به حق چیزهای ندیده! به حق چیزهای نشنیده! ما در تاریخ کشورمان، یک مادر آسپیران غیاث آبادی داشتیم که به کمک اسدالله میرزا، به زیبایی های پنهان مانده در پشت ریش او پی بردیم!
بعد از او من به یاد نمی آورم که ریخت و قیافه ی کسی را موضوع طنز قرار داده باشیم، چرا که ریخت و قیافه ی آدم، دست خداوند است و بشر دو پا در چگونگی آن نقشی ندارد مگر بعد از هجده سالگی و داشتن پول کلان، که چهره و پک و پهلو را بسپارد به جراحان پلاستیک که با یک صافکاری-نقاشی فیزیولوژیک، در اجرای غلط خداوند دست ببرند و ضعف های او را در ساختن مجسمه جات انسانی بر طرف نمایند.
این هم که الان می گویم طنز نیست بلکه خیلی جدی ست چون پای دین و خدا و جمهوری اسلامی در میان است و مگر می توان با این چیزها شوخی کرد؟
اصلا و ابدا!
ابتدا برای نشان دادن جدی بودن موضوع این بند را بخوانید:
«مهین فرهادیزاد معاون زنان وزارت ورزش و جوانان در مورد درخواست زنان برای فعالیت در رشتههای پاورلیفتینگف، بوکس و ورزش زورخانهای گفته: «در مبانی اعتقادی ما از زن بهعنوان ریحانه یاد شده، نمیتوانیم رشتهای را قبول کنیم که کل سیستم بدنی و فیزیولوژی او را تحت تأثیر قرار دهد.»
الهی قربان زنان پیرو مبانی اعتقادی بروم که از آن ها به عنوان «ریحانه» یاد شده است. البته شاید ریحانه ی عرب های ۱۴۰۰ سال پیش با ریحانه ی ایرانی های زمان حاضر کمی فرق بکند و مثلا عرب ها ۱۴۰۰ سال پیش به پیازچه که هم ریش دارد و هم بوی بد می دهد ریحانه می گفته اند. اگر خانم آنه ماری شیمل زنده بود این موضوع را حتما از ایشان سوال می کردم.
به هر حال چون خانم فرهادی زاد، در زمانه ی ما سخن می گوید قطعا منظورش از ریحانه، ریحانه ی امروزی ست که عربیِ «ریحان» خودمان است که گیاهی ست لطیف و ظریف و ما آن را با کباب کوبیده و گوجه و پیاز میل می کنیم.
ولی وقتی عکس خانم فرهادی زاد را دیدم، به نظرم رسید اشتباهی در تشبیه رخ داده و مشبه به با وجه شبه و ادات تشبیه و این ها یک کمی قاطی پاطی شده است.
من وقتی می خواستم نوشتن این مطلب را شروع کنم نگران بودم که خوانندگان عزیز، ریحانه ی مدّ نظر خانم فرهادی زاد را با «ریحانا» خواننده ی غربی اشتباه بگیرند و سوء تفاهم نسبت به من و اینها به وجود بیاید ولی حالا که می خواهم تصویر خانم فرهادی زاد را اینجا قرار دهم، این نگرانی جای خود را داده است به خلطِ تصویر این بانوی مسلمان متعهد، با تصویر قهرمانان مشت زنی، با زیر چشم و گونه ی ورم کرده و قُر شده! و از همه مهم تر تصور می کنم کسی که این قیافه ی بوکسوری را دارد نیاز به بدن سازی ندارد چون احتمالا بدن اش هم پر از عضلات آرنولدی خدادادی ست!
اصلا الان من حال ام خوب نیست و نمی دانم که دارم چی می نویسم! فقط شما ای بانوی مسلمان با عفت! همین یک کلام را داشته باش که ریحانه ی اسلام باشی، نه زن ورزشکار عضله دار و پاورلیفتینگ کار!
بلوبلوبلوبلو...!
یک عدد ریحانه ی «برتر» و مورد پسند در اسلام
سعید زینالی کجاست؟