زیتون - شامگاه جمعه دو فرد در تهران به ضرب گلوله کشته شدند؛ پدر و دختری که اول «عرب زبان» خوانده شدند و پس از ساعتی مشخص شد که لبنانی هستند.
هرچند بخش عمده سهم لبنان از رسانههای رسمی به پوشش اخبار مربوط به انفجار بزرگ بندر بیروت و پس از آن اعتراضات روز گذشته اختصاص پیدا کرده بود اما کشته شدن حبیب و مریم داوود، در یکی از بحرانیترین زمانهای خاورمیانه در قلب پایتخت جمهوری اسلامی نیز نادیده گرفته نشد.
قتل یا ترور
تا ساعت انتشار این گزارش هیچ چهره سیاسی یا امنیتی در خصوص این قتل یا ترور اظهارنظر نکرده است؛ رسانههای ایران نیز بر قتل بودن آن تاکید دارند. اما با توجه به گزارشی که رسانههای رسمی از نحوهی کشته شدن داوود و مریم حبیبی منتشر کردند٬ امکان اینکه یک قتل غیرسیاسی بوده باشد٬ زیر سوال است.
صبح روز گذشته (شنبه)، وبسایت تابناک، در رابطه با نحوهی کشته شدن این دو لبنانی در تهران نوشت که مقتولان به دست یک «تیم موتوری» و در برابر خانه ابومهدی المهندس کشته شدهاند: «شیوه ترور بدین صورت بوده است که دو موتورسوار خود را به ماشین این دو تبعه لبنانی که خودروی ال ۹۰ سفید بوده نزدیک میشوند و به سمت راننده و دخترش چهار گلوله شلیک میکنند. آنها برای اسلحه خود از صداخفهکن استفاده کرده بودند لذا سر و صدایی بلند نشده و گلوله پنجم آنها به یک ماشین دیگر اصابت کرده است. این افراد بعد از ترور از پیادهرو متواری شدهاند.»
رسانههای رسمی دیگر نیز از جمله فارس٬ تسنیم هم گزارشی کمابیش مشابه در این رابطه منتشر کردند.
بر اساس این گزارش احتمال اینکه این دو شهروند لبنانی قربانی یک سرقت مسلحانه شده باشند تقریبا محال است.
حال باید دید آنها در نتیجه یک ترور سیاسی به قتل رسیدهاند یا انتقام گیری شخصی.
خبر و جزییات آن را نخستین بار کاربری به نام «عماد» در توییتر اعلام کرد و توضیحات پلیس آگاهی، عین اطلاعاتی است که او شامگاه جمعه داد. "عماد" روز شنبه در توییتی تازه نوشت: «شیوه ترور شبیه سمپاتهای موساد است که اگر اثبات شود...»
گذشته از این کاربر تقریبا تمامی خبرگزاریها و وبسایتهای خبری که طی ساعتهای اولیه این خبر را منتشر کردند٬ تاکید کردند که محل وقوع مقابل منزل مهدی مهندس بوده است.
ابومهدی المهندس، رهبر شبهنظامیان کتائب حزبالله و از فرماندهان حشدالشعبی عراق بود که در حمله آمریکا به کاروان حامل قاسم سلیمانی در مسیر فرودگاه بغداد، همراه این فرمانده سپاه قدس کشته شد. ابومهندس همسر ایرانی داشت و این نخستین مرتبه است که محل تقریبی نشانی محل زندگی او در تهران عمومی میشود.
هر چند که از عصر روز گذشته (شنبه) تکذیبیهها یکی پس از دیگر منتشر و اعلام شد که محل وقوع حادثه ربطی به خانه مهدی مهندس نداشته است؛ اما با فرض صحت خبر اولیه در مورد مکان وقوع قتل و نحوی آن احتمال اینکه چیزی جز یک ترور سیاسی باشد٬ کاهش مییابد.
حبیب داوود کیست؟
در ساعات اولیه پس از انتشار این خبر رسانهها از مقتولان با عنوان دو شهروند لبنان به نامهای حبیب داوود و دخترش مریم داوود، نام بردند. مقتولان ۵۸ و ۲۷ سال سن داشتهاند و رسانههای داخلی ابتدا از آنها به عنوان "عربزبان" نام برده بودند. از دیگر جزئیاتی که از این خبر منتشر شده بود این بود که حبیب داوود استاد تاریخ بوده است اما معلوم نبود استاد کدام دانشگاه.
به مرور اما اخبار حاشیهای دیگر نیز منتشر شد. کانالهای تلگرامی قدس٬ آتش به اختیاران مجازی و ... به مرور اخبار بیشتری مربوط به حبیب داوود منتشر کردند؛ اخباری که دلالت بر عضویت او در حزبالله لبنان داشت.
رسانههای رسمی ایران چیزی در این رابطه ننوشتند و به این بسنده کردند که تاکید کنند به گفته پلیس «اخبار تکمیلی بعدا اعلام میشود.»
این خبر اما در رسانههای عرب زبان بازتابی دیگر داشت.
الحدیث خبرگزاری نزدیک به دولت امارات متحده عربی این خبر را عنوان کشته شدن یکی از اعضای حزبالله و دخترش در ایران بازتاب دادند. در اخبار این رسانه نیز تاکید شده بود که این دو شهروند لبنانی مقابل خانه مهدی مهندس به قتل رسیدهاند.
