- بر خلاف برخی تبلیغات دروغین (فیک نیوز) که نامه را «حمایت از جو بایدن» قلمداد کردهاند، در این نامه از نامزدی وی یا هیچ کاندیدای دیگری برای مجلس سنا یا کنگره حمایت نشده است. از قضا در میان امضاکنندگان نامه، هواداران و حامیان مالی دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه آمریکا نیز وجود دارند.
- هشدارهایی که در این نامه آمده است، هم میتواند تلنگری به تیم دونالد ترامپ رئیس جمهوری کنونی باشد که در صورت پیروزی در انتخابات در پی سراب توافق با جمهوری اسلامی نرود، و هم میتواند از سوی ستاد انتخاباتی ترامپ به عنوان اهرم فشاری علیه بایدن استفاده شود.
- «خروج پرزیدنت ترامپ از برجام حقیقتا توانایی رژیم را در ماجراجوییهای شوم خارج از مرزهای ایران محدود کرده است. اما درست همانند پرزیدنت اوباما، پرزیدنت ترامپ نیز در پرداختن به اصلیترین بخش یک سیاست اصولی و محکم در برابر رژیم کوتاهی کرده است، و آن همانا پرداختن به درد و رنج مردم ایران زیر ستم جمهوری اسلامی است.»
شروان فشندی - کیهان لندن
به باور بسیاری از تحلیلگران سیاسی، سیاست فشار حداکثری دولت آمریکا در دوران دونالد ترامپ، به ویژه تحریمهای نفتی و غیرنفتی، جمهوری اسلامی را در منگنه قرار داده و به مردم ایران کمک کرده است که به براندازی جمهوری اسلامی از همیشه امیدوارتر شوند. همچنین این سیاست دست جمهوری اسلامی را در غارت منابع ملی ایران و ریخت و پاش آن برای گسترش تروریسم، جنگافروزی در خاورمیانه (یمن، سوریه، عراق، لبنان و افغانستان)، پولشویی، و قاچاق مواد مخدر و اسلحه تا حدودی بسته است.
پیش درآمد و انگیزه نوشتن نامه به جو بایدن
اکنون در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سه ماه و نیم دیگر، ادامه این سیاست با دو تهدید روبروست.
نخست آنکه در صورت برنده شدن جو بایدن از حزب دموکرات در انتخابات، چنانکه برخی مشاوران و نزدیکانش اظهار کردهاند، دولت آمریکا به سودای احیای برجام دوباره به سیاست مماشات با جمهوری اسلامی و امتیاز دادن به آن روی خواهد آورد. به ویژه که همین هفته حزب دموکرات آمریکا پیشنویس برنامه حزبی (پلاتفرم) خود را منتشر کرده و در آن بازگشت به برجام را از جمله برنامههای این حزب در صورت پیروزی در انتخابات اعلام کرده است. این پیشنویس پیشاپیش مورد استقبال لابیها و شبهلابیهای جمهوری اسلامی قرار گرفته که چه بسا سالهاست برای گنجاندن چنین برنامهای در پلاتفرم حزب دموکرات آمریکا سرگرم لابیگری هستند.
دوم آنکه در صورت برنده شدن دونالد ترامپ، چنانکه چند بار به صورت مبهم اظهار کرده است، احتمال دارد وی سیاستی مشابه کره شمالی در برابر جمهوری اسلامی در پیش بگیرد و در پی توافقی با جمهوری اسلامی باشد، که البته به دلیل ماهیت اصلاحناپذیر نظام ولایت فقیه، همچون برجام سرابی بیش نخواهد بود. اگرچه اظهارات ترامپ درباره توافق با جمهوری اسلامی- شاید به عمد- تا کنون گنگ و مبهم بوده است ولی وی در بسیاری موارد از ترفند اظهارات دو پهلو و گنگ به عنوان اهرمیبرای ایجاد تعلیق و امتیاز گرفتن در مذاکرات بهره میجوید.
