رویداد۲۴ - ده ماه تا انتخابات ریاست جمهوری ایران باقی مانده است. هنوز تنور انتخابات گرم نشده و هیچ جناحی از الگوی خود برای انتخابات رونمایی نکرده است. شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان فعلا در همین حد فعال بوده که تایید شود رئیس آن استعفا کرده است. استعفای محمدرضا عارف و پیش از آن استعفای موسوی لاری البته آنقدر بیاهمیت بود که بلافاصله گزینههای جانشینی او مطرح شدند. در جناح مقابل هم که لشکر گزینههای بالقوه برای انتخابات ریاست جمهوری حضور دارند، هنوز اختلافات جدی وجود دارد و طیفهای مختلف این جریان فعلا همدیگر را به افشاگری تهدید میکنند. یک روز میرسلیم برای قالیباف خط و نشان میکشد و یک روز توانگر برای بذرپاش و یک روز احمدینژاد برای همه.
تحلیلگران سیاسی معتقدند یکی از دلایل سکوت نسبت به انتخابات این است که سیاستمداران منتظرند نتایج انتخابات آمریکا مشخص شود تا بر اساس آن درباره کیفیت حضور در انتخابات ۱۴۰۰ تصمیم بگیرند! چنانچه ترامپ رئیس جمهور آمریکا شود، گروههای سیاسی کار دشواری برای انتخابات خواهند داشت. در این حالت، رقابت بین ۵ گزینه محتمل خواهد بود:
۱- سعید جلیلی: فردی که نماد بی اعتمادی به آمریکا است و با شعار «نه سازش نه تسلیم» وارد عرصه انتخابات خواهد شد. جلیلی بهتر از هر اصولگرایی میتواند سیاست خارجی دولت فعلی را به چالش بکشد. به این ترتیب در صورت پیروزی دوباره ترامپ در انتخابات، حضور گزینهای همچون سعید جلیلی بسیار محتمل خواهد بود؛ او در میان اصولگرایان شائبه مالی ندارد و تصاویری که تا کنون از او مخابره شده، نشان میداد که او با خودروی پراید خود رفت و آمد میکند، به همین دلیل او به عنوان نماد چهرهای که درد مردم را میفهمد و از سوی دیگر میتواند جریان مقابله با آمریکا را پیش ببرد، مطرح باشد.
فعلا از قالیباف قول گرفتهاند که به خاطر ریاست مجلس در انتخابات ریاست جمهوری حضور نداشته باشد. قالیباف زیر بار چنین وعدهای نرفته است.
۳- سردار محسن رضایی: یکی دیگر از فرماندهان نظامی که بیشتر از قالیباف توانایی جمع کردن آرای مردم غیر سیاسی را دارد و بیشتر از قالیباف هم چهره نظامی دارد و نسخههایی هم برای اقتصاد ایران در دوران جنگ اقتصادی نوشته که گرچه بعضی اقتصاددانها با این نسخهها به طنز برخورد میکنند، اما برای خود او ماجرا خیلی جدی است.
مشکل سردار رضایی بلاتکلیفی اوست؛ او نمیداند بالاخره نظامی است یا سیاسی. دکتر است یا حاجی. مرد عمل است یا چهره تئوریک. محسن رضایی همه راهها را رفته است و در همه هم ناموفق بوده است. زمانی فرزند مهدی کروبی به رضایی طعنه میزد که سقف اعتماد نظام به او تا حد دبیری مجمع است بنابراین او حد خودش را بداند.
۴- سردار دهقان: نیروهای میانهرو نیز احتمالا به سراغ یک گزینه نظامی بروند و چه کسی بهتر سردار حسین دهقان. معاون خاتمی و احمدینژاد در بنیاد شهید و وزیر دفاع دولت اول روحانی. او سابقه سپاهی دارد. فرمانده اسبق نیروی هوایی سپاه است. حسین دهقان دبیر کمیسیون سیاسی، دفاعی و امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بوده است و یک نظامی شناختهشده است که اکنون در حلقه مشاوران رهبری در امور دفاعی قرار دارد. برخی میگویند زمانی میتواند گزینهای جدی برای ریاستجمهوری تلقی شود که ساختار سیاسی در ایران به این نتیجه برسد که روی کارآمدن یک رئیسجمهور نظامی مفید خواهد بود.
۵- نماینده اصلاحطلبان پیشرو: اصلاح طلبان پیشرو هم احتمالا گزینهای را با شعار «رفراندوم رابطه با آمریکا» مطرح خواهند کرد. یکی از جدیترین گزینههای این جریان محمدرضا خاتمی است که گرچه شانس کمی برای تایید صلاحیت دارد، اما در برخی محافل نام او شنیده میشود.
طرح اسامی همچون محمدرضا خاتمی و سیدمحمد خاتمی و عبدالله نوری و ... نیز بیشتر از آنکه ریشه در واقعیت سیاسی امروز ایران داشته باشد، اوهامی خوشخیالانه است یا تلاشی برای آنکه اصلاح طلبان بتوانند فقط شعارهای خودشان را برای بار دیگر بیان کنند.
بیشتر بخوانید: ادامه جدال انتخاباتی بایدن و ترامپ/ نظرسنجیها در آمریکا چه میگوید؟
احتمالات در صورت ریاست جمهوری جو بایدن؛ مذاکره دوباره با شیطان بزرگ!
