فاضل میبدی و هادی قابل از نگاه مراجع به آواز خواندن زنان میگویند
زهرا منصوری، انصاف نیوز
چندی پیش عیسی کلانتری از قول سیدمحمد خاتمی نظر امام خمینی درمورد آواز زنها را بازگو میکند و میگوید که امام به خاتمی گفته است که «چرا از آواز خواندن خانم ها استفاده نمی کنید؟ خانمهایی که صدای خوبی دارند نه خانمی که صدای خوبی ندارد اما به خاطر قیافه اش بیاوریم تا بخواند و به مردم تحویل دهیم» خاطرهای که واکنشهایی در پی داشت و دوباره بحث آواز زنان را مطرح کرد. فاضل میبدی و هادی قابل دو روحانی اصلاح طلب در گفتوگو با انصاف نیوز به این موضوع پرداختهاند.
هردو تاکید میکنند که در میان مراجع و فقها تنها آیت الله صانعی، آیت الله منتظری و امام خمینی نبودهاند که چنین اعتقادی دارند، بلکه برخی دیگر نیز حرمتی برای آواز زن قائل نیستند اما نظرشان به صورت عمومی مطرح نشده است. میبدی خاطرهای از قول فرززند یکی از مراجع نقل میکند و میگوید آواز «علی ای همای رحمت هایده را میشنیده و در پاسخ به سوال فرزندش مبنی بر اینکه ایا حرام نیست گفته است خیر و بیتی از شعر را بازخوانی کرده. هادی قابل نیز میگوید اگر چارچوبها رعایت شود، زنها میتوانند آواز بخوانند حتی اگر آقایان نیز بشوند، اشکال شرعی ندارد.اما اینکه نهادهای فرهنگی مثل وزارت ارشاد به زنان اجازهی خواندن بدهند یا ندهند به قوانین اجتماعی و اما اینکه نهادهای فرهنگی مثل وزارت ارشاد باز میگردد و این تصمیمات به فتوا ربطی ندارد.
گفتوگو با حجت الاسلام والمسلمین فاضل میبدی مدرس حوزه و حجت الاسلام والمسلمین هادی قابل روحانی نواندیش را در ادامه بخوانید:
هیچ دلیلی نداریم تا اعلام کنیم تکخوانی زن حرام است
فاضل میبدی در گفتوگو با انصاف نیوز میگوید: «از آقای خاتمی شنیدم که مرحوم امام تکخوانی زنان را حرام نمیدانست؛ با مراجعه به منابع و مراجع فقهی دلیلی برای حرام بودن آن پیدا نکردم، بلاخره صدا، صدا است. اما اگر بهخاطر مفاسدی که کنار آواز خواندن است آن را حرام بدانند، این بحث دیگری است. در اسلام در هرکاری که مفسدهای باشد، حرام اعلام میشود؛ چه خواندن زن و باشد و چه مرد. درس فقهی سیدجواد تبریزی را هم در بحث غنا خواندهام؛ ایشان هم نتوانست ثایت کند که صرفا آواز خواندن زنان حرام است. هیچ دلیلی نداریم تا اعلام کنیم تکخوانی زن حرام است. یک زن وقتی اشعاری با محتوا مثل حافظ، اذان، قرآن بخواند، چرا باید حرام باشد؟ اگر اشعار تحریکآمیز باشند، چه مرد و چه زن آن را بخواند حرام است.
بنابراین اگر صدای آواز و موسیقی به گونهای باشد که انسان را به مفاسدی تشویق نکند اشکالی ندارد. من نمیدانم جمهوری اسلامی براساس چه مبنای فقهی خواندن زن را حرام اعلام کرده است؟ اینکه چیزی که در اسلام حرام نیست را حرام کنیم، خود گناه بزرگی است. اینکه زنان را در جامعه محدود کردهایم و نمیگذاریم بروند و هنر خواندن را یاد بگیرند، خودش گناه است. از چند منبع شنیدهام، مرحوم امام خمینی خواندن زن را اگر در کنار آن مفاسدی نباشد حرام نمیدانست. مردان هم میتوانند صدای زنان را بشنوند. صدای زن و مرد تقریبا بهم شبیه است، حالا صدای زنان کمی نازکتر است. اینکه به خاطر جنسیت چیزی را حلال و حرام بدانیم، هیچ معنایی ندارد.
مثلا در زمان خلفای عباسی، مغنیهای زن را برای ترویج فساد دعوت میکردند، ائمه هم اینها را حرام میدانستند. اکنون بعضی از موسیقیهایی که در تلویزیون و رادیوی ما پخش میشود و یا موسیقی لس آنجلسی چون محتوایی ندارند، اینها واقعا حرام هستند. نمیخواهم اسمی ببرم اما مثلا یک خوانندهی زن شعری دربارهی امام علی « علی ای همای رحمت» را با صدای زیبایی خوانده است، چرا باید بگوییم حرام است. موسیقی و آواز حرام نیستند. وقتی پیامبر به شهر مدینه رفت، زنان مدینه به پشت بام خانهها رفتند، دست میزدند و آواز میخواندند؛ حتی پیامبر میگقت زنان در مجالس عروسی هم آزاد هستند که بخوانند. بنابراین در صورتی موسیقی و آواز حرام است که در جهت ترویج فساد باشد.
برای مثال ام الکلثوم خوانندهی مصری بود، اشعار خوبی را برای فلسطینیها میخواند، یا یک خوانندهی زن دیگری در لبنان در جنگ ۳۳ روزه با اسرائیل یک آهنگی خواند و بسیار معروف شد. صدای زن میتواند موثر و مفید باشد. در میان علمای شیعه کسانی هستند که خواندن زن را حلال میدانند اما جرئت نمیکنند که نظر صریح خود را ابراز کنند. پسر یکی از مراجع تعریف میکرد، یک شب به خانه رفتم و از شبهای قدر در ماه رمضان بود، یکی از رادیوهای خارج شعر مرحوم هایده دربارهی حضرت علی را پخش میکرد، از پدرش میپرسد: «مگر حرام نیست؟» این مرجع تقلید هم میگوید چرا باید حرام باشد و یک بیت از شعر را میخواند: «علی ای همای رحمت، تو چه آیتی خدا را». به خاطر مرد سالاری زن را از خیلی از مسائل محروم میکنند، اما الان کم کم میبینیم اوضاع تغییر میکند، مثلا الان میگویند زن میتواند قاضی شود، مسئلهی خوانندگی هم همینطور است. قبلا دخترها به مدرسه نمیرفتند، اما الان دختران به مدرسه و دانشگاه میروند، شرایط تغییر میکند.
در مراسم عروسی حضرت زهرا زنان آهنگ میخواندند
هادی قابل در گفتوگو با انصاف نیوز میگوید: «این بحث دامنهداری میان فقها و مراجع تقلید است، هرکسی از زاویهی دید خود به این مسئله نگاه میکند. حضرت امام در ارتباط با تک خوانی زنها گفتند اگر در این تکخوانی مفسدهای نباشد -یعنی سبب فساد نشود- اشکالی ندارد. این نظر منحصر به ایشان نیست. فقهای دیگری هم همین نظر را دارند. در باب موسیقی و خواندن دلیل متقن و محکمی نداریم، در کتاب خدا به دو آیه تمسک میشود: یکی آیهی « وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» عنوان «اللغو» عام است و نمیتوان به موسیقی اطلاق کرد. مگر اینکه کسی موسیقی باطلی را گوش میکند. اما اگر یک موسیقی باثمر باشد، موضوع متفاوت است؛ کمااینکه حضرت امام وقتی سرودی را برای شهید مطهری خواندند، از آن تعریف کردند. یعنی در آن یک ثمری وجود داشته و وقتی ثمر دارد پس لغو نیست. در موسیقیهای دیگر هم همینطور است.؛ یعنی اگر اشعار در موسیقیها حکمتآمیز باشد و در واقع انسانها را به یک سری از حقایق دیگر متوجه کند. مثل اشعار حافظ، مولوی و سعدی. محتوای اینها باطل نیست، گاهی از تعبیر لهو صحبت میکنند، معنای دیگر لغو است و به معنای امر باطل و بیهوده است، مراجعی میگویند موسیقی لغو است و چرا گوش میکنید و وقت خود را به بطالت میگذرانید. واقعیت دنیای امروز غیر از این است و موسیقی بخشی از دنیای مردم است و کارکردهای مختلفی برای افراد دارد، مثلا موسیقی حماسی در صحنههای جنگ فوق العاده کارساز بوده. موسیقیهایی هم هستند که افراد را متوجهی یک سری از حقیقتها میکنند. یا موسیقیهایی برای مریضها تجویز میشود. بنابراین نمیتوان موسیقی را مطلقا حرام دانست.
