خداوند-هوی! ف. میم. سخن! گوساله چرا ماه رمضون، روزه نگرفتی؟!
(ف.م.سخن در حالی که دندان هایش از شدت وحشت به هم می خورد و صدای قاشقک رقصندگان فلامینگو از خود بیرون می دهد)- قربان گرسنه ام می شد گفتم نگیرم بهتره! یهو یادم می ره یه چیزی می خورم بعد باید پا شم کفاره پس بدم. از اول نمی گیرم، ما که جهنمی هستیم حالا شما درجه ی ترموستات رو یه صد درجه ببر بالاتر!
خداوند بر خلاف تصور سخن هار هار می زند زیر خنده! سخن هم نیش اش تا بناگوش باز می شود.
خداوند- خیله خب. بهت تخفیف می دم، پنجاه درجه گرما رو زیاد می کنم. وردار بنویس ببنیم...
سخن- قربان چی بنویسم؟!
خداوند- بنویس «پروتکل خداوندی برای ماه رمضان بعدی»! به به! عجب وزن و قافیه ای هم پیدا کرد.
سخن- چشم. حالا نمی خواین عربی بفرمایین کسی نفهمه چی میگین. مثلا به جای پروتکل بنویسیم البروتغول؟
خداوند در حالی که در تفکر خود غرق است نظر سخن را به پشیزی نمی گیرد (اینجا را ما سانسور و «تعدیل» کردیم والّا جمله اصلی عبارت بود از «به ... اش هم حساب نمی کند...»
خداوند رو به سخن- اینا رو که میگم بنویس:
ما، خداوند عالمیان، به شما مسلمانان فرمان می دهیم که سال بعد که ماه رمضون شد، این موارد را رعایت کنید والّا اینجا می دهم شما را به دست کرام الکاتبین که موجودی شبیه سعید طوسی ست، ترتیبات تان را بدهد:
-صبح ها که پامیشید، اون دهان چاله مانند تون رو با محلول دهان شوی بشویید. بوی گند دهان تون تا اینجا که ما هستیم میاد. ببین روی کره ی زمین این بو تا کجا میره.
-ما ماه رمضون رو گذاشتیم واسه کم خوردن جهت به یاد محرومان افتادن. شما مسلمانان عزیز غافلید که موقع افطار و بعد از آن چه می کنید؟ یه کم کمتر بلمبانید یهو سکته می کنید می میرید بدبخت ها!
-ماه رمضان، ماه تن پروری و ولو شدن در خانه یا محل کار نیست. تکون بده اون تن لش رو و کار مردم رو راه بنداز.
-هوی! ای الاغی که بچه ی مردم رو به خاطر خوردن و نوشیدن شلاق می زنی! فلان فلان شده، ماه رمضون گفتن، ماه ضیافت خدا گفتن. شما توو منزل تون این جوری ضیافت برگزار می کنین؟ بفرستم یه رعد بخوره وسط ملاج ات الاغ؟
-خامنه ای نفله...
در اینجا سخن وسط حرف خداوند می پرد و می گوید من این رو نمی نویسم. سخن شما حاوی اهانت به ولی مسلمین جهان ه!
خداوند یک پسِ گردنی به سخن می زند می گوید منو از این یارو نترسون! همه میگن باید مواظب این باشیم، ولی ناسلامتی من خدا هستم. حرف زیادی نباشه بنویس:
خامنه ای نفله... مخلوقات ما در غرب، اختراعات و اکتشافاتی کردن که حلول ماه رو با دقت صدم ثانیه مشخص می کنه. این چه کثافت کاری یی ه شما ها راه انداختین با شاقول و تراز بنایی ماه یابی می کنین! نکن کره خر نکن! مردم رو نسبت به اسلام عزیز ما بدبین نکن! ما رو مسخره ی خاص و عام نکن!
نوشتی؟
سخن- بله قربان نوشتم.
خداوند- منتشر ش کن!
سخن- جان؟! شما مطلب رو دیکته می کنی، من منتشر ش کنم؟! خودت منتشر ش کن! جالبه والله! انگار من جون ام رو از سرِ راه آوُردم...
در این لحظه خداوند یک پسِ گردنی محکم دیگر به ف. میم. سخن می زند طوری که ف. میم. سخن هنوز پالس های درد به مغزش نرسیده می گوید غلط کردم. چشم. می فرستم برای «گویاییان» اگر مناسب تشخیص دادند منتشر ش کنند!
و داستان خداوند و ف. م. سخن همچنان ادامه دارد....