اعتصاب غذا زد و برخی از چهرههای مذهبی و سیاسی از جمله آیتالله منتظری و عبدالکریم سروش از او خواستند تا به این اعتصاب پایان دهد.
اکبر گنجی در طول مدتی که در زندان اوین بود ریش خود را کوتاه نکرد و با چهرهای متفاوت از زندان اوین خارج و در جمع خبرنگاران حاضر شد. پس از آن به منظور دریافت جوایز متعدد از ایران خارج شد و در مصاحبهها اعلام داشت که قصد بازگشت به ایران را دارد اما در ایالات متحده ساکن شد. اکبر گنجی پس از سکونت در آمریکا نظریاتی در خصوص قرآن و امام دوازدهم شیعیان مطرح کرد که با فتوای ارتداد آیتالله مکارم شیرازی مواجه شد. اکبر گنجی هم اکنون در تلگرام کانال شخصی خود را مدیریت میکند و به نسبت قبل در رسانههای فارسی زبان کمتر فعال است.
ابراهیم نبوی؛ شهرت با 'ستون پنجم'
ابراهیم نبوی از جمله طنزنویسان مطرح مطبوعات دوران اصلاحات است. او روزنامهنگاری را در دهه شصت با مجله سروش و گزارش فیلم آغاز کرد. او پیش از آن از مدیران وزارت کشور بود.
آقای نبوی هم زمان با گلآقا در ماهنامه همشهری که پس از مدتی در قالب روزنامه منتشر شد نیز مطالبی منتشر میکرد. اما آنچه شهرت زیادی برای نبوی به همراه داشت یادداشتنویسی برای "روزنامههای دوم خردادی" بود. نبوی با نگارش "ستون پنجم" در روزنامه جامعه شهرت بسیاری بین مخاطبان به دست آورد. پس از تعطیلی روزنامه جامعه، ستوننویسی طنز را در روزنامههای دیگر ادامه داد.
او کتابهای متعددی را نیز منتشر کرد. داستان، نقد فیلم، شعر، گفتگو، سفرنامهنویسی و گردآوری یادداشتهای روزانه زندان از جمله تالیفات نبوی در دهههای شصت تا هشتاد است. ابراهیم نبوی در سالهای ۷۷ و ۷۹ دو بار زندانی شد. او سال ۸۱ به بلژیک رفت و به ایران بازنگشت.
بدرالسادات مفیدی؛ خبرنگار مشهور پارلمانی
بدرالسادات مفیدی عضو هیات مدیره انجمن صنفی مطبوعات و دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران بود. او و زهرا ابراهیمی دو خبرنگار مشهور پارلمانی پیش از "توقیف فلهای مطبوعات" بودند.
این دو سال ۱۳۸۸ به همراه فرزانه روستایی هنگامی که قصد انجام سفر خارجی داشتند در فرودگاه امام خمینی تهران ممنوع الخروج شدند.
بدرالسادات مفیدی پس از اعتراضات روز عاشورا، بازداشت شد و با اتهاماتی چون حضور در مراسم تشییع آیتالله حسینعلی منتظری و "همکاری و مصاحبه با رسانه های بیگانه" به شش سال حبس قطعی و پنج سال محرومیت از فعالیت مطبوعاتی محکوم شد. او به دلیل فشار ناشی از بازجوییهای زندان به بیماری قلبی مبتلا شد.
او در سالهای اخیر، به عنوان عضو هیات موسس انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران فعالیت کرده و تلاشهای بسیاری برای بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران کشور انجام دادهاست.
عطاءالله مهاجرانی؛ از وزارت تا مهاجرت
فعالیت مطبوعات دوم خردادی در دوره وزارت عطاءالله مهاجرانی آغاز شد. هر چند که احمد بورقانی، معاون مطبوعاتی او، پس از دوره کوتاهی استعفا داد و گفت که نمیتوانسته شاهد قلع و قمع مطبوعات باشد. مهاجرانی بعدها گفت که آیتالله خامنهای او را به عنوان وزیر ارشاد به خاتمی پیشنهاد کردهاست.
عطاءالله مهاجرانی در خردادماه ۱۳۷۷ در انتقاد از روزنامه جامعه گفت که این روزنامه از فضای آزادی "سوءاستفاده" کردهاست.
مهاجرانی پس از استیضاح از مجلس رای اعتماد گرفت اما در نهایت از مقام وزارت کنارهگیری کرد و پس از وزارت، مدتی به عنوان رئیس مرکز بینالمللی گفتگوی تمدنها، فعالیت میکرد.
او پس از بازداشت به دلیل شکایت مهسا یوسفی همسر دومش و ماجراهای پس از آن عملا دیگر در فضای سیاسی حضوری نداشت. تا اینکه در نهایت از ایران خارج شد. برخی از مواضع این روزهای آقای مهاجرانی در حمایت از برخی از اقدامات جمهوری اسلامی اما انتقادهایی را در شبکههای اجتماعی به دنبال داشته است.
علی حکمت؛ کشاورزی انتخاب دوم
علی حکمت سردبیر روزنامه فتح بود که در اردیبهشت ماه ۱۳۷۹ توقیف شد. او پیش از آن سردبیر روزنامه خرداد بود و اکنون از اعضای شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات است.
علی حکمت همچنین قرار بود دبیر کل حزبی باشد که گروهی از روشنفکران دینی و روزنامهنگاران قصد تشکیل آن را داشتند اما این حزب در نهایت شکل نگرفت.او در سالهای اخیر کار روزنامهنگاری را رها کرده و کار باغداری و دامپروزی روی آورده است. او میگوید که در زبانهای اروپایی، واژههای فرهنگ و کشاورزی هم ریشه هستند: "در روزنامهنگاری کشت اندیشه میکنیم و در کشاورزی کشت غذا."
اما حسرت روزنامهنگاری در صحبتهایش مشهود است: "هیچ باغ خوش و خرمی برای من مثل تحریریه روزنامه خرداد شوق آفرین نیست، ولی خب اگر آقایان اجازه ندهند که در تحریریهای سردبیر باشم و کار کنم، انتخاب دومم کشاورزی است."۱۱ دی ماه ۱۳۸۸ ماموران امنیتى با مراجعه به مزرعه على حکمت در نزدیکى ساوه، او را به همراه نعمت احمدى، وکیل پایه یک دادگسترى، محمد رضا زهدى، سردبیر روزنامه توقیف شده آریا و مهسا حکمت خبرنگار روزنامه اعتماد بازداشت کردند. نعمت احمدی چند ساعت بعد از دستگیری آزاد شد.
سیاستورزی به روش مرکل؛ صدراعظمی برای بحرانها