درگیریهای اخیر در منطقه نگورنو قرهباغ در جنوب کوههای قفقاز کل منطقه را در آستانه جنگی تمامعیار قرار داده است. دعوا بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان، دو جمهوری شوروی سابق با اختلافات ارضی دیرینه است اما مشارکت روسیه، ترکیه و دیگر کشورها در این مناقشه باعث میشود احتمال درگرفتن جنگی منطقهای بالا برود.
به گزارش اعتماد، یان برمر، رییس گروه اوراسیا و تحلیلگر برجسته سیاسی در مقالهای در مجله «تایم» مینویسد: اختلاف بر سر اراضی قرهباغ از جایی شروع شد که یک قدرت خارجی تصمیم گرفت نقشه منطقه را آن طور که دلش میخواهد، تقسیمبندی کند. این کار باعث شد تاریخ تغییر کند و آتش مناقشهای دیرینه شعلهور شود. در دهه ۱۹۲۰ میلادی، دو ایالت ارمنستان و آذربایجان تحت حاکمیت مسکو درآمدند و به بخشی از اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شدند. منطقه نگورنو قرهباغ که ناحیهای کوهستانی به اندازه ایالت دلاور امریکاست، عمدتا ارمنینشین بود اما نقشهکشان شوروی آن را به جمهوری کمونیستی آذربایجان دادند. تا چند دهه شکایت ارامنه در خصوص وضعیت این منطقه نادیده گرفته شد در نهایت در واپسین روزهای حکومت شوروی، جنگی میان دو طرف درگرفت. دهها هزار تن کشته شده و بیش از یک میلیون نفر مجبور شدند خانههایشان را ترک کنند.
آتشبسی که در سال ۱۹۹۴ با میانجیگری روسیه برقرار شد، منطقه نگورنو قرهباغ را به جمهوری آذربایجان داد اما ارامنه ساکن منطقه با حمایت دولت ایروان اکثر آذربایجانیها را از قرهباغ بیرون کرده و به عنوان یک جمهوری اعلام استقلال کردند. از آن زمان به بعد درگیریها با شدت کمتر ادامه یافت. در سال ۲۰۱۶ خشونت به اوج خود رسید و در جریان درگیریها دستکم ۲۰۰ تن کشته شدند. هیچ توافق صلحی وجود ندارد و هیچ چیز حل نشده است.
در سالهای اخیر دولتهای ارمنستان و آذربایجان سیگنالهای مثبتی ارسال کردهاند. رییسجمهور آذربایجان و نخستوزیر ارمنستان در سال ۲۰۱۸ نخستین خط ارتباطی اضطراری میان ارتشهای دو کشور را راهاندازی کردند و مذاکرات بین دو طرف با میانجیگری روسیه، فرانسه و امریکا در سال ۲۰۱۹ منجر به بیانیه مشترکی شد که انتظار میرفت، زمینه را برای یک توافق دوجانبه فراهم کند. اما فرصت از دست رفت و اوج گرفتن درگیریها در تابستان امسال باعث شد مردم هر دو کشور خواستار مجازات طرف دیگر با استفاده از نیروی نظامی شوند. احتمالا هیچگاه نمیفهمیم چه کسی تیر اول را شلیک کرد و این درگیریهای اخیر را رقم زد اما تا کنون دهها سرباز و چندین غیرنظامی کشته شدهاند. ارمنستان و آذربایجان در کشورهای خود حکومت نظامی اعلام کردهاند. بازیگران خارجی تلاش میکنند آتش جنگ را خاموش کنند. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد خواستار برقراری آتشبس شده است.
از نظر شرکای خارجی درگیر در جنگ قرهباغ، وضعیت منطقه بسیار پیچیده است. رجب طیب اردوغان رییسجمهور ترکیه از هر فرصتی برای افزایش محبوبیت خود و انحراف افکار عمومی از وضعیت نامساعد اقتصادی کشورش استفاده میکند. به همین دلیل است که از زمان آغاز دور جدید درگیریها به شدت از مسلمانان ترکزبان آذربایجان حمایت کرده است. در حالی که دیگر کشورها خواستار مذاکره میان دو طرف شدهاند، اردوغان اصرار دارد که «آذربایجان باید کنترل امور را در دستان خود بگیرد» تا به «اشغال» منطقه مورد مناقشه از سوی ارمنستان پایان دهد. روسیه در دوران ریاستجمهوری ولادیمیر پوتین همواره روابط خوبی با باکو داشته است و به هر دو کشور سلاح فروخته اما مسکو در ارمنستان پایگاه نظامی دارد و بر اساس پیمانی که با ایروان بسته است در صورت بروز جنگ باید از ارمنیها دفاع کند. این بدان معناست که درست مثل جنگ داخلی سوریه و لیبی در اینجا نیز روسیه و ترکیه که عضوی از پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) است، منافعشان در تضاد با یکدیگر است.
ایران که با هر دو کشور آذربایجان و ارمنستان مرز مشترک دارد، پیشنهاد میانجیگری داده است. مهاجرین ارمنیتبار ساکن فرانسه و امریکا از سران این دو کشور خواستهاند باکو و ایروان را پای میز مذاکره بیاورند. چیزی که باعث میشود توقف فوری درگیریها بیش از پیش ضرورت پیدا کند این نکته است که منطقه قرهباغ محل عبور لولههای انتقال نفت و گاز از دریای خزر به بازارهای بینالمللی محسوب میشود.
اگر درگیریهای جاری منجر به یک جنگ تمامعیار شود، خسارات آن ممکن است بسیار بیشتر از دهه ۱۹۹۰ باشد. جنگ جدید با استفاده از تسلیحات سنگین قرن بیست ویکم که از سوی ترکیه و روسیه تامین میشوند بسیار مخربتر خواهد بود. اردوغان وعده مشارکت بیشتر کشورش در جنگ را داده است. بیش از ۱۰۰ هزار غیرنظامی در میان آتش دو طرف گیر افتادهاند. اروپا و امریکا بار دیگر خواستار توقف جنگ میشوند اما هر دو کشور در داخل با مشکلات بزرگتری روبهرو هستند و مشغلههای خودشان را دارند. اکنون میتوان به حرف ویلیام فاکنر رسید که میگفت «گذشته هیچ وقت نمیمیرد. حتی نمیتوان گفت گذشتهها گذشته» به ویژه وقتی صاحبان قدرت دلیلی برای زنده نگه داشتن آن داشته باشند.
اگر درگیریهای جاری منجر به یک جنگ تمامعیار شود، خسارات آن ممکن است بسیار بیشتر از دهه ۱۹۹۰ باشد. جنگ جدید با استفاده از تسلیحات سنگین قرن بیستویکم که از سوی ترکیه و روسیه تامین میشوند بسیار مخربتر خواهد بود.