مسیح مهاجری در سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان به زمانه باید تسلیت گفت، نوشت: به زمانه باید تسلیت گفت به خاطر محروم شدنش از فقیه نواندیش، آزاداندیش، مردماندیش و اخلاقاندیشی، چون آیتالله صانعی.
دوران ما که دوران فقر اخلاق و مردمیاندیشیدن و آزاداندیشی و نواندیشی است، اگر فقیهی این چهار صفت را یکجا داشته باشد، کیمیاست. ما دیروز با رحلت آیتالله حاج شیخ یوسف صانعی چنین کیمیائی را از دست دادیم. او مرجع تقلیدی بود که فقه اسلامی را در تراز انسانی با حفظ معیارهای فقاهت و کاملاً منطبق بر تعالیم قرآن کریم و مکتب اهلبیت علیهمالسلام عرضه میکرد. کسانی که مقلد او بودند، سینهچاک اسلام اهلبیت بودند و سوختهدلانی که بیتوجهی به اقتضائات زمانه را حس میکردند که درحال فاصله انداختن میان مردم و دین است. این فقیه اخلاقمدارِ ملتفت نسبت به نیازهای عصر و مردم و اقتضائات زمانه و البته پایبند به احکام اسلام و تقوا، هدیهای بود الهی که توانست آن فاصله را پر کند و کویر تشنه سوختهدلان را سیراب نماید.
آیتالله صانعی که از نوجوانی در مکتب امام خمینی به تربیت نفس و علم آموختن اشتغال داشت و در فراز و نشیبهای نهضت روحانیت لحظهای از همراهی کردن با رهبر انقلاب کوتاهی نکرد، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با حکم امام در مناصب مهم، کمر همت برای خدمت به مردم بست و سپس در سنگر تدریس و تحقیق در حوزه علمیه قم پشتوانهای شد سترگ برای غنا بخشیدن به فقاهت. او در این سنگر که منزل آخرش بود، علاوه بر استنباطات نواندیشانه فقهی، مجتهدانی را در مکتب فقهی و اصولی خود پرورش داد که امیدهای آینده حوزه هستند و فقاهت منطبق بر اقتضائات زمان و مکان را به سرانجامی زیبنده زمانه جدید خواهند رساند.
توجه به حقوق انسان، احیاء حقوق زنان، تبیین معیارهای حکمرانی اسلامی و دفاع از محرومان، از برجستهترین محورهای تلاشهای علمی آیتالله صانعی بودند. اینها جوششهای علمی و فکری برخاسته از تعلیماتی بودند که این عالم مجاهد از مکتب فقهی امام خمینی اندوخته بود، همان امامی که درباره او گفته است: «من آقای صانعی را مثل یک فرزند بزرگ کردهام. این آقای صانعی وقتی که سالهای طولانی در مباحثاتی که ما داشتیم تشریف میآوردند بالخصوص میآمدند با من صحبت میکردند و من حظ میبردم از معلومات ایشان».
افسوس که از این استوانه فقاهت و آزاداندیشی که پشتوانه فقهی بزرگی برای نظام جمهوری اسلامی بود، به درستی استفاده نشد و حتی مورد بیمهری نیز قرار گرفت. ما برای استمرار راهی که امام خمینی با تاسیس نظام جمهوری اسلامی در ایران گشود، به نیروهای علمی و فکری بهویژه در سطح عالی حوزه و دانشگاه نیاز مبرم داریم. بهرهمند بودن از وجود مرجعی با عالیترین ویژگیهای مورد نیاز زمانه همچون آیتالله صانعی، از امتیازات بزرگ عصر حاضر بود که اگر قدرش شناخته میشد، برای جلوگیری از انحرافات و ندانمکاریها میتوانست بسیار موثر باشد. متاسفانه از این قبیل قدرناشناسیها زیاد داشتهایم که نتیجه میداندار بودن عناصر خودشیفته و محدودنگر است. آیا ضایعهای همچون محروم شدن جامعه بشدت نیازمند ما به فقهای نواندیش، آزاداندیش، مردماندیش و اخلاقاندیش از وجود آیتالله صانعی که از تمام این ویژگیها برخوردار بود، ما را به خود خواهد آورد؟
روایت حسین کروبی از گلایه صانعی از حسن روحانی