به گزارش رویداد۲۴ اگر بایدن انتخاب شود، جریان به کلی تغییر میکند و کفه ترازو به نفع میانهروها تغییر میکند و محتمل حالت این است که چهره نظامی از روی میز حذف شود. در این حالت این ۵ گزینه میتوانند چهرههای اصلی انتخابات باشند.
۱- محمد جواد ظریف: دیپلمات اصلاح طلب میتواند با چند عکس یادگاری با بایدن، در همان ۶ ماه، کفه ترازو را به نفع خود سنگین کند. ظریف به احتمال زیاد گزینه اول اصلاح طلبان خواهد بود.
خود او گفته اصلا قرار نیست که در هیچ انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند؛ تجربه کوتاهی از یکی دو جین سیاستمداران ایران نشان میدهد چنین حرفهایی را اساسا نباید جدی گرفت و معمولا چنین قولهایی با استفاده از عبارت «تکلیف الهی» و «تکلیف شرعی» تغییر میکند. اگر بایدن رییس جمهور آمریکا شود، احتمال دارد ظریف نیز تکلیف شرعی کند و اینگونه او را به میدان بیاورند.
۲- اسحاق جهانگیری: جهانگیری یکی گزینههایی است که گفته شده خیلی جدی قرار است در انتخابات ریاست جمهوری ایران شرکت کند. علی صوفی از حضور قطعی او خبر داد و یک روز بعد آن را تکذیب کرد. نام جهانگیری با پیامدهای بزرگترین فساد سیستماتیک ایران در ماجرای دلار ۴۲۰۰ تومانی گره خورده و چهرههایی همچون جهانگیری و نیلی و ... تئوریسنهای چنین ایدهای بودند.
حامیان او میگویند جهانگیری به عنوان یک چهره اقتصادی میتواند در شرایط صلح با اقبال مواجه شود به خصوص اگر بتواند قیمت دلار را تا نوروز ۱۴۰۰ کاهش دهد. جهانگیری اقبال خوبی بین جریانهای سیاسی اصلاح طلب دارد. جهانگیری میتواند با شعار تداوم دولت روحانی وارد عرصه انتخابات شود.
دولت روحانی فعلا یکی از بداقبالترین و البته ضعیفترین دولتهای تاریخ جمهوری اسلامی بوده که ارزش پول ملی در آن به کمترین حد ممکن رسید و مردم به لحاظ شرایط اقتصادی در بدترین وضعیت ممکن قرار گرفتند؛ به این ترتیب اقبال جهانگیری برای انتخابات ریاست جمهوری بعدی بسیار محل تردید است.
۳- علی لاریجانی: مرد میانهروی اصولگرایان هم نفوذ خوبی در نهادهای مختلف دارد و به خاطر ۱۲ سال حضور در مجلس در سراسر ایران دوستان بامحبتی دارد که حاضرند خیلی چیزها را به نام او بزنند. او سابقه دیپلماسی هم دارد و میتواند با هر دو جناح ایران کنار بیاید.
علی لاریجانی فعلا مشغول برنامهریزی و اجرای قرارداد بلندمدت ایران و چین است. منابع آگاه به رویداد۲۴ گفتهاند تمام مفاد قرارداد ایران و چین زیر نظر اودر حال اجراست. در این صورت باید گفت او چهره اصلی انتخابات ۱۴۰۰ است و آنقدر به او اعتماد وجود دارد که بزرگترین قرارداد تاریخ جمهوری اسلامی به رهبری او پیش برود.
۴- ابراهیم رئیسی: یکی از گزینههای مهم اصولگرایان که در شرایط غیر بحرانی میتواند در نقش ناجی حاضر شود تا برای مسئولیتهای بزرگتر آماده شود. با اینکه عجیب به نظر میرسد، اما اسم رئیسی هرگز از فهرست نامزدهای بالقوه انتخابات ایران حذف نشده است.
هر چند رییسی فعلا قوه قضاییه است، اما سخنرانیها و دیدارهای او نشان میدهد رییسی در برخی موارد همچون رییس قوه مجریه رفتار میکند. جمهوری اسلامی فعلا یک ریاست جمهوری به ابراهیم رییسی بدهکار است. شاید این دین در ۱۴۰۰ ادا شود شاید در ۱۴۰۸ .
۵- محمود احمدی نژاد: تا اینجا جبهه پایداری متوجه شده برای اصولگرایان جریان مهمی نیست. چه بسا آنها به دنبال احیای موقعیت خود به کمک رئیس جمهور سابق باشند. با وجود همه انتقادها و اختلاف ها، همه میدانند دوران معجزه هزاره سوم، دهه طلایی برای جبهه پایداری بوده است.
محمود احمدی نژاد اخیرا خود را در قامت ناجی جانمایی کرده است؛ خود را آماده فداکاری میداند؛ برای صلح یمن به بن سلمان و گوترش نامه مینویسد؛ هنوز حامیانی جدی دارد که او را واقعا دوست دارند و معتقدند هیچ گزینهای به جز احمدی نژاد نمیتواند شرایط کنونی را تغییر دهد. با مدیریت روحانی فعلا مردم آرزوی بازگشت به دوران احمدی نژاد را دارند. روحانی قسم خورده «والله بالله تالله دوران احمدی نژاد تکرار نمیشود.» معلوم نیست آیا شرایط به گونهای شود که بار دیگر احمدی نژاد بازگردد یا خیر، او آماده است.
چگونه دیکتاتورها قدرت را حفظ میکنند