درنگی در مصاحبهی «احمدینژاد» با «رادیو فردا»: آقای احمدینژاد! زبان گاز کن؛ این همه که لاف زدی بس نبود؟
مصطفی فقیهی در یادداشتی در کانال تلگرام با اشاره به مصاحبه احمدی نژاد با رادیو فردا آورده است:
۱) عجب مصاحبه ای بود، مصاحبهی احمدینژاد با رادیو فردا. ثابت کرد او اندک تغییری با دوران ریاستجمهوریاش نکرده و تنها دوری از مرکب قدرت، رفتارش را «به سیاست» تعویض کرده!
او با کلام آزاردهندهاش، کهنه زخمهای جوانان و ملتی را زنده کرد که با دغل و تحریف، در شرف فراموشی بود.
۲) شیرینتر که احمدینژاد بیپروا و گستاخانه میگوید از آن اتفاقاتِ ۱۱ سال گذشته، بُگذریم و به امروز بپردازیم! یعنی ایام سیاه و آغازگر تباهی ملت را سانسور و به امروزی بپردازید که لباس گشاد اپوزوسیون برتن کرده ام!
او سخنان کلیشهای هزاران بار شنیده شده که« گوش فلک را کر کرده» را تکرار کرد و گفت از هیچ کردهاش پشیمان نیست و هر بلایی سر منتقدان آورده، کذب است یا نمیدانسته! حصر میرحسین و کروبی هم ناراحتش کرده و از زندانی شدن هر انسانی هم غمگین میشود!
۳) آقای احمدینژاد! زبان گاز کن؛ این همه که لاف زدی بس نبود؟ کجا سیر میکنی؟ به واقع سخن میکنی یا به کابوس؟
افکار عمومی فراموشکارند اما نه تا این اندازه! ملت را جاهل و نادان تصور نکن که نادانسته آتش سینهاش را شعله ور کردی، اما گویا ندانی که «پدر کشته را کِی بود آشتی»
۴) اما تلاش زائدالوصف احمدینژاد در خطشکنی امروزش و گفتوگو با یک رسانهی خارج نشین و متعلق به آمریکا برای چیست؟
به زعم من او همه سیاست اَلکَن و سوختهاش را صرف افزایش فاصله با حاکمیت، کاندیداتوری در ۱۴۰۰، ردصلاحیت و النهایه، تکرار مدل «هاشمی رفسنجانی» در ۹۲ میکند و سپس حمایت از کاندیداهای نزدیک به خود، ضرغامی یا نیکزاد!
فتنهگر فراموششدهی ۸۸ در پی فتنهای نو در ۱۴۰۰ است!
۵) این مداومت احمدینژاد در گستاخی، خودحقپنداری و «نشاندن جلّاد بر صندلی شهید»، مرا یاد این بیت شگفتانگیز از حضرت حافظ میاندازد که
«عجیب واقعهای و غریب حادثهای
انا اَصطَبرت قَتیلا و قاتلی شاکی»
این فرمانده ارتش ایران همکلاس صدام بود