فقهایی که مجوز میدهند، مثل آیت الله صانعی یا مرحوم آیت الله منتظری یا حضرت امام، میگویند اگر مفسدهای نباشد. این مفسده گاهی در خود موسیقی و گاهی در جوانب آن است. مثل اشعار قدیمی و افراد را به شکستن چارچوب و اصول دعوت میکند، این مفسده در شعر است و مفسدهی دیگر آن جایی است که موسیقی ارائه میشود که ممکن است دیگران در آن مفسده ایجاد کنند. مثلا در کنسرتی زن و مرد مخلوط و برهنه بخواهند بزنند و برقصند؛ این فضای باطل و فساد است. در ضمن فرقی ندارد این موسیقی را یک زن و یا یک مرد بخواهند، موسیقی دارای مفسده برای زن و مرد مشکل دارد.
وقتی حضرت زهرا را میخواستند به خانهی امیر المومنین ببرند، مردها هم پشت سر زنان حرکت میکردند، زنها هم دایره شکل میدانند و کف میزدند. اشعاری هم میخواندند. ام سلمه شعر میخواند و دیگران دم میگرفتند، طبیعتا ام سلمه شعر حماسی نمیخواند، زیرا عروسی است و باید آهنگ شاد بخواند. پشت سر زنان هم اصحاب پیامبر میآمدند و صدای آنها را میشنیدند. اینکه زنی بخواند، اشکال ندارد، چون اگر مشکلی داشت، حضرت رسول مانع میشدند و میگفتند نخوانید. هیچ منعی هم در این کتاب بحارالانوار نیامده است. زمانی در دوران خلفای اموی و عباسی صحنههایی میدیدند که در مجلس خلفا رقاصها و کنیزهایی از اروپا میآمدند و بعد از دیدن آن صحنههای کذایی واکنشهایی از ائمه دیده میشد. این منع واکنشی به این نوع از موسیقی لهوی و فسادانگیز بوده است. اگر چارچوبها رعایت شود، خانمها میتوانند آواز بخوانند حتی اگر آقایان نیز بشوند، اشکال شرعی ندارد. اما اینکه در داخل حکومت به زنان اجازهی خواندن بدهند یا ندهند به قوانین اجتماعی و تصمیمات حکومت باز میگردد، این تصمیمات به فتوا ربطی ندارد.
قابل دربارهی خواندن زنان در کشورهای مسلمان دیگری مثل لبنان میگوید: «در لبنان و یا کشورهای عربی حاکمیت فقه به این شکلی که اکنون در ایران حاکم است، وجود ندارد. اینجا چون فقه حاکم است قوانین هم باید در چارچوب فقه باشد. وقتی چارچوب فقه را مطرح میکنند، براساس فتوای اکثریت آن را نگاه میکنند و براساس آن قوانین اجتماعی را تدوین میکنند. شرایط اجتماعی ما با آن کشورها متفاوت است، اما باید قوانین اجتماعی منعطف باشد. اگر بناست قوانین ما براساس اسلام باشد، مجلس و شورای نگهبان باید با این دیدگاه پیش برود که اگر جامعهی اسلامی و یک مرجع تقلید بگوید چیزی اشکالی ندارد، چون حکم شرعی است، باید براساس آن قانون وضع شود اما هنوز به اینجا نرسیدهایم. کم کم این اتفاق میافتد، بعضی از قوانین تغییر کرده است. مثلا بحث دیات و ارث زنان براساس فتوای اکثریت تدوین شد، در حالی که ممکن است فتوای مشهور این نباشد.
در برخی از کشورهای اسلامی داریم که اگر یک مجتهد نظری بدهد و بتوانند قوانین اجتماعی را براساس آن تدوین کنند، آن قانون اسلام است. ولو بقیه فقها نظرشان خلاف آن باشد. اگر اقتضا و مصلحت جامعه باشد، براساس همان فتوای یک نفر کفایت میکند و میگویند این هم اسلام است. باید چنین انعطافی را در درون حکومت خود شاهد باشیم تا براساس مصلحت جامعه قوانین تدوین شود. فتوای یک فقیه برای قانوننویسی کفایت میکند. البته این مسئله زمانبر است. برخی ممکن است معتقد باشند که زنان باید بخوانند، اما جرئت نکنند این را بگویند؛ آیت الله صانعی صریحا فتوای خود را اعلام کرده، البته دیگران به آقای صانعی به خاطر حریت در بیان فتوای خود، حمله کردند؛ اکنون کسانی دیگر در حوزه از فقهای جوان هستند که چنین نگاهی دارند اما چون مشهور نیستند، فتوا و نظر آنها دیده نمیشود.
پشت پرده فایل صوتی جنجالی از گفتگوی قذافی
تغییر شیوه نخبهکشی در جمهوری اسلامی