بر چنین زمینهای از سیاست دولتهای احتمالی آیندهی آمریکاست که گروهی از ایرانیان مستقل مهاجر در غرب- که اکثریت آنان را ایرانیان ساکن آمریکا تشکیل میدهند- با ابتکار و همراهی دو سازمان سیاسی، حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) و سازمان ایرانیان آمریکا برای آزادی (Iranian Americans for Liberty)، بر آن شدند در نامهای سرگشاده به ستاد انتخاباتی جو بایدن و مشاوران سیاست خارجی وی، پیامدهای وخیم قرارداد شکستخورده برجام را مرور کنند و درباره آسیبهایی که بازگشت به برجام یا هرگونه توافق مشابه آن به مردم ایران، صلح و امنیت خاورمیانه، و امنیت ملی آمریکا وارد میکند، هشدار دهند.
همچنین در این نامه که ترجمه کامل آن را در ادامه میخوانید، به تیم سیاست خارجی جو بایدن توصیه شده است که بجای تکرار اشتباه برجام و تمرکز یکبعدی روی بحران اتمی، در برابر جمهوری اسلامی سیاستی چندبعدی در پیش بگیرد که در آن مسئله نقض فاحش حقوق بشر در ایران، به ویژه حقوق زنان، همجنسگرایان، اقلیتهای دینی و قومی، و همچنین مسئله جنگافروزی در خاورمیانه، قاچاق مواد مخدر و اسلحه از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و متحدانش (مانند حزبالله لبنان) در سطح جهانی، و همچنین حمایت از تروریسم لحاظ شود.
این نامه همچنین سیاستمداران و استراتژیستهای آمریکایی را تشویق میکند تا با جامعه ایرانیان آمریکا ارتباط برقرار کنند و از دانش و تجربیات آنان برای شناخت ماهیت جمهوری اسلامی و مقابله با سیاستهای ویرانگر و شوم آن بهره گیرند.
بر خلاف برخی تبلیغات دروغین (فیک نیوز) که نامه را «حمایت از جو بایدن» قلمداد کردهاند، در این نامه از نامزدی وی یا هیچ کاندیدای دیگری برای مجلس سنا یا کنگره حمایت نشده است. از قضا در میان امضاکنندگان نامه، هواداران و حامیان مالی دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه آمریکا نیز وجود دارند.
اصولا محتوا و هدف این نامه فشار آوردن و هشدار به تیم جو بایدن درباره خطریست که سیاست مماشات با جمهوری اسلامی میتواند در پی داشته باشد.
در سیاست جهانی کمتر پیش میآید که منافع چندین ملت و کشور مختلف همراستا شوند. اما سیاستهای شرورانه جمهوری اسلامی چنان آسیبی به صلح و امنیت جهانی وارد آورده که منافع مردم ایران، امنیت ملی آمریکا و بسیاری از کشورهای خاورمیانه دستکم در زمینه مخالفت با احیای برجام یا هرگونه مماشات با جمهوری اسلامی همراستا شده است.
دو تن از امضاکنندگان نامه به تازگی در مقالهای در نشریه نیوزویک هشدار دادهاند که بازگشت به برجام نه ممکن است و نه مطلوب.
در نگاهی گستردهتر، چند نکته شایان توجه است.
نخست آنکه نتیجه انتخابات آمریکا در اختیار مردم ایران یا اپوزیسیون یا حتی ایرانیان آمریکا نیست. به دلیل شیوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، که در آن شمار کل آرا اصلا مهم نیست و هر نامزدی که حتی با یک رای بیشتر در یک ایالت برنده شود، کل کرسیهای آن ایالت را از آن خود میکند، حتی اگر همه ایرانیان آمریکا نیز به نامزدی رای دهند، تاثیر چندانی در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نخواهد داشت؛ به ویژه آنکه عده زیادی از ایرانیان آمریکا در ایالت کالیفرنیا ساکن هستند که از ایالتهای حامیحزب دموکرات محسوب میشوند و برنده شدن جو بایدن یا هر نامزد دموکرات دیگر در آن کمابیش قطعی است. پس اپوزیسیون باید نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را به عنوان یک عامل خارج از کنترل بپذیرد و برای هر حالت آن یک نقشه و برنامه (دستکم نقشه ذخیره و پلان ب) داشته باشد.