ترور یکی از اعضای حزبالله لبنان مقابل خانه رهبر سابق شبه نظامیان کتائب حزبالله و از فرماندهان سابق حشدالشعبی عراق٬ بیانگر میزان ضعف سیستم امنیتی ایران است.
ایران؛ عمق نفوذ استراتژیک سازمانهای جاسوسی
تنها نتیجهی ناکارآمدی سیستم امنیتی جمهوری اسلامی قتل حبیب داوود و دخترش در تهران نبود، طی ماههای گذشته بارها سازمانهای امنیتی و جاسوسی خارجی صدمات جدی به جمهوری اسلامی وارد کردند.
روز دوازدهم تیر ماه در تاسیسات غنیسازی اورانیوم در نطنز انفجاری رخ داد که به گفته برخی تحلیلگران برنامه اتمی ایران را تا دو سال به تاخیر میاندازد.
پس از این انفجار شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد که علت این انفجار مشخص شده ولی به دلیل «ملاحظات امنیتی» فعلا اعلام نمیشود.
به مرور اما برخی از چهرههای امنیتی در خصوص این انفجار اظهار نظر کردند.
غلامرضا جلالی٬ رییس سازمان پدافند غیرعامل کشور٬ روز دوشنبه ۳۰ تیرماه در گفتوگو با خبرگزاری خانه ملت تایید کرد که انفجار در تاسیسات هستهای نطنز «امنیتی» بودند؛ او گفته بود که همه حوادث و آتشسوزیهای اخیر دلایل امنیتی نداشت ولی انفجار در تاسیسات هستهای نطنز جدا از دیگر حوادث هفتههای اخیر است.
پس از او جواد کریمی قدوسی٬ عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس٬ ۱۸ مرداد ماه اعلام کرده بود که علت حادثه در سایت هستهای نطنز «رخنه در مسائل حراستی و حفاظتی» بوده است.
رادیو فردا نیز ۱۵ تیرماه به نقل از روزنامه «نیویورک تایمز» به نقل از یک فرمانده سپاه پاسداران، بدون ذکر نام او، نوشت که «انفجار یک بمب قوی در داخل ساختمان موجب وارد شدن خسارات سنگین به تاسیسات نطنز شده است.»
اما در نهایت تا امروز معلوم نشد که این حادثه «امنیتی» که حاصل از «رخنه در مسائل حراستی و حفاظتی» بوده٬ چگونه رخ داده؛ تنها اسرائیل به صورت رسمی اعلام کرد که در این خصوص اظهارنظری نخواهد کرد.
خرداد ماه امسال نیز خبر صدور حکم اعدام برای سید محمود موسوی مجد با اتهام «جاسوسی» صادر شد.
بیشتر بخوانید: «جاسوس»هایی برای دستگیر شدن
براساس اخبار منتشر شده رسمی او به عنوان جاسوسی که «محل تردد فرماندهان نظامی از جمله قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران را در اختیار سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا قرار میداده.»
در این رابطه غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی دستگاه قضا٬ از محمود موسوی مجد با عنوان جاسوسی نام برد که توسط سازمانهای سیا و موساد جذب شده است و «در قبال اخذ دلار امریکایی» اطلاعات مربوط به محل تردد و اسکان قاسم سلیمانی و دیگر فرماندهان نظامی را «در ادوار مختلف» در اختیار سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل قرار میداده.
سخنگوی قوه قضاییه همچنین خبر تایید حکم اعدام این فرد را به همین دلیل داده بود.
آن زمان «زیتون» اطلاع یافته که سید محمود موسوی مجد به رغم جوانی و عدم عضویت در سپاه پاسداران، از چهرههای تاثیر گذار سپاه قدس بوده است.
انتشار این خبر٬ با فرض صحت آن٬ نشان از آن میداد که سرویسهای جاسوسی غربی توانستهاند تا اعماق نیروهای سپاه پاسداران رخنه کنند.
پیش از آن نیز موارد متعددی از این رسواییهای امنیتی رخ داده بود؛ از جمله سرقت اسناد برنامه اتمی ایران توسط اسرائیل در سال ۹۷ .
آن زمان نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل٬ گفت که این کشور در یک عملیات اطلاعاتی توانسته به ۵۵ هزار صفحه و ۵۵ هزار فایل دیجیتال از اطلاعات مربوط به برنامه هستهای نظامی ایران در قالب ۱۸۳ سی دی دست پیدا کند.
نیویورک تایمز در گزارشی در آن رابطه نوشته بود که ماموران اسرائیلی برای ورود به مرکز نگهداری اسناد تا پیش از رسیدن ماموران در صبح روز بعد ۶ ساعت و ۲۹ دقیقه وقت داشتند: «آنها در این فاصله به مرکز نفوذ کردند، زنگ خطر را از کار انداختند و گاوصندوقها را برای خارج کردن اسناد محرمانه پیش از ترک موفق محل شکافتند.»
تمامی این موارد در شرایطی اتفاق میافتد که نیروهای امنیتی ایران بخصوص اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات پی در پی روزنامهنگاران٬ فعالان سیاسی٬ فعالان محیط زیست و مدنی را با اتهام جاسوسی بازداشت میکنند و برایشان حکمهای سنگین صادر میکنند، همزمان رسانههای وابسته به سپاه و صدا و سیما هم دایم در حال نوشتن سناریوهایی برای نشان دادن میزان کارآمدی نیروهای اطلاعاتی هستند.