Sunday, May 10, 2020

صفحه نخست » سخنی با هواداران و دوستداران خانم دکتر فیروزه بنی صدر؛ ف. م. سخن

56351F06-CC11-4BE3-ACB7-C7AE34C83B43.jpegبیش از یک ماه از پیشنهاد کورتون درمانی خانم دکتر فیروزه بنی صدر می گذرد.

در این فاصله بر خلاف قولی که ایشان و هواداران و دوستداران شان به مردم و متخصصان داده بودند، هیچ و مطلقا هیچ مطلب جدی علمی، در هیچ و مطلقا هیچ ژورنال جدی علمی در باره ی این «کشف» منتشر نشد.

روی سخن من با خانم دکتر فیروزه بنی صدر -که خانم دکتری زحمتکش و فداکار هستند و تلاش بسیار برای درمان بیماران کورونایی کرده اند- نیست و ایشان شاید کلا از سینه درانی دوستداران شان بی خبر باشند و این گونه عکس العمل ها را نپسندند.

سخن با هواداران و دوستداران ایشان است که گریبان نویسنده ای مثل من را گرفتند که تو که پزشک نیستی و متخصص ریه نیستی چرا در باره ی چیزی که نمی دانی حرف می زنی.

این ها هرگز به خودشان نگفتند که ما هم که پزشک و متخصص نیستیم چرا حرف می زنیم و نویسنده ای را که با تحقیق و مطالعه ی پیگیر، نظر داده که کورتون درمانی راه نجات بیماران کورونایی نیست و اصولا بیان چنین موضوعی خطاب به عامه ی مردمی که از درمان علفی و خوردن جوشانده ی اسطوخودوس تا قوی ترین آنتی بیوتیک های بدون نسخه را برای خود و دیگران تجویز می کنند خطرناک است، با شانتاژ و زورگویی و بیان سخنان سخیف و به کار بردن کلمات حقیر دعوت به سکوت می کنیم.

حال من از این هواداران و سینه چاکان، سوال می کنم، مقاله ی علمی خانم دکتر در ژورنال های معتبر علمی چه شد و کجا منتشر شد؟ شما که یک ماه پیش رفتید مقاله ای از یک روزنامه عمومی به قلم یک روزنامه نگار که خاطرات کورونایی خود را نوشته بود و در آن بدون هیچ ربط علمی یا اشاره به کشف خانم بنی صدر، فقط و فقط اسمی از ایشان به میان آورده بود پیدا کردید و به هوای این که مردمی که زبان نمی دانند پیگیر این مطلب نخواهند شد و آن را به عنوان مقاله ی معتبر در تایید نظر خانم دکتر معرفی کردید، اکنون کجا تشریف دارید و چه چیز به گفته های سابق تان می خواهید اضافه کنید.

برخی خوانندگان که ظاهرا وظیفه ی یک روزنامه نگار و اهل رسانه را نمی دانند، و به محض دو تا شدن مطلب در باره ی یک موضوع خاص، حوصله شان سر می رود و به نویسنده توصیه می کنند که موضوع کش داده نشود، در این خصوص و در موارد دیگر نویسنده را دلسوزانه دعوت به سکوت می کنند.

اما به گمان من، علت این که ما ایرانیان به هیچ هدف اجتماعی دست نمی یابیم، یکی همین از این شاخه به آن شاخه پریدن و کارها را نصفه نیمه و به امان خدا رها کردن است.

شاید مورد خانم بنی صدر، یا کورونا یاب دو قطبی سپاه، و موارد دیگری از این دست به ما یاد بدهد که موضوعات را وسط زمین و هوا رها نکنیم و دستکم نتیجه ای در حد عذر خواهی دروغ گویان و هیاهوگران از کار خود بگیریم.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy