بخش دوم
بر خلاف انتظارم تعداد نسبتا قابل توجهی چه بصورت نظز یا پیام به درخواست من مبنی بر سوالم که چه باید کرد ؟پاسخ دادند.که می توان آن ها را از نظر گروه سنی بین چهل پنج تا هفتادساله طبقه بندی کرد. متاسفانه تعداد جوانان شرکت کننده بسیار محدود ودر دایره فامیل یا آشنایان قرار داشتند.میزان نظر دهندگان کامنت گذار بیشتر از خارج کشور و ارسال کنندگان پیام خصوصی وتماس تلفنی عمدتا از داخل کشور بودند.
مجموع نطرهای جمع شده را می توان بدین گونه دسته بندی کرد .
الف یک دسته نظرهای مطرح شده از داخل که متاسفانه با وجود سیاسی بودن وسابقه سیاسی افراد نوعی سرخوردگی و عدم باور به شکل گیری جنبش فرا گیر داخلی که منجر به برکناری حکومت جمهوری اسلامی وروی کار آمدن یک دولت سکولار مبتنی بر دموکراسی و آزادی گردد در آن ها مشهود بود.
استدلال آن ها برای چنین نظری درمرحله اول ترس معیشت ! سرکوب شدید معترضان، عدم حضور احزاب وجریان های سیاسی تاثیر گذار، عقب نشینی اصلاح طلبان از مطالبات خود ورفتن در حاشیه وبقولی کمای سیاسی ، بی باوری شدید مردم به نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور، عدم حمایت کشورهای خارجی ازاعتراضات مردمی .نهایت ترس از بدتر شدن اوضاع از این که هست و اینکه جنگ و خونریزی راه بیفتد وکشور به ویرانه ای مانند سوریه بدل گردد.
این افراد با وجودیکه خود اعتقادی به این گفته رایج در جامعه که" در حال حاضرتنها باید بفکر خود بود و گلیم خود را از مهلکه بیرون کشید"! نداشتند.اما مطرح می ساختند که این نوع تفکر متاسفانه امروز یک فکر فرا گیر گردیده "حال که از صغیر تا کبیر حکومت در حال تاراج کردن کشور هستند چرا من نکنم؟" هرکس هرجاهر طور که دستش برسد امکانی پیدا کند باید استفاده نماید! خلاف یا درست ، قانونی یا غیر قانونی! صرفا در جهت صیانت خود وخانواده و تلاش برای کشیدن کلیم خود از این سیل بنیان کن.
مطرح می ساختند که بسیاری از ارزش های اجتماعی اخلاقی وفرهنگی جامعه درهم ریخته است. حضوروسیع روستائیان در شهر تبدیل آن ها به سیاهی لشگر حکومت از طریق یارانه ها، جذب در مراکزحکومتی ازسپاه گرفته تا بسیج ونیروهای انتظامی اشاعه فرهنگ لمپنی اسلامی در بین این بخش از جمعیت! حضور چشم گیر لات های ریز ودرشت تربیت یافته مکتب اسلام وقرار گرفتنشان در رده های مهم حکومتی !فرهنگ نسبتا جا افتاده شهری را بشدت آسیب رسانده وتاثیر خود را در گفتار وعمل کرد شهر نشینان بر جا ی نهاده .
حضور وسیع حاشیه نشینان دور شهرها که نمایشی از فقر ،بیچارگی , اعتیاد ,فحشا و بی قانونی محص می باشند بشدت سیمای شهر ها را آلوده ساخته است . جماعتی گرفتار در فقر! معترض به وضعیت موجود! معترض به ارزش های شهری ، معترض به فاصله طبقاتی ،بشدت عقب مانده وروستائی که انقلاب اسلامی آنها رااز روستا کنده وبه حاشیه شهر ها افکنده است .نیروئی که در همه جا تهدیدی برای دولت ها شمرده می شود. اما د رحال حاضراین نیرو در جمهوری اسلامی با وجود داشتن پتاسیل تهدید! تا امروزعمدتا نیروئی بلفعل برای سرکوب کردن جنبش های اعتراضی تحت عنوان ساندیس خورها بوده است.
نیروئی ول شده در شهرها با هزاران کودک متکدی ، زباله گرد دسته جات چاقو کش .جابجا کنندگان مواد که عملا اکثر شهرهای بزرگ را آلوده کرده اند .اما اکثریت همین حاشیه نشین ها در شرایط حساس با کوچکترین دست نوازشی که حاکمیت از طریق کمک های مادی بسر آن ها می کشد بلافاصله در جبهه حکومت ومقابل بخش شهری وطبقه متوسط و معترض به حکومت قرار می گیرند .نیروئی وحشی وبی فرهنگ که با حمایت موردی رژیم حاضر به هر گونه عملی می باشند.
تصویری که برخی از تماس گیرندگان می دادند بیشتر ترسیم کننده نوعی از نیهلیسم اجتماعی بود که عمدتا بخش متوسط وبا فرهنگ جامعه را در خود گرفته است .نیهلیسمی ناشی از نوامیدی وندیدن هیچ روزنه امید که جامعه شهری عمدتا جوانان تحصیل کرده ، روشنفکران بخش کارمندی وبسیاری از زنان که با چنین نا امیدی ومشکلات روانی ناشی از آن دست وپنجه نرم می کنند .وحشت زده از اینکه وضع بدتر ازاین نشود و جوانانشان قربانی این در هم ریختگی نگردند.
دوستی نزدیک "می گوید متاسفانه هر روز که جلوتر می رویم این افت فرهنگی وشخصیتی مردم بیشتر می گردد! رفتارهائی را از کسانی شاهد می شوی که غیر قال تصور توست .نمی توانی تجسم کنی که این انقلاب و حکومت اسلامی چه برسر مردم واخلاق آورده است؟متاسفانه بر عکس تمام ادعا ها .ما ایرانی جماعت اغلب همانی هستیم که تقی زاده در نامه خودبه دکتر محمود افشار (از آلمان به سويس) آن ها را چنین ترسیم می کند." اغلب بلکه نزديک به تمام ايرانيان سست عنصر ومُذبذب ومُداهن ومتملّق وبا تعارف وموافقِ مقام حرف زن و دروغگوو اهل تقيّه و مدارا و به اصطلاح خودشان اهل پُلتيک هستند وهر روز به حسب مقام داراي يک عقيده که درحُکمِ آن روزغلبه دارد مي باشند. . . ودايم مشغول دسايس واسباب چيني وکارشکني وآنتريگ اند."
متاسفانه این چهل سال حکومت اسلامی که پایه آن با خدعه کردن خمینی بنا نهاده شد! دیدن این گونه دزدی وفساد که تمامی حکومتیان با وقاحت از بیت رهبری تا قوه مقننه تا قضائیه واجرائیه بنام دین وخدا در حال دزدی ،فساد و غارت کشورند آن تتمه وبافی مانده ناچیز را هم از بین برده است!
اعتقاد ات دینی هم بکلی از بین رفته وهرکس از هر جا بهر طریق که ممکن باشد شریک دزد وهمراه قافله گردیده اند.
ادامه دارد
قواعد فلسفی قرارداد؟ احمد فعال