Wednesday, Nov 11, 2020

صفحه نخست » ماجرای دختر جوان ایرانی و پدر رفتگرش

roftgar_111020.jpgپدر رفتگری به دخترش گفته بود:
"به کسی نگو پدرت رفتگر است چون تو را ریشخند می کنند"

دختر فرتوری از خودش و پدرش در رسانه های همگانی پخش نمود و نوشت:

پدر من رفتگر است و من به او سرفرازم! من پدرم را بسیاردوست دارم !
او نباشد ،بهداشت نیست! او نباشد توانایی زندگی شهری نیست !
دستهای او مینوی ست! من بر خود می بالم که او یک کلاهبردار چفیه پوش نیست!
مهرداغ بر پیشانی ندارد که مال مردم را بخورد و ناسزاوار را سزاوار نماید!
روزیش پر بار و روا ست!
در کار خود نیرنگ و دغل نمی‌کند!
و او بی ازار ترین مردم است و کسی در کنارش برداشت ترس و هراس ندارد!
دست بر مال مردم دراز نمی کند و مال دیگران را به جیب نمی‌زند!
هر چند درآمدش ناچیز است ولی چون به کارش دلبسته است آنرا با درآمدهای کلان پاره ای از مابهتران جابه‌جا نمی نماید!
آری او یک مهندس پاکیزگی و تندرستی است!



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy