رادیو اسراییل
هفت روز پس از برقراری آتش بس در جنگ هشت ساله ایران و عراق را هفته دفاع مقدس نام نهادند اما دروغ می گویند، دفاع مقدس نبود.
دفاع مقدس فقط در دو سال نخست بود که ارتش بیگانه وارد خاک ایران شده و نقاطی را به تصرف خود درآورده و ایرانیان را کشته بود.
۶ سال پس از جنگ، یعنی پس از آن که نیروهای عراقی خاک ایران را ترک گفتند و صدام حسین، پیشنهاد آتش بس کرد و روح الله خمینی آن را رد کرد و جنگ، شش سال دیگر طولانی شد، این دفاع مقدس نبود، این جنایت حکومت ایران علیه ملت ایران بود.
روح الله خمینی آن ۶ سال را با شعار راه قدس از کربلا میگذرد ادامه داد.
یعنی او نمی خواست از خاک ایران دفاع کند، نمی خواست از موجودیت و شرافت ملت ایران دفاع کند، می خواست سرزمین های دیگر را به اشغال خود درآورد و آن آرزوی خام رسیدن به مقام رهبری جهان اسلام را عملی سازد.
اما جام زهر را سر کشید.
این جنایتی است که ملت ایران آن را فراموش نخواهد کرد و و آن را نخواهد بخشید و هنوز افرادی که مسئول مستقیم این جنایات بودند زنده هستند و نه فقط زنده هستند بلکه همچنان در راس قدرت قرار دارند و همچنان فریادهای جنگطلبانه میزنند و همچنان در کشورهای همسایه فتنهگری میکنند و با ابرقدرت ها در میافتند و در تلاش برای رسیدن به بمب هستهای هستند و مرتباً موشک های قد و نیم قد طراحی و تولید میکنند و همچنین به کمک به سازمانهای ترور از بودجه ناچیز ملت ایران ادامه می دهند.
این نشان میدهد که آنها از هشت سال جنگ بیهوده با یک کشور همسایه درس نیاموختند و همچنان بر طبل جنگ میکوبند و راه ستیز را ادامه میدهند و نگون بختی ملت ایران را بیشتر و پررنگ تر می سازند.
امروز باید از آنان پرسید: چه چیزی را برای ملت ایران باقی گذاشته اید؟ سرکوب را به حداکثر رسانده اید.
زندانهای حکومت پر از افرادی است که در راه دفاع از ایران و دفاع از حقوق ملت ایران جان خود را به خطر انداخته اند.
آنان هر روز بر میزان سرکوب می افزایند زیرا بر میزان مخالفت مردم و تنفر آنان از این رژیم و دوری از فرماندهان حکومت و سران آنها بیشتر و بیشتر میشود.
در چنین شرایطی صندوق حکومت ایران نیز خالی و خالی تر می گردد.
پول حتی برای خرید واکسن برای آنفولانزا ندارند.
مقامهای رژیم هشدار میدهند که فردا کارگران ایران حتی پول برای خرید نان خشک نیز نخواهند داشت یعنی نان خشک هم از سفره مستضعفین و فرودستان ایرانی حذف خواهد شد.
دیگر چه می خواهید؟ از این بیشتر؟
آیا تصور نمی کنید که شکست شما در اجرای وعده ها به مردم به حدی رسیده که شکست شما در واقع ورشکستگی شما آیا کافی نیست؟
حسن روحانی می آید و در سخنرانیهای خود خطاب به مجمع جهانی سازمان ملل ادعا میکند که یکی از مهمترین اموری که رژیم ایران به آن میپردازد تامین آزادیهای مردم است.
روحانی که این چنین میگوید شرم ندارد؟
آیا دروغهای پیشین او کافی نبوده است که این چنین تصور میکند که میتواند سر مردم دنیا نیز کلاه بگذارد؟
در شرایطی که همه سازمانهای حقوق بشر در سراسر جهان و حتی شورای حقوق بشر سازمان ملل و کشورهای اروپایی و ممالک دیگر نکوهش میکنند رژیمی که نسرین ستوده و محمد نوری زاد و دیگران را همچنان در زندان نگاه می دارد چگونه حسن روحانی می تواند ادعا کند که یکی از مأموریتها و رسالت ها و تلاشهای حکومت ایران تامین حقوق مردم و آزادیهای فردی آنان میباشد؟
آیا نمی بینید که فساد مالی را به چه درجه ای رسانده اید؟
همه مید زدند و چپاول میکنند و در هر فرصتی می کوشند بخش دیگری از اموال ملت ایران را به خود اختصاص دهند.
میترسند فردا خیلی دیر باشد.
اما در همان حال همه گزارش ها حاکی از آن است که حکومت برنامههای اتمی خود را با تلاش بسیار و در ابعاد گسترده همچنان ادامه می دهد.
برنامه های اتمی بودجه های سنگین می طلبد.
علی اکبر صالحی، آخوند حسن روحانی،آخوند علی خامنه ای و دیگران باید پاسخ بدهند که این پول ها را از کجا می آورند؟!!
چگونه است که سانتریفیوژها را پس از مدت کوتاهی جدید میکنند اما قادر به خرید واکسن ها و داروی مورد احتیاج ملت ایران نیستند؟
چگونه است که با دروغ پردازیهای خود نمیتوانند از ابعاد شیوع بیماری کرونا جلوگیری کنند و هر روز بیشتر و بیشتر میشود و در همان حال ادعا میکنند که میزان شیوع و جان باختن قربانیان به حداقل رسیده است؟
ایران از این نظر در ردیف پیشرفتهترین مملکت های جهان قرار دارد چگونه است که آنها به فتنه گری های خود همچنان در زمینه بین المللی و در صحنه جهانی ادامه میدهند و باکی از آن ندارند؟
چگونه است که در این شرایط دشوار همچنان به دخالت نظامی در عراق،کشتار مردم سوریه،رساندن اسلحه و جنگ افزار به حوثی های یمن و دخالت در جنگ لبنان ادامه می دهند و شرم ندارند و لحظهای از این تلاش فروگذار نیستند.
باید به آنها یادآوری کرد که امپراطوری های بزرگ نیز پس از این قدرت نمایی ها و جهانگشایی ها به ورشکستگی مبتلا گردیدند و منحل و متلاشی شدند. حکومت ایران که در جنگ هشت ساله با عراق جام زهر را نوشید هنوز درک نکردند که نمیتوانند با جهان اسلام بجنگند.
نمی توانند با مردم خاورمیانه به ستیز ادامه دهند.
نمیتوانند با ابرقدرت جهان همچنان در رویارویی و کشمکش و ستیز باشند.
فردای روز آنها از پای در خواهند آمد و شکست خواهند خورد.
دست از این سیاست نابخردانه بردارند و به فکر مردم ایران باشند و به وطن خود بیندیشند و در راه رفاه مردم کوشا باشند.
آنچنان اقدام کنند و آنچنان رفاه مردم را تامین کنند که موجب سرافرازی دین مبین اسلام شود و نه آنکه اسلام را در سراسر جهان لکهدار کنند و مورد دشنام و تنفر قرار دهند.
آنان بهتر است به شکست خود اعتراف کنند و اداره امور کشور را به دست خود مردم بسپارند.
مردم ایران به انتهای شکیبایی خود رسیده اند و دور نخواهد بود روزی که به پا خیزند و به خیابان ها بیایند و با ماموران حکومتی درگیر شوند.
حکومت چند تن محافظ دارد؟
آیا شمار کل نیروهای سپاه پاسداران و بسیج و نیروهای انتظامی و دیگر گروههای سرکوبگر رژیم میتواند چه حد باشد؟
مسلماً شمار مردم ایران ده برابر و بیست برابر آنان است و روزی که مردم ایران دست اتحاد و هماهنگی و همبستگی به یکدیگر دهند و یکپارچه علیه رژیم اقدام کنند و خیزش ملی را عملی سازند بیتردید هیچ نیروی نظامی و انتظامی و سرکوبگر رژیم قادر به رویارویی با آنان نخواهد بود و آنگاه است که اگر آنها فرو پاشند دستگیر میشوند و در دادگاه عدل ملت ایران محاکمه میگرددند و باید تاوان خیانت های خود را بدهند.
به یاد داشته باشند سرنوشت همه دیکتاتورهای جهان را.
از استالین تا هیتلر و از رابرت موگابه تا دیگران و بدانند که هیچ ستمی بی مجازات نخواهد ماند.
ملت ایران یک ملت فرهیخته و با فرهنگ ملتی که افتخار جهانیان است.
ملتی که ثروت بزرگی در سرزمین خود دارند.
ملتی که کوشا و دانش پرور است بالاخره راه خود را باز خواهد یافت.
حتی در میان خودشان هستند افرادی که توصیه می کنند از دزدی و چپاول دست بردارند و کمی به فکر مردم باشند.
حتی ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضاییه ادعا میکند که در راه رفاه کارگران به اقدام پرداخته است.
آیا کارگران ایران میتوانند برای همیشه اینگونه شکیبایی پیشه کنند و دم بر نیاورند؟
کشور ایران به لحظه سرنوشتساز نزدیک میشود اما آنان بی اعتنا به هشدارهایی که همه جا و در هر مورد دیده میشود و احساس میگردد به برنامه های اتمی و موشکی و فتنهگری در کشورهای دیگر و رویارویی با ابرقدرتهای جهان ادامه می دهند.
امروز حتی اروپای غربی دارد به آنها پشت میکند و فقط روسیه و چین می ماند که آنها هم تنها به فکر منافع خویش هستند و آنها هم از ابرقدرتی چون ایالات متحده هراس دارند و آنها هم اقداماتی به سود حکومت ایران نخواهند کرد که مورد مجازات ها و تحریمهای ایالات متحده قرار گیرند.
هر اندازه هم که ادعا میکنند و زیاده میگویند خود به خوبی می دانند که تنها هستند و منزوی هستند و کسی آنها را دوست ندارد و کسی دست یاری به سوی آنها دراز نمیکند.
این واقعیات را بدانند و در نظر بگیرند و حساب کنند و راه کنونی خود را تغییر دهند زیرا بسیار ممکن است که فردا خیلی دیر باشد.
ماکرون شمشیرش را برای «لوکاشنکو» از رو بست
چه کسانی آدرس غلط میدهند؟ برسد به دست «دشمن خارجی»