نویسنده: رنج علاالدین
منبع: بروکینگز / ترجمه سایت دیپلماسی ایرانی
ترور دکتر محسن فخری زاده، معمار برنامه هسته ای ایران، سایه درگیری را در آستانه مراسم تحلیف رئیس جمهوری منتخب جو بایدن در ژانویه بر منطقه انداخته است. دولت ایران به شدت در خانه تحت فشار است و به دلیل کارزار اعمال فشار حداکثری دونالد ترامپ، مشکلات فزاینده اقتصادی را تجربه می کند و در منطقه هم برای حفظ نفوذ خود در کشورهای کلیدی مانند عراق و سوریه به دردسر افتاده است. اما ایران همه این اتفاقات بی ثبات کننده را دوام خواهد آورد و برخلاف تصور بسیاری، آنقدر قدرت دارد که آوارهای دولت ترامپ را همزمان با خروج رئیس جمهوری از کاخ سفید جمع کند.
معضل ایران
اگرچه ایران معتقد است که ایالات متحده از همان زمان انقلاب اسلامی سال 1979 با آن سر جنگ داشته، اما مفهوم حملات بزرگ آمریکا به این کشور یا متحدان آن در طی سال گذشته به طور فزاینده ملموس شده است. ترور دکتر فخری زاده چند روز پس از دیدار مقامات اسرائیل، عربستان و ایالات متحده، نمونه مشهودی از این مساله است. این در حالی است که برخی گزارش ها از تصمیم رئیس جمهوری ترامپ به حمله به تاسیسات هسته ای ایران و سپس منصرف شدن او از این حمله حکایت داشتند. رهبری در ایران با معمایی خطرناکی در فضایی ناامن روبروست.
تهران از دیرباز در پی حضور نیروهای آمریکایی در منطقه به عنوان عاملی برای تقویت توانایی بازدارندگی خود تلاش کرده؛ اما دولت ترامپ اکنون از برنامه خروج احتمالی نیروها از عراق و افغانستان سخن گفته است و این مساله از توانایی ایران در حمله به نیروهای ایالات متحده و همچنین توانایی جلوگیری از حمله احتمالی می کاهد. برخی منابع نزدیک به رهبری عراق معتقدند دولت ترامپ به دنبال آخرین فرصت برای پایان مناقشات با ایران است و اگر نیروهای آمریکایی را از منطقه خارج کند، وقوع یک حمله تقریبا قطعی خواهد بود.
ایران توانایی تحمل ضربه ها و تحریک های آمریکا را دارد و ممکن است در صدد حملات محدود نمادین تلافی جویانه برآید. اما چنین حمله هایی با خطر هموار ساختن مسیر ایالات متحده و متحدانش برای واکنش مختص خود و شروع جنگ همراه هستند و یک سری مخاطرات جانبی هم دارند که از نمونه آنها احتمال شعله ور شدن آتش جنگ در عراق است.
ایران همچنین ممکن است در پی نگرانی از اینکه آمریکا اول حمله کند، یک حمله گسترده و پیشگیرانه و پرهزینه علیه ایالات متحده یا متحدانش آغاز کند. ایران همچنین می تواند از نیروهای متحد خود برای یک سری حملات همزمان علیه چندین هدف منطقه ای از جمله در کشورهای عربی خلیج فارس استفاده کند. چنین حملاتی که در تلاش برای جلوگیری از یک حمله بزرگ ایالات متحده صورت می گیرند، از نظر مقیاس و اندازه قابل توجه خواهند بود. اما این خطر وجود دارد که چنین حملاتی، یک ضد حمله بزرگ تر از سوی آمریکا و متحدانش را در پی داشته باشند که خطر بزرگی برای ایران است. اگر در روزها و هفته های آتی ایالات متحده به طور ناگهانی نیروهایش را از عراق تخلیه یا موجی از ترورها را آغاز کند، ایران احتمالا به سمت این گزینه پیش خواهد رفت.
مزیت استراتژیک
اما همچنان این احتمال وجود دارد که ایران از مزیت استراتژیک برخوردار باشد. ایالات متحده و متحدان آن گزینه های دشواری پیش رو دارند. جدای از چشم انداز نزدیکی روابط آمریکا و ایران در دولت بایدن، درک اینکه دولت ترامپ به دنبال چطور پایانی برای بازیست، دشوار است. ایران شاید در صحنه داخلی و منطقه ای با مشکلاتی مواجه باشد، اما می تواند روی دو واقعیت مهم سرمایه گذاری کند. اول، متحدان آمریکا در خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی تمایلی به جنگ در منطقه ندارند چون خودشان هم در خط آتش هستند و در عین حال، جرات تلاش تمام عیار برای تحمیل تغییر نظام در ایران را نیز ندارند. دوم، ایران در موقعیتی منحصر به فرد برای بازسازی شبکه نیروهای متحد منطقه ای قرار دارد. این پیوندها پیچیده، چند لایه و فردی و سازمانی هستند و بر طیف متنوعی از مراکز قدرت در عراق، سوریه، لبنان و یمن تاثیر دارند.
بهره برداری از درگیری ها و جنجال ها
ایران بر خلاف سایر کشورها صرفا در اقدامی فرصت طلبانه از نیروهای نیابتی حمایت یا آنها را به دیگر کشورها اعزام نمی کند؛ بلکه به شیوه ای خاص به گروه های متحد خود شکل می دهد یا در ساختار آنها تغییر ایجاد می کند. و ایران ظرفیت بالایی برای بهره برداری از اختلافات میان جنبش های محلی که منافع آن را به چالش می کشند، دارد. ایران از گروه هایی که از نظر ایدئولوژیک با آن همخوانی داشته باشند، با پول و اسلحه حمایت می کند و در مواردی که همسویی ایدئولوژیکی آشکاری وجود نداشته باشد، کارت دیگر ایران تبدیل شرکای خود به نیروهای سیاسی مهیب است. درست در شرایطی که ایالات متحده و متحدان آن بارها شکست خورده و تحقیر شده اند، شرکای ایران پیشرفت کرده اند.
اگر هدف دولت ترامپ ایجاد بی ثباتی در ایران و ایجاد شکافی در زره آن است، آنگاه این واقعیت را نادیده گرفته که ایران مهارت فوق العاده ای در احیا و بازسازی زیرساخت های امنیتی خود دارد. احتمالا منطق ایالات متحده در حملات و ترورهای هماهنگ با اسرائیل این بوده که ایران فرصت و فضای تنفس برای بازیابی توانایی های خود را نداشته باشد. اما این رویکرد احتمالا نتایجی را که رقبای ایران می خواهند، در پی نخواهد داشت. در این رویکرد، تاثیرات ثانویه و ثالت حملات اسرائیل یا آمریکا که به سرکوب و آشوب خشونت آمیز پایدار در همسایگی ایران می انجامند، نادیده گرفته شده است. همین فضاهای آشفته بوده اند که به ایران در شکل دهی به پویایی امنیت منطقه ای آن کمک کرده اند.
ایران در بدترین حالت با این احتمال مواجه است که رقبای آن گروهی از افراد را که در برنامه هسته ای و شکل دهی به اتحادهای خارجی نقش کلیدی دارند، هدف بگیرند. اما در عین حال، ایران می داند که دشمنانش برای از بین بردن نهادها و شبکه های امنیتی چه در داخل ایران و چه در منطقه با مشکلات زیادی مواجه خواهند بود.