دوم آنکه ماهیت سپهر سیاسی آمریکا چنان است که هر چهار یا هشت سال یکبار کاخ سفید میان یکی از دو حزب اصلی دست به دست میشود. آخرین بار که یک حزب (حزب جمهوریخواه) توانست برای سه دوره متوالی (یعنی دوازده سال) کاخ سفید را در اختیار خود داشته باشد، نزدیک به سی سال پیش بود که پس از دو دوره ریاست جمهوری رونالد ریگان، معاون وی یعنی بوش پدر یک دوره به ریاست جمهوری رسید. آن پیروزی استثنایی را نیز به کاریزمای شخصی رونالد ریگان و همچنین فروپاشی اتحاد شوروی و بلوک شرق و پیروزی آمریکا در «جنگ سرد» نسبت دادهاند. پس کشورها و ملتهایی که در پی تضمین منافع خود هستند، نظیر لابی موفق اسرائیل در آمریکا، میکوشند بر سیاستهای هر دو حزب اصلی آمریکا تاثیر بگذارند.
سوم آنکه در حالت ایدهآل، حمایت از آرمانهای آزادیخواهانه مردم ایران برای دموکراسی و سکولاریسم و حقوق بشر، در نهایت وظیفهای انسانی و در راستای ارزشهای بنیادین تصریحشده در قانون اساسی آمریکاست و نباید به موضوعی جناحی و حزبی در آمریکا تبدیل شود. اگر احزاب یا گروههایی در آمریکا حمایت از مردم ایران را به رقابتهای جناحی و حزبی وابسته کردهاند، وظیفهی اپوزیسیون ایرانی است که این تناقض با اصول قانون اساسی آمریکا را به آنان گوشزد کنند.
چهارم آنکه هشدارهایی که در این نامه آمده است، هم میتواند تلنگری به تیم دونالد ترامپ رئیس جمهوری کنونی باشد که در صورت پیروزی در انتخابات در پی سراب توافق با جمهوری اسلامی نرود، و هم میتواند از سوی ستاد انتخاباتی ترامپ به عنوان اهرم فشاری علیه بایدن استفاده شود.
به هر روی از آنجا که شغل نگارنده مدیریت ریسک مالی و ایمنسازی سرمایهگذاری در صورت اتفاقات نامنتظره است، بر این باورم که در سیاست نیز اپوزیسیون باید برای همه حالات از جمله پیروزی جو بایدن و حزب دموکرات در انتخابات، برنامهریزی کند.
در زیر متن کامل نامه به جو بایدن کاندیدای حزب دموکرات آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر ۲۰۲۰ را میخوانید.
متن کامل نامه
«جناب آقای بایدن، معاون محترم ریاست جمهوری آمریکا[۱]
به عنوان گروهی از ایرانیان مهاجر، از جمله ایرانیان ساکن آمریکا، این نامه را به شما مینویسیم تا از حقوق شهروندان ایرانی در ایران و همچنین منافع ایرانیان آمریکا دفاع کنیم. ایران کشوری پیچیده با تاریخی به درازای هزاران سال است که این تاریخ، ایران کنونی را شکل داده است.
یکی از نگرانیهای عمده ما کارنامه اسفناک رژیم کنونی ایران در زمینه حقوق بشر است و تهدیدی که متوجه صلح و امنیت جهانی، آرامش و پایداری خاورمیانه، و منافع ملی آمریکا میکند، آمریکا کشور بزرگی که بسیاری از ما آن را خانه (دوم) خود میدانیم.
دولت پرزیدنت اوباما در پی آن بود که با توافق برجام، تکاپوی رژیم جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح هستهای را کُند کند، و امیدوار بود که این توافق رفتار جمهوری اسلامی را دگرگون سازد. این انتظارات هرگز برآورده نشد. سود مالی که از این توافق به رژیم رسید، بجای آنکه صرف بهبود حال و روز ایرانیان شود، برای ماجراجوییهای رژیم در منطقه خاورمیانه و حمایت از گروههای تروریستی خرج شد. خروج پرزیدنت ترامپ از برجام حقیقتا توانایی رژیم را در ماجراجوییهای شوم خارج از مرزهای ایران محدود کرده است. اما درست همانند پرزیدنت اوباما، پرزیدنت ترامپ نیز در پرداختن به اصلیترین بخش یک سیاست اصولی و محکم در برابر رژیم کوتاهی کرده است، و آن همانا پرداختن به درد و رنج مردم ایران زیر ستم جمهوری اسلامی است.
هر بار که ایرانیان با مسالمت به امید جامعهای عادلانه و آزاد بانگ حقخواهی سر دادهاند، با خشونت عریان، شکنجه، زندانهای درازمدت، و کشتار روبرو شدهاند. در دیماه ۱۳۹۶، رژیم تظاهرات مسالمتآمیز مردم را با کشتار فراوان و احکام زندان طولانی سرکوب کرد. جنبش زنان ایران علیه حجاب اجباری با احکامی خودسرانه و بیرحمانه سرکوب شد، از جمله با محکومیت بسیاری از فعالان به دهها سال زندان برای نافرمانی مدنی ساده و سرپیچی از قوانین تبعیضآمیز و ظالمانه. اعتراضات کارگران برای حقوق ابتدایی و مطالبه مزدهای پرداخت نشده به رویدادی روزمره در ایران تبدیل شده است، حتی با وجود آنکه رژیم کارگران معترض را با سختترین مجازاتها سرکوب میکند.
در آبانماه ۱۳۹۸، انبوه ایرانیان در دهها شهر و شهرک گرد هم آمدند و به فساد رژیم، سوء مدیریت اقتصاد و نقض حقوق بشر اعتراض کردند. بر خلاف تظاهرات سال ۱۳۸۸ که عمدتا بر اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری آن سال معطوف بود، اعتراضات سال ۱۳۹۸ مشروعیت کل رژیم جمهوری اسلامی را زیر سوال میبرد. در این اعتراضات، بیش از ۱۵۰۰ تن در خیابانها کشته شدند و هزاران نفر دیگر نیز دستگیر شدند. هنوز از محل نگهداری و سرنوشت بسیاری از بازداشتشدگان خبری در دست نیست. همین تازگی، سه جوانی که در پی اعتراضات آبان ۱۳۹۸ دستگیر شده بودند، در دادگاههای فرمایشی به اعدام محکوم شدند، بیدادگاههای فرمایشی که آنان را از روند دادرسی عادلانه و حق دسترسی کامل به وکیل محکوم کرده است.
کارنامه رژیم جمهوری اسلامی به ویژه در زمینه حقوق زنان و کودکان دهتشناک است. این رژیم درواقع تبعیض و بهرهجویی از این دو گروه را نهادینه کرده است. سرگذشت رومینا اشرفی شاید شما را به عنوان یک پدر تحت تاثیر قرار دهد. بهار امسال، رومینا، دختری چهارده ساله، به دست پدرش با یک داس در «قتلی ناموسی» کشته شد، در حالی که قوانین جمهوری اسلامی که بر پایه احکام شریعت مبتنی است، قاتل او را تا حدود زیادی از مجازات معاف میکند. رسانهها در ایران گزارش دادند که پدر رومینا پیش از قتل او با یک وکیل مشورت کرده بود تا خیالش آسوده شود که قوانین به او اجازه «قتل ناموسی» را میدهد. درباره زندگی و قتل ندا بسیاری نکات ناپذیرفتنی وجود دارد: از اینکه رژیم جمهوری اسلامی آمار «قتلهای ناموسی» را اعلام نمیکند گرفته تا اینکه قوانین شرعی پدری را که مرتکب قتل فرزندش شود، با کمترین مجازات آزاد میکند. در ایران حداقل سن ازدواج ۱۳ سال است و رومینا در دستان پدرش همچون مایملکی بود که هرگونه بخواهد با او رفتار کند. فریادهایی که از درون و بیرون ایران برای غیرقانونی کردن ازدواج کودکان بلند میشود، بر گوشهای کر رژیم کارگر نمیافتد.
بنا بر همین موارد نقض گسترده حقوق بشر و بسیاری موارد فاحش دیگر، و همچنین نگرانی جامعه ایرانیان آمریکا، نیاز فوری دیدیم تا شما را مورد خطاب قرار دهیم. بسیاری از ایرانیان آمریکا در همین بیست سال گذشته به آمریکا مهاجرت کردهاند و تحت حکومت جمهوری اسلامی زاده و بزرگ شدهاند. آنان میتوانند دیدگاههای با ارزشی به شما ارائه دهند درباره اینکه رژیم و کارگزارانش چگونه عمل میکنند، آرمانهای مردم ایران چیست، و چگونه با رژیم روبرو شوید تا به آزادی و بهروزی مردم ایران که زیر بار ناکارآمدی و و فساد روزافزون رژیم رنج میکشند کمک برسانید. با خوشبینی و از روی حسن نیت، مجموعهای از سیاستهای پیشنهادی را به شما ارائه میدهیم تا آنها را مد نظر قرار دهید.
تهدیدات جمهوری اسلامی علیه امنیت ملی آمریکا
به استناد وزارت خزانهداری آمریکا، جمهوری اسلامی منبع اصلی تامین مالی حزبالله لبنان است و تخمین زده میشود که سالانه دستکم هفتصد میلیون دلار به این سازمان کمک مالی میکند. این در حالیست که میلیونها ایرانی در فقر مطلق بسر میبرند و پیاپی علیه غارت ثروت ملی ایران برای گسترش تروریسم بانگ اعتراض سر دادهاند. شبکه تبهکاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حزبالله از تروریسم منطقهای، افروختن آتش جنگ در خاورمیانه، و ایجاد سیل پناهندگان فراتر میرود. نیروهای نیابتی رژیم اهداف شوم و بدخیم آن را در سراسر جهان و قلب ایالات متحده پیگیری میکنند. حزبالله عمیقا درگیر قاچاق مواد مخدر در سراسر جهان است. در سال ۲۰۰۸، ستاد مبارزه با مواد مخدر آمریکا تشخیص داد که حزبالله در قاچاق کوکائین از آمریکای لاتین به غرب آفریقا فعال است، همچنین از ونزوئلا و مکزیک به ایالات متحده آمریکا. در سال ۲۰۱۱، ماموران ویژه ستاد مبارزه با مواد مخدر آمریکا نقشه سپاه پاسداران و حزبالله را برای ترور سفیر عربستان سعودی در پایتخت آمریکا کشف و خنثی کردند.
از سال ۲۰۱۳، موسسه مبنا- یک موسسه به ظاهر خصوصی وابسته به سپاه پاسداران در ایران- تلاشی گسترده و هماهنگ را آغاز کرد تا سامانههای کامپیوتری ۱۴۴ دانشگاه آمریکایی، ۱۷۶ دانشگاه در سراسر جهان، ۴۷ شرکت آمریکایی و بینالمللی خصوصی، وزارت کار آمریکا، کمیسیون فدرال نظارت بر انرژی آمریکا، ایالتهاوایی، ایالت ایندیانا، و صندوق کودکان سازمان ملل را هک کند. در سال ۲۰۱۸، وزارت دادگستری آمریکا ۹ ایرانی را به خاطر جرائم اینترنتی و تلاش برای هک کردن سامانههای کامپیوتری تحت تعقیب قرار داد. در دادخواست آمده است که این ۹ نفر به دستور دولت جمهوری اسلامی به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کار میکردند.
در جولای ۲۰۱۷، یک عضو بسیج به نام محسن دهنوی- اگرچه دارای روادید ورود به آمریکا بود- از مرز هوایی آمریکا بازگردانده شد و اجازه ورود به خاک آمریکا را نیافت. او میخواست تحت پوشش پژوهشگر سرطان در بیمارستانی در شهر بوستون به آمریکا وارد شود. دهنوی در دانشگاه صنعتی «شریف» تهران عضو بسیج دانشجویی بود. نقش بسیج در دانشگاهها تهدید و ارعاب دانشجویان آزادیخواه از طریق توسل به خشونت است، و همچنین سرکوب مردم در جامعه بیرون از دانشگاه. به عنوان عضوی از حزب «ایران سربلند»، دهنوی در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرد و در اسفندماه ۱۳۹۸ به این مجلس راه یافت.
به عنوان گروهی از ایرانیان آمریکا ناامید و سرخورده شدیم که دیدیم برخی چهرههای بلندپایه حزب دموکرات، از راه دادن دهنوی به آمریکا پشتیبانی کردند. در حالی که ایالات متحده آمریکا مبالغ کلانی برای حفاظت از خود در برابر رژیم جمهوری اسلامی خرج میکند، باید مطمئن شود که مقامات رژیم از نظام مهاجرت آمریکا سوء استفاده نمیکنند. با توجه به پیشینه دراز رژیم در ترور چهرههای اپوزیسیون در خارج از ایران، این کار به امنیت ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی در آمریکا نیز کمک میکند.
ممنوعیت روادید آمریکا برای شهروندان ایرانی که از سوی دولت آقای ترامپ وضع شده است، توانسته است از ورود بسیاری از عمال و گماشتگان رژیم جمهوری اسلامی به آمریکا جلوگیری کند، اما به بهایی سنگین برای جامعه ایرانیان آمریکا. همانگونه که بسیاری از کارشناسان از آغاز این ممنوعیت گوشزد کردهاند، روشهایی کارآمدتر و هوشمندانهتر برای محافظت از امنیت آمریکاییان از آزارهای جمهوری اسلامی وجود دارد، روشهایی که به شهروندان عادی ایرانی اجازه میدهد که آزادانه میان دو کشور سفر کنند. دسترسی آمریکاییان به ایران برای ارتباط دوسویه با فعالان مدنی و حقوق بشر در ایران حیاتی است، به ویژه زمانی که اینترنت در ایران مورد سانسور و فیلتر قرار میگیرد تا جریان آزاد اطلاعات متوقف شود. پیشنهاد ما ممنوعیت کامل و مطلق ورود مقامات رژیم و وابستگانشان به آمریکا است، تا زمانی که دشمنی رژیم با آمریکا و ایرانیان آمریکا متوقف شود و وضعیت حقوق بشر به گونه قابل ملاحظهای بهبود یابد.
همچنین پیشنهاد دیگر ما اینست که وزارت خزانهداری آمریکا، وزارت دفاع، و سازمان امنیت ملی آمریکا از نفوذ و تواناییهای خود در زمینه امنیت سایبری برای مقابله با تروریسم مالی و سایبری رژیم استفاده کنند. با قطع کانالهای کمک مالی رژیم به نیروهای نیابتی تروریست و تبهکارش و همچنین مقابله با حملات سایبری رژیم، آمریکا میتواند نفوذ شوم جمهوری اسلامی را تا حدود زیادی فلج کند. حیاتی است که دولت بعدی آمریکا رویکردی نیرومند، قاطع، و متناسب در برابر این تهدید اتخاذ کند. نیازی به گوشزد نیست که شیوههای جنگ مدرن امروزه به سرعت تحول مییابند، و برای آنکه تضمین کنیم که نیروی نظامی آمریکا درگیر جنگ خارجی دیگری نخواهد شد، حیاتی است که تواناییهای سایبری ویرانگر جمهوری اسلامی پیش از آنکه دیر شود، از کار بیافتد.
سلاحهای هستهای جمهوری اسلامی خطری برای مردم ایران و جهان
علیرغم اهداف شرافتمندانهای که دولت آمریکا در نظر داشت، توافق برجام از نطفه دچار مشکلات بنیادین و پایهای بود. آمریکا با حسن نیت وارد توافق برجام شد تا به جمهوری اسلامی فرصتی بدهد تا روابط خود را با آمریکا و غرب بهبود ببخشد. لیکن جمهوری اسلامی هرگونه آشتی را رد کرد و رهبر رژیم، خامنهای، آمریکا را «دشمن همیشگی» خواند. بازرسان بینالمللی از دسترسی به برخی از حساسترین پایگاههای اتمی منع شدند. و موشکهای آزمایشی با شعارهای یهودستیزانه در راستای نسلکشی (یهودیان اسراییل) پرتاب شدند. شهروندان آمریکایی و روزنامهنگاران به گروگان گرفته شدند. عملیات نظامی مشترک با روسیه در سوریه آغاز شد. و پول و اسلحه به شورشیان حوثی در یمن و طالبان در افغانستان سرازیر شد. فرجام برجام ادامه جنگ فرسایشی در سوریه، عراق، و یمن بود که به مرگ و گرسنگی میلیونها شهروند غیرنظامی به ویژه کودکان و آوارگی میلیونها تن دیگر انجامید. و به بحرانهای اجتماعی اقتصادی دامن زد که به ویژه دامن کشورهای اروپایی را گرفت.
بسیاری از ایرانیان آمریکا از آغاز و در کلیت با توافق برجام مخالفت کردند و درباره آن هشدار دادند. امیدواریم در صورتی که جمهوری اسلامی به پای میز مذاکره برگردد، صداها و دیدگاههای چنین کسانی نیز شنیده شود. بر این باوریم که هرگونه توافقی با رژیم باید تنها به بحران هستهای محدود نشود، بلکه به کارنامه اسفناک حقوق بشر در ایران نیز بپردازد، همچنین جنون رژیم برای کشورگشایی در خاورمیانه به بهای فقر و رنج مردم عادی ایران را محدود کند و دخالت رژیم در تروریسم و قاچاق مواد مخدر را نیز لحاظ کند.
بسیاری از ما در دوران جنگ ایران و عراق در ایران بزرگ شدیم و به چشم خود شاهد بودیم که جنگ چه مصیبتی برای مردم ایران به بار آورد. نمیخواهیم شاهد آن باشیم که یک دیکتاتوری دیگر در خاورمیانه آتش جنگی دیگر را بیافروزد. امیدواریم که دولت شما (در صورت روی کار آمدن) سیاست و دیپلماسی قاطعی در پیش گیرد تا اطمینان یابد که سلاح هستهای و دیگر سلاحهای نامتعارف از دسترس این رژیم تمامیتگرا (توتالیتر) دور میماند.
نقض حقوق بشر از سوی جمهوری اسلامی
از دیرباز جهان ایالات متحده آمریکا را پشتیبان مردمان سرکوب شده و به حاشیه رانده شده شناخته است. سیاست کلی آمریکا چنین بوده است که علیه ناقضان حقوق بشر موضع بگیرد و از حقوق بشر در همه جا و همه زمانها پشتیبانی کند. ما قویا از شما درخواست میکنیم که جمهوری اسلامی را در برابر نقض حقوق بشر مسئول بدانید. دولت شما میتواند و باید پیامی شفاف بفرستد که نقض حقوق بشر تحمل نخواهد شد.
رژیم حاکم بر ایران به ویژه حقوق زنان، اقلیتهای دینی و قومی، و همجنسگرایان را نقض و با آنان دشمنی میکند. اقلیتهای قومی اغلب دستگیر شده و در بیدادگاههای نمایشی، به دروغ به تجزیهطلبی متهم و گاه به اعدام محکوم میشوند. اقلیتهای دینی و بیدینان با اتهامات ساختگی همچون جاسوسی و توطئه علیه شریعت اسلام مورد آزار قرار میگیرند. حتی گاه به گورستانهای آنان بیحرمتی میشود. همجنسگرایان با زندان یا مرگ روبرو هستند. زنان برای «بدحجابی» به دست «پلیس شریعت» آزار و اذیت فیزیکی میشوند.
در مقام نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در پی آن هستیم که باب گفتگو را درباره سیاست آمریکا در برابر رژیم ایران باز کنیم، و نشان بدهیم چگونه جامعه ایران ساکن غرب میتواند به تغییر رویکرد آمریکا به ایران کمک کند. ما آرمانهای بزرگی برای ایران و مردمش داریم، و مشتاقانه خواهان آن هستیم که گفتگویی استوار را به امید دستیابی به آن آرمانها آغاز کنیم.
از وقت و توجهی که برای خواندن این نامه گذاشتید سپاسگزاریم و امیدواریم که پیشنهادهای ما مورد ملاحظه شما قرار گیرد.»
فهرست کامل امضاکنندگان در پایان نسخه انگلیسی نامه آمده است.
[۱] در آمریکا مانند بسیاری از کشورهای دیگر از جمله در اروپا رسم است که مقامات عالی را حتی پس از اتمام دوره با همان عنوان مقام قبلی (بطور افتخاری) خطاب میکنند.
*شروان فشندی کارشناس امور مالی و بانکی در نیویورک عضو هیأت مدیره سازمان ایرانیان آمریکا برای آزادی (Iranian Americans for Liberty) و همچنین عضو حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) است.
پیام صریح خامنه ای به آمریکاییها