میدل ایست آی نوشت: هر چه از زمان ترور محسن فخری زاده، دانشمند هستهای ایرانی، در 27 نوامبر، فاصله میگیریم احتمال انتقام فوری ایران از عاملان این ترور از بین می رود. پس از ترور دانشمند ایرانی، در عملیاتی در شرق تهران که به موساد نسبت داده شد، ایرانی ها با لحنی تند قول انتقام دادند، انتقامی که آنها از آن سخن میگفتند نه تنها اسرائیل بلکه آمریکا و متحدان جدید اسرائیل در منطقه یعنی بحرین و امارات متحده عربی را هم شامل میشد. حسن روحانی رئیس جمهور و سردار دهقان وزیر دفاع پیشین، در میان کسانی بودند که دم از انتقام میزدند اما شعارهای تند و احساسی خیلی زود فروکش کرد و احساسات جای خود را به عقلانیت دادند. حال اولین سوالی که باید پرسیده شود این است که چرا اسرائیل تصمیم به ترور فخری زاده گرفت؟
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: سازمان های اطلاعاتی غربی سالها است که سعی کردهاند فخری زاده را دنبال و اطلاعاتی در مورد او جمع آوری کنند. موساد حتی پا را فراتر گذاشت و چند بار قصد داشت وی را ترور کند، اما فخری زاده احتیاط را بیشتر کرد و حتی مدتها مخفی بود. سرانجام موساد با استفاده از فن آوری دیجیتال، حفره امنیتی را یافت. روز یکشنبه، ایران گفت که برای ترور فخری زاده از یک مسلسل کنترل شده ماهوارهای و همچنین هوش مصنوعی استفاده شده است.
برای اجرای این طرح، موساد به اطلاعات دقیق و امکان عملیاتی نیز نیاز داشت. هنگامی که اسرائیل تمایل کافی، اطلاعات دقیق و تواناییهای لجستیکی را به دست آورد، فقط مسئله زمان انجام این ترور مطرح بود. به احتمال زیاد نخست وزیر بنیامین نتانیاهو با دونالد ترامپ، رئیس جمهور شکست خورده آمریکا برای انجام این کار رایزنی کرده است.
ترامپ و دستیاران امنیتی و نظامی وی باید محرم این تصمیم سری باشند، زیرا آمریکا باید خود را برای هر اتفاقی از جمله بدترین سناریو آماده کند: ممکن است ایران تصمیم بگیرد اهداف آمریکا مانند پایگاههای این کشور در بحرین یا قطر را هدف قرار دهد.
با این اوصاف به نظر میرسد که نتانیاهو و ترامپ امیدوار بودند با انجام این ترور ایران را تحریک کنند.
سناریوی امیدوارکننده آنها می توانست این باشد که پس از [شهادت] فخری زاده، تهران به نحوی تلافی کند که دیگر راهی جز اعلام جنگ برای ترامپ نماند. آنها همچنین می خواستند با انجام این کار رئیس جمهور منتخب جو بایدن را هم در تنگنا قرار دهند.
به نظر میرسد رهبران ایران پس از واکنش اولیه و احساسی خود، توطئه اسرائیل و آمریکا را درک کرده و تصمیم گرفتند که در دام نیفتند.
البته ایران هنوز به دنبال انتقام است و سازمانهای اطلاعاتی خود را برای انجام این کار آماده می کند، اما در حال حاضر تهران با نگرانی در انتظار بایدن و دولت آینده وی است. این امید در نزد تهران وجود دارد که دموکراتها آمریکا را به توافق هسته ای 2015 ، معروف به برجام برگرداند و تحریمها را که ترامپ طی دو سال گذشته اعمال کرده، لغو کند.
با توجه به همه این موارد، بعید به نظر میرسد که ایران مقابله به مثلی در قبال اهداف آمریکا انجام دهد و مطمئناً پیش از آنکه بایدن در 20 ژانویه وارد کاخ سفید شود دست به هیچ اقدامی نمیزند. ایرانیها همچنین به خوبی میدانند که دولت جدید برای تدوین سیاست خود و ورود مجدد به توافق هستهای به چند ماه دیگر زمان نیاز دارد.
با این وجود ایران ممکن است سرانجام حتی از بازگشت بایدن به برجام ناامید شود و دست به اقدامی غیرمنتظره بزند.
بایدن و برخی از نامزدهای آینده کابینه وی به روشنی اشاره کردهاند که آنها میخواهند شرایط توافق هستهای را بهبود بخشند و برخی از خلاهای موجود در آن را پر کنند. یکی از این خلا ها شامل مفهوم بند مربوط به انقضای برجام است.
تهران اکنون به دلیل اختلافات درونی بین اصلاح طلبان و محافظه کاران، با شرایط دشواری برای مصالحه رو به رو است.
از سوی دیگر، ایران در مورد تمایل و آمادگی خود برای حمله به اهداف اسرائیلی هیچ ابایی ندارد، اما این کشور نمیخواهد موشکهای دوربرد خود را از خاک خود پرتاب کند، زیرا به خوبی میداند که آمریکا نیز ممکن است وارد کارزار شود.
گزینه دیگر برای ایران این است که به اصلیترین نماینده خود یعنی حزب الله دستور دهد تا اسرائیل را با موشک هایی از لبنان هدف قرار دهد.