فواد صادقی: محمود احمدی نژاد را میتوان پدیده منحصر بفرد چهرههای سیاسی ایران نامید، فردی که خود را جزو هیچ گروه و جریان سیاسی نمیداند و به هیچ قاعده و رویهای نیز پایبند نیست و مهمترین ویژگیش استفاده از فرصتها در حوادث اجتماعی است.
احمدی نژاد که در پایان هشت سال ریاست جمهوری خود دست به قمار بزرگی زد و با حضور در ثبت نام وحمایت تمام قد از مشایی میخواست دولت مهرورز را تداوم دهد با دنبالهای از باختها مواجه شد، رد صلاحیت مشایی در ۹۲ را با ثبت نام پس از منع علنی رهبری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ پاسخ داد و نتیجهای جز ردصلاحیت خودش و سپس زندانی شدن بقایی ومشایی دریافت نکرد.
اما بازگشت تحریمها و شرایط اقتصادی کشور، برای احمدی نژاد فرصتی دیگر آفریده است و با کاهش مشارکت عمومی در انتخابات مجلس و افزایش نارضایتی اجتماعی از شرایط اقتصادی وفرهنگی موجب شده است تا وی از یکسو از ابزار فراکسیونی ۵۰ نفره در مجلس که قابلیت افزایش به یکصد نماینده را نیز دارد در حاکمیت و بستر نارضایتی اجتماعی از دولت بهره ببرد تا برای تصاحب دولت بار دیگر بخت خود را بیازماید.
سناریوی احمدی نژاد برای انتخابات ۱۴۰۰، از هفتم خردادماه امسال آغاز میشود، فراکسیون وی در مجلس، تمام قدرت لابی و رسانه ایش را بکار گرفته است تا هزینه محمد باقر قالیباف را برای نشستن بر صندلی ریاست بهارستان افزایش دهد و این تلاش نیز حتی اگر به نتیجه نرسد و قالیباف رییس مجلس یازدهم شود، فراکسیونی قدرتمند در این مجلس با محوریت استیضاح رییس جمهور و درخواست عدم کفایت برای روحانی تشکیل می شود که با توجه به مشی رهبر انقلاب در حمایت از دولتهای مستقر تا اتمام دوره آنها و همراهی قالیباف با اراده نظام، در میان مخالفان اجتماعی دولت در بدنه اصولگرایی و اقشار آسیب پذیر جامعه برای خود ایجاد محبوبیت و قالیباف و اصولگرایان را به مصلحت طلبی و سازش و عدم شجاعت وقاطعیت در برابر دولت متهم خواهد کرد و حتی در صورت وقوع احتمال ناچیز سقوط دولت در سال آخر، حامیان احمدی نژاد وی را بعنوان گزینه جایگزینی ریاست جمهوری مطرح خواهند کرد.
جریان احمدی نژاد در کنار این بازی دوسر برد برای خودش، گوشه چشمی به رقیب اصلی احتمالی خود در انتخابات ۱۴۰۰، یعنی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم رئیسی خواهد انداخت و با انتقاد از عملکرد دستگاه قضایی بخصوص در مورد پروندههای چهرههای منتسب به اصولگرایان، سعی در کاهش محبوبیت رییسی خواهد داشت. از سوی دیگر، جریان مذکور در استفاده از شعارهای پوپولیستی و برقراری ارتباط با طبقات محروم جامعه، خود را بسیار قدرتمندتر از سایرین میداند.
احمدی نژاد باور دارد که بخش قابل توجهی از جامعه وی را بدلیل پرداخت یارانه نقدی، ساخت مسکن مهر و اهدای سهام عدالت، ناجی خود در مشکلات اقتصادی میدانند و ریزش گسترده بدنه اجتماعی اصلاح طلبان و اصولگرایان را رویشهای در سبد رای خود میشمارد.
اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ نیز دو حادثهای است که بستر بازگشت احمدی نژاد را از نظر جریان او هموار کرده است و کسانی که از کاروان اصولگرایی واصلاح طلبی پیاده شده اند، همراهانی بالقوه برای کاروان احمدی نژاد محسوب میشوند.
با آغاز فعالیتهای سیاسی جریان احمدی نژاد از هفتم خرداد، شخص وی در نیمه دوم سال به میدان خواهد آمد وسفرهای استانی خود را که در آستانه انتخابات سال ۱۳۹۶، آغاز کرده بود، از سر میگیرد.
استقبال و افزایش محبوبیت احمدی نژاد در آغاز سال ۱۴۰۰ در غیاب حضور قدرتمند جریان اصلاح طلب که با ریزشها و تضعیفهای مکرر مواجه شده، موجب ایجاد دوقطبی کاندیدای اصولگرا - احمدی نژاد میشود. در این شرایط، ردصلاحیت احمدی نژاد هزینهای بسیار بیشتر از ۱۳۹۶ دارد، البته تایید او به ریاست جمهوری مجددش منجر می شود که البته احتمال نخست بیشتر از پذیرش بازگشت احمدی نژاد به قدرت است.
اما رد صلاحیت او این بار با رد صلاحیت مشایی در ۱۳۹۲ و احمدی نژاد در سال ۱۳۹۶ که با بی تفاوتی نسبی جامعه مواجه شد، متفاوت است، در آن دو انتخابات حضور حسن روحانی بعنوان کاندیدای قدرتمند ائتلاف اعتدال گرایان و اصلاح طلبان، موجب پرشوری و رقابتی شدن انتخابات شده بود، اما احمدی نژاد میاندیشد در ۱۴۰۰ و در غیاب حضور موثر جریان میانه رو، برنده اصلی انتخابات خود اوست، حتی اگر ردصلاحیت شود.
روایتهای رسمی پلیس از قتلهای ناموسی